کد خبر: ۱۱۲۹۳۲
تاریخ انتشار: ۰۴ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۹
ثريّا مطهرنيا

در باب وطن 

...نمی دانم چه کسی وطن را فروخت / اما دیدم چه کسانی بهای آن را پرداخت 

شوشان - ثريّا مطهرنيا :
جنگ تحمیلی ۱۲ روزی رژیم صهیونیستی علیه ایران و دفاع جانانه‌ی ایرانیان داخل و خارج از کشور در برابر جنایات رژیم صهیونیستی با شراکت آمریکا و برخی کشورهای اروپایی فرصتی برای تامل و تجدید نظر برای همه فراهم کرد.

این جنگ تحمیلی تغییرات زیادی را در حتی در ادراکات مسئولین کشور به وجود آورد و همچنین واقعیت مهم شعور و تحلیل ایرانیان برای اتحاد را به رخ دشمنان کشید.


حال که در شرایط نوعی آتش بس هستیم می توان چندین نکته برای تامل جدی را پیش روی گذاشت.


اولین نکته این است که علی رغم هشدارهای نخبگان کدام منافع ایجاب می کرد که جمعیت های وسیعی از اتباع غیرقانونی وارد کشور شوند و علاوه بر فشارهای اجتماعی و اقتصادی در بخش امنیتی برخی از این افراد و برخی نیز با پوشش این افراد با دشمن همکاری کنند و چرا در زمان مقتضی نسبت به این هشدارها هیچ واکنش مناسبی صورت نگرفت.

نکته‌ی دیگر آن است که همکاری برخی وطن فروشان با دشمن احتمالا به دلیل فساد، احساس فقر اقتصادی و تبعیض های اجتماعی و سیاسی صورت گرفنه است‌.

در تبیین خطرات مساله‌ی مذموم فساد  باید گفت که فساد به دو شکل عمل می کند، به عنوان مثال، فساد ممکن است باعث شود که ؛ سود اندوزان متقاضی نیروی کار اتباع غیرقانونی  باشند و قاچاقچیان انسان؛ اتباع غیرقانونی را به دلیل گردش مالی خوب و با دادن رشوه وارد کشور کنند، یا فساد موجب می شود که اساسا بودجه های کشور به جای آنکه صرف امور مهم اقتصادی، امنیتی و نظامی شود؛ صرف انباشت ثروت و سرمایه‌ی افراد خاص و خروج ارز از کشور شود و مکانیسم های اجرایی و قضایی را نیز برای برقراری نظم، امنیت و قانون، تضعیف کند.

نوع دیگر فساد موجب ریزش مردم می شود به این شکل که برخی از افراد به دلیل مشاهده‌ی فساد و اوضاع نا به سامان و ناتراز کشور، ناراضی می شوند و معدودی از نارضیان هم به نوکران بی جیره و مواجب دشمنان کشور تبدیل می گردند.

یکی دیگر از نکات این است که سخت گیری های اجتماعی و سیاسی و تفاوت نگذاشتن میان امر سیاسی و مدنی و امر امنیتی؛ اولویت های حیاتی کشور که ارتباط به بقای وجودی کشور دارد را با خطر مواجه می کند مثلا طرح مسائل اختلافات مذهبی و قومی و بزرگنمایی آن توسط دشمن موجب می شود که اولویت های امنیتی کشور به جای دفاع از کشور صرف تنازع داخلی شود و کشور ضربه ببیند و به اعتماد عمومی خدشه وارد شود.

بحث دیگری که باید به آن توجه داشت، لزوم کار روی امر تمدنی و استفاده از مدارهای تمدنی فلات ایران در راستای تولید قدرت نرم است که متاسفانه در آموزش و پرورش، رسانه ها و دانشگاه ها کمتر به اهمیت تمدن ایران و تاریخ ایران، پرداخته می شود و موجب ایجاد افرادی از خودبیگانه با ایرانگرایی و تمدن ایرانی می شود.

امر مهم دیگری که باید به آن پرداخته شود تبدیل تهدیدات خارجی به فرصت مشارکت سیاسی و تبدیل مشارکت سیاسی به ابزار ترفیع جایگاه ایران در روابط بین الملل است که عدم توجه به این مسائل موجب ایجاد حس خودکم‌بینی ملی و ایجاد انگیزه های مخرب ضد ایرانی در میان معدودی از افراد است.

باید توجه داشت به کارگیری افراد رادیکال، افراد دارای تابعیت های مختلف، افراد مشکوک مخفی کاری و یا دارای ارتباط با عناصر ضد ایرانی در سمت ها و موقعیت های مختلف یا افرادی که با ظاهرسازی و مقدس مآبی سعی دارند خود را در لایه های مختلف سیستم جانمایی کنند، خطرناک است.

نگاه جامعه به صورت مداوم روی قدرت حاکم است و این خاص فقط کشور ما نیست، در تمام کشورها، مردم، جامعه‌ی مدنی و رسانه ها به طور مداوم اصحاب قدرت را تماشا و داوری می کنند و قدرتی در این بین موفق است که استقرار سیاسی خود را با نوعی مشروعیت و مقبولیت عمومی گره بزند تا عموم مردم به شکل حداکثری قدرت را نمایندگی اجرایی، فرهنگی، قضایی و قانون گذار خویش بدانند و تقویت امر دموکراتیک و آموزش کنشگری معطوف به اتحاد، توسعه و پیشرفت یکی از مهمترین امور به دوش حاکمیت است.

