کد خبر: ۱۱۳۲۹۲
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۲
جواد الهايي سحر

از سقوط تمدن عيلام تا بحران آب در خوزستان

شوشان ـ جواد الهايي سحر :

 پدیده های اقلیمی و نوسانات جوی در طول تاریخ و تاثیر آن بر نابودی تمدن ها همیشه یکی از مانا ترین بحث های باستان شناسانه در یکصده اخیر بوده است. امروزه به مدد مطالعات باستان شناسی دوره های تمدنی را با تاریخ تقویمی دقیق می شناسیم و میدانیم که در چه زمانهایی تمدنهای بزرگ در جهان و ایران رو به زوال نهاده اند و چگونه جوامعی با بهشت برین تبدیل به ریگستان شده اند. تمدن باشكوه عيلام که از بندر عباس شروع میشود و تمامی خوزستان عيلام بندرعباس  را در برمیگرفت حدود 4000سال قبل از ميلاد شروع به شکوفایی نمود و بعد از 2300سال زندگی درخشان این تمدن رو به زوال رفت و دیگر این تمدن از خواب گران بیدار نشد و سرزمين خدا يا هلتيمتي مانا نشد که نشد!!. نگین تمدن ايران را آب فراوان و زراعت و ثروتش باعث طمع دشمنانش شد ولي خوزستان امروز انتقال آب و خشكي رودخانه هايش!  و اما ما برای حوضه آبخیز زاینده‌رود بیش از سه میلیارد مترمکعب بارگذاری تعریف کردیم و تعداد واحدهای صنعتی و وسعت اراضی کشاورزی را به طرز کم‌سابقه‌ای افزایش دادیم؛ آن هم در حالی که کل آورد طبیعی زاینده‌رود به ۸۰۰ میلیون متر مکعب هم نمی‌رسد و حتی وقتی یک رودخانه مصنوعی به اندازه خودش هم با تغییر سرشاخه‌های دز و کارون به آن افزودیم، بحران ناترازی نه‌تنها درمان نشد که تبعات امنیتی با استان‌های مجاور را افزایش دادیم و حالا می‌پرسیم: زاینده‌رودِ من کو؟برای ارزان‌تر کردن فرآیند استحصال نفت از میدان آزادگان، حقابه هورالعظیم را به بهانه توسعه کشاورزی در بالادست ربودیم و حالا که شرایط زیستی هر روز غیرقابل‌تحمل‌تر می‌شود، می‌پرسیم: چه کسی هور را خشک کرد؟!

 

 رودخانه اعلا (گندمکار) که سالیان سال با جریان زلال خود، حیات را به اراضی کشاورزی و باغات صیدون، دهستان هپرو، شهر میداود و اراضی و روستاهای رامهرمز هدیه کرده، این روزها در معرض تهدیدی جدی قرار دارد. اجرای پروژه انتقال آب از سرشاخه‌های این رودخانه به شهرهایی چون دیشموک و قلعه‌رئیسی، که بیش از ۹۰ درصد حوضه آبریز آن در خوزستان قرار دارد، بدون اطلاع‌رسانی و مشارکت مردم منطقه، سبب شوک و نگرانی شدید بین اهالی شده است.کارشناسان هم هشدار می‌دهند که تغییر مسیر طبیعی رودخانه‌ها بدون رعایت ملاحظات محیط‌زیستی و اجتماعی، یکی از عوامل اصلی تخریب اکوسیستم‌های بومی و ناپایداری جوامع محلی است. مطابق گزارش‌ها، خشک شدن رودخانه گندمکار باعث خواهد شد بیش از ۶ هزار هکتار از اراضی آبی، عمدتاً شالیزارها، بی‌آب شده و از چرخه تولید خارج شوند. در حال حاضر نیز به‌دلیل خشکسالی اخیر، بخش اعظمی از اراضی کشاورزی منطقه به زیر کشت نرفته و لم‌یزرع باقی مانده‌اند. پیامد مستقیم این فاجعه، نابودی معیشت خانوارهای روستایی، مهاجرت اجباری، افزایش فقر و بیکاری در منطقه خواهد بود. در کنار آن، تنش‌های اجتماعی نیز به‌شدت افزایش می‌یابد در داغی تحمل‌ناپذیر رفیع، آبادبومی که روزی به آن لقب کویت کوچک داده بودند، شاهد خشكي نهرهايش هستيم این داغی جان‌سوز، فقط آب گوارای کرخه است که از صدها کیلومتر آن‌سوتر از گاماسیاب کرمانشاه و سیمره ایلام به ولایت آنها در هورالعظیم می‌رسد.

