کد خبر: ۱۱۲۹۹
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۰۵ آبان ۱۳۹۲ - ۱۲:۰۶

حکایت طنز داروخانه شبانه روزی هفتکل

شوشان/ سایت هفتکل نوشت: ساعت نزدیک به 23:45 جمعه بود. مادرم را برای درمان به درمان بستر شبانه روزی شهدای گمنام بردم. نسخه پذیرش را گرفتم. وارد اتاق دکتر شدم اما از دکتر خبری نبود. به مردی که نسخه پذیرش را می نوشت گفتم دکتر در اتاقش نیست. گفت صبر کن با دکتر تماس بگیرم تا بیاید.

خانم دکتر آمد. مادرم مشکل را برایش توضیح داد. دکتر گفت چراغ قوه میخواهم، از دیگر همکارانش پرسید، همکارانش جواب دادند چراغ قوه نداریم ، اگر مشکلی دارد به اهواز اعزامش کنم.

مادرم بی تابی می کرد. تا بالاخره یکی از شهروندان که در درمان بستر حضور داشت از طریق نور گوشی تلفن همراهش نوری برای دکتر تأمین کرد ، اما چه فایده... شب مادرم از درد نخوابید. فردا نزد یکی از مطب های خصوصی شهر رفتیم، چند قرص و شربت برای مادرم نوشت. وقتی به داروخانه رفتیم جمعی از شهروندان را دیدم که درب داروخانه تجمع کرده بود و از این مشکل که چرا تنها داروخانه شبانه روزی شهرستان هفتکل بسته است گلایه داشتند.

تنها داروخانه ی شبانه روزی شهرستان هفتکل از ساعت 22 تا 2 بامداد بسته بود. مراجعانی که راهی نداشتند جز انتظاری دردناک و نالیدن از درد !

راستی، شهرستانی که یک داروخانه ی شبانه روزی ندارد را می توان شهرستان نامید؟!


انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
رضا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۸/۰۵
0
0
چرا سایت شوشان ....مدام سیاه نمایی می کند واقعا که باید خجالت کشید
پریسا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۸/۰۶
0
0
حقیفت تلخه!
بهتون بر می خوره!!!
نظرات بینندگان