نگاهی به بیانات مهم رهبری گرانقدر انقلاب، سخنان جدید و ایجابی روسای قوا، اظهارات مشاورین رهبری و برخی افراد نزدیک به حاکمیت مستقر کشور نشان می دهد که خود نظام در حال نوعی اصلاح هوشمند از بالاست و در این میان افرادی که چندان اقبالی در میان مردم ندارند یا سیاست های رسانه‌ای یک سویه در صدا و سیما و مسائلی از این دست اخلال هایی را در مسیر این اصلاحات هوشمند و از بالا ممکن است ایجاد کنند که باید نسبت به آنها نیز تامل داشت.نظام جمهوری اسلامی ایران آخرین نیروی سیاسی مسلح و قدرتمند در کشور است و تضعیف آن به تضعیف مرکزیت سیاسی کشور و سپس تضعیف جغرافیایی و حتی فروپاشی سرزمینی ایران منجر خواهد شد لذا مسئولیت حاکمیت، مسئولیت نخبگان و آحاد مردم در این برهه از تاریخ این است که با اتحاد و همدلی در این شرایط آشوبناک جهان که قدرت های جهانی برای تعریف جدیدی از نظم با هم درگیر

هستند و دشمنی وجودی نیز کمین کرده، این است که با مسائلی که وطن فروشی را توجیه و شر را برسازی می کنند مقابله کرده و خائنین چه در لباس مفسد و چه در لباس جاسوس را تضعیف کنند که بقا، دوام و  قوام ملک و ملت در این است.

قطعا در این بین مسئولیت حاکمیت بسیار بیشتر است، نگاهی به سخنرانی متین و زیبای رهبر انقلاب در جمع مسئولان قضایی در مورد لزوم فساد ستیزی، لزوم درک عظمت حمایت کلیت مردم با سلایق، تفکرات و پوشش های متفاوت از ایران، تاکید ایشان بر لزوم حفظ اتحاد ملی یا حرکات اخیر صدا و سیما که به چهره ها و سلایق مختلف تریبون می دهد از برخی نشانه های مهم برای بازآفرینی و معنا بخشی به امر سیاست داخلی است که قطعا در کنار بازآفرینی و معنا بخشی مفهوم بازدارندگی که اوج اش را با آزمایش زیر مداری ماهواره بر قاصد ۳ و گسترش همکاری های دفاعی ایران و کشورهای دوست دیدیم می تواند به فرآیند هویت یابی تمدنی ما کمک شایانی بکند.

توئیت معنادار دکتر ولایتی از مشاوران رهبری مبنی بر لزوم تجدید نظر در رویکردهای منقضی، اظهارات روسای قوه‌ی قضائیه و قوه‌ی مقننه در امور اجتماعی و سیاسی، نشان می دهد که نظام در پی بازسازی حداکثری قدرت ملی است.

قدرت و توان ملی قطعا در گرو یک اقتصاد راهگشا، یک توسعه‌ی پایدار و متوازن، یک تجارت پویا و یک تولید ملی در کنار زنجیره های ارزش منطقه‌ای و جهانی است و در امتداد این زنجیره های ارزش را باید به شکلی جانمایی ملی صورت بگیرد.

برای حل بحران های کشور از مشکلات آب و هوایی تا رفع ناترازی انرژی می بایست از حداکثر توان ملی و تمدنی کشور استفاده کرد چرا که رفع مشکلات بنیادی در این زمینه ها موجب بازتولید قدرت آموزشی و قدرت نرم و دیپلماتیک کشور هم می شود.

ضرباتی که دشمن به ایران و ایرانیان ضد و البته ضربه‌ی محکم متقابل هم دریافت کرد و اگر دوباره ماجراجویی کند ضربات بسیار ویرانگرتری هم خواهد خورد به چند دلیل عمده بود

دلیل اول برتری های تکنولوژیک و فناورانه از جمله داشتن ماهواره، آواکس و امکانات شنود و رصد مدرن و تسلیحات جدید بود اما دلیل دوم این بود که توانسته بود هم به کشور نیرو نفوذ بدهد و هم از افرادی چه دارای انگیزه و چه بدون اطلاع؛ بهره برداری ضد ایرانی بکند.

چیزی که باید به آن توجه داشت این است که ورود تروریست ها به کشور نمی تواند بدون برخی احتمالات در خیانت برخی افراد صورت گرفته باشد.

شناسایی مقر نشست های فرماندهان، زدن ضربه به محل نشست اعضای شورای عالی امنیت ملی، هدف قرار دادن مقرهای اطلاعاتی و اتفاقاتی از این دست نشان می دهد که ما با سواره نظام و پیاده نظام های دشمن مواجه هستیم.

سواره نظام هایی در بدنه و یا نزدیک به رئوس مراکز حساس با پوشش هاس مختلف و پیاده نظام هایی مانند اتباع غیرقانونی یا افراد دارای انگیزه‌های مخرب که جا دارد به شکل جدی و فوری این مساله را تدبیر کرد.

منحرف کردن اذهان به پیاده نظام ها، صحبت جن و جادو یا متمرکز شدن روی مباحث بی کیفیت و قدیمی تقلیل دادن مساله‌ی خیانت و ریشه های آن است و زدن ضربه به وطن فروشان دارای دسترسی به اسناد، اطلاعات و اماکن یکی از مهمترین وظایف فعلی نظام حکمرانی است.

ما در مقابل خیانت عده ای بی ریشه به ایران، شاهد یک حماسه ی میلیونی حمایت از ایران توسط اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان بودیم که نوید آینده ای روشن را می دهد اما نباید مساله‌ی خیانت به وطن و خیانت کاران را هیچگاه فراموش کرد چون خیانت آنها  تهدیدی وجودی را ایجاد کرد و این تهدید تنها با دوری از موازی کاری، پایش، شایسته سالاری، تدبیر و پیگیری و توجه به اولویت های امنیتی قابل خنثی شدن است.
اگر ايران به جز ويران‌سرا نيست،
من اين ويران‌سرا را دوست دارم

نظرات بینندگان