 مردمان رفیع، بستان، سوسنگرد و ... خوب می‌دانند که وقتی حال کرخه خوب باشد، حال هور هم خوب خواهد بود؛ حال نیزارهای متراکمش، حال پرندگانش، حال آبزیانش، حال پده‌ها و البته حال حصیرها و آدم‌ها ... انگار برکت خوزستان در گرو تاب‌آوری کرخه، کارون، زهره، جراحی، مارون، دز، بهمن‌شیر، هورالعظیم، شادگان، میانگران، بامدژ و شیمبار است ... آنچه که خطرناک است اینکه سیاست‌های غلط توسعه بدون توجه به توانمندی‌های بوم‌شناختی هر استان دارد آرام آرام هموطنان استان‌های همجوار در یک حوضه آبخیز را دچار کدورت می‌کند و آنچه در این میان از دست می‌رود و بیش از پیش خراشیده می‌شود، روح وحدت و تاب‌آوری مردم و سرزمین ایران است.  بحرانهای پیش رو از خوزستان گرفته تا اصفهان و سیستان همه ناشی از بیخردی ما در طول چند دهه گذشته  بوده است. ساخت کارخانه های متعدد کاشی سازی در اردکان و یزد  و ساختن کارخانه های سیمان و فولاد در کنار زاینده رود و در جایی که خیلج فارس را داشتیم همه بخاطر خطاهای انسانی بوده است. اصفهانی های زرنگ نمیدانستند که چطور دارند زیر پایشان چاه بزرگی را میکنند که کل استان اصفهان را دیر و یا زود خواهد بلعید. 

  خوزستان در پایاب کارون، دز، زهره، کرخه، جراحی و مارون؛ یکی از گوهرهای تابناک ایران‌زمین است؛ دیاری زرخیز که دست‌کم صدهاهزارسال است از شستشوی زاگرس بر عیار حاصلخیزی خود افزوده و یکی از هموارترین دشت‌های حاصلخیز را نه فقط در سطح ایران و خاورمیانه که در ابعادی فرامنطقه‌ای و جهانی رقم زده است. اینکه تعداد گونه‌های پرنده‌ای که تاکنون در خوزستان و در جوار هورالعظیم، شادگان، شیمبار، بامدژ و میانگران ثبت شده، تقریباً برابر با کل ایران است، نشانه غبطه‌برانگیزی از موقعیت ممتاز بوم‌شناختی خوزستان است. اینکه پهناورترین و یکی از عظیم‌ترین و مرتفع‌ترین زیگورات‌های جهان به ارتفاع شگفت‌انگیز ۵۳ متر با خشت و گل در این جلگه قدمتی چندهزارساله دارد و هنوز ۲۵متر از آن بنای عظیم و پرافتخار در چغازنبیل قابل مشاهد است، نشانه ممتاز دیگری از وجود برکت و درایت در این سرزمین از دیرباز بوده است.  نسبت خوزستان به ایران می‌توانست مثل نسبت کالیفرنیا به آمریکا باشد، ایالتی که قدرت اقتصادی‌اش او را به تنهایی در شمار پنج کشور ثروتمند جهان قرار می‌دهدکلاً نظام تدبیر آبي ما مانند آن بنده خدایی عمل کرده که طی عملیاتی شگفت‌آور و دقیق یک مناره بزرگ را در روز روشن ربوده، اما بعد از ربودن و شنیدن صدای آژیر خودروهای پلیس که دنبالش روانند، به این فکر افتاده که خب، حالا این مناره را در کدام چاه حفر نکرده، مخفی کنم؟

نظرات بینندگان