امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان/ خبرگزاری ایسنا اصفهان در مطلبی حرکت خوزستانی ها را در دفاع از کارون زیر سوال برد و نوشت: شهری در مرکز فلات ایران، شهره به گنبدهای فیروزهای، شاهکار شاه عباس و شیخ بهایی، زادگاه مشاهیر ایرانی و مأمن امن زلالی به نام زنده رود.
شهری که "نصف جهان" میخوانندش، نه فقط به خاطر فزونی بناهای تاریخی حیرت انگیزش، پلهای بی نظیرش، مسجدهای چشم نوازش، معماریهای بی همتایش، طبیعت چهار فصلش و چه و چه، بلکه از حیث سخاوتمندیاش در پذیرایی اقوام مختلف؛ هر پارهای از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب این جهان کوچک میزبان هم وطنان نازنین ترک، دلیر لر، غیور بختیاری و من جمله جنوبیان خونگرم است.
چه بسیار یهودیان، مسیحیان، گرجیها، ارمنیها و اقوام و ادیان دیگری که در گذشته بنا بر خوش نامی "سخی" بودن این شهر به این دیار پناه آوردند.
و امروز هم چه سعادتی است که اصفهان، صفت "پر سخاوترین شهر جان فشانی های" ایران عزیز را با افتخار هر چه تمام به دوش میکشد؛ شهری که چه سخاوتمندانه هزاران شهید گلکون کفن و جانباز را برای حفظ نام پر غرور "ایران" تقدیم همه ملت ایران از شمال تا خلیج فارس کرده است.
اما دیر پایی است این شهر که از بدو پا گرفتنش همواره سفره کرم و نعمتش به روی همه گشوده بوده، مورد کم لطفی بعضی مهمانان و همسایگانش قرار گرفته است.
اکنون اصفهانی که چندین سال است "زنده رودش" را قربانی حاصلخیزی و پیشرفت همسایگانش کرده، مظلومانه در آماج اعتراضات و شاخ و شانه کشیهای مسوولان غیر اصفهانی قرار گرفته است!
البته در تصحیح جمله قبل باید بگوییم که به راستی "نه". "قربانی" عبارت مناسبی نیست چرا که ما صاحب و مالک مطلق این رود نیستیم که آن را فدا کنیم بلکه حق تمام و کمالِ داشتن قسمتی از زیبایی آن را داریم که آن را هم حتی بزرگوارانه با دیگران تقسیم کردهایم.
و اما امروز، روی سخنمان با چندی از هم وطنانمان همسایهمان است؛
هم وطن خونگرم و دلیر خوزستانی من، اصفهان برای نجات هر ذره از خاکت که پر برکتتر از هر خاکی در این دیار است، بیش از 23 هزار شهید زیبا قامت، 400 سردار شهید غیور و بیش از ۴۷ هزار و ۸۸۰ جانباز جان بر کف را بدون هیچ چشمداشتی تقدیم خاک پر شرفت کرد و برای جان گرفتن دوبارهات، هزاران پناهجو را در شهرهای شاهین شهر و فولادشهر جای داده است و البته که بنا به رسم مهمان نوازی دیرینهمان هم تک تک قدمهایشان بر روی چشممان است.
هم وطن غیرتمند بختیاری من که همچون نامت همیشه پر صلابت و شجاع، قامت راست کردهای، من و تو روزی تحت لقای نامی مشترک به نام "اصفهان" بودیم و بهتر از هرکس میدانی که خانه دوم تو ، همچون آرامگاه سران خوشنام ایلت نظیر "بی بی مریم دلاور" همان اصفهانِ خودت است.
و تو همسایه مومن، باصفا، خوش زبان و بی ادعای یزدی من، البته که روی سخنم با تو نیست اما در تاکید برای بخشندگی اصفهان باید از تو هم نام ببرم! اصفهان برای هرچه بیشتر پا گرفتن و با شکوه تر شدن صنعت و سرزندگی تو، از سهم کشاورزان هم جوار زنده رود و زیبایی مسحور کننده آن تا حدی گذشت تا خوشنامتر از همیشه در زمینه صنعت، بر بام موفقیت مغرورانه بایستی.
حال آیا شایسته و درخور وجود شماست، اکنون که اصفهان ذرهای به صرفه جویی شما نیاز پیدا کرده است اینگونه دست رد به سینهاش میزنید و شاخ و شانه میکشید؟ آیا این حق همسایگی است که پلاکارد به دست و با تیتر های خبری مثل "همیشه پای یک اصفهانی در میان است"، "چرا با کلنگ به جان مردم بختیاری و خوزستان افتادهاید؟" و یا با ادعاهایی نظیر " آب شرب مردم چهار محال و خوزستان را میبرند تا در اصفهان به مصرف صنعتی برسانند"، جواب محبت و دوستی این شهر را بدهید؟
آخر برادر و خواهر من، کدام کلنگ! کدام آب شرب! کدام صنعت!
نکند منظورتان صنعت کشاورزیمان است که به برکت خروش زاینده رود و کارون، صادرات محصولاتش به چین و ماچین میرود!
نه! متاسفانه هنوز به این مراحل پیش بینی شده شما نرسیدهایم، بلکه کشاورز اصفهانی ما که روزی آقا و سرور خود بوده و برکت محصولش بدرقه سفره بندگان خدا بوده، امروز محتاج دست من و تو شده ...
در ضمن اگر اصفهانی کلنگ و تیشه داشت، رودخانهاش راه کج نمیکرد و به بیراهه نمیرفت!
بگذریم...این ها همه را نگفتیم تا بگوییم من اصفهانیام، تو یزدی و شهرکردی و خوزستانی!
ننوشتیم تا بگوییم زنده رود و زرد کوه و تالاب گاوخونی مال من است و کارون مال تو.
نخواستیم که بگوییم شهدا را فقط به خاطر خوزستان دادیم و آب را برای آبادی یزد و شهرکرد را مدیون اصفهان بدانیم و منت بگذاریم.
نه من و نه تو و نه هیچ کس دیگر صاحب مطلق خاک و آب و هوای ایران نیستیم، بلکه همه ما به اندازهای مشخص از این مواهب حق داریم.
فقط خواستیم یادآور شویم همه ما به یک نام و تحت یک بام مشترک به نام "ایران" هستیم و از یاد نبریم که تک تک ما در برهههای زمانی مختلف نظیر جنگ تحمیلی چگونه دوشادوش یکدیگر به یاری همدیگیر شتافتیم تا مبادا تفرقهای بین مان بیفتد.پس بیایید به جای تعصب به این مرزبندیهای اسمی طبیعت، یکدیگر را در حفظ و بازگرداندن روح طبیعت به شهر هایمان در نهایت رفاقت یاری کنیم.
در آخر هم باید متذکر شویم که مسئولان عزیز و زحمتکش، نه من اصفهانی و نه یک خوزستانی نمیخواهیم سرنوشت شوم ارومیه را برای رودخانه هامان ببینیم، پس به جای دادن وعدههای سیاسی و اقتصادی و ... کمی نیز به حفظ میراث طبیعی کشور از جمله "زنده رود" که چندی است در زندگی نباتی به سر میبرد، توجه خاص خود را بیش از هر برهه دیگری به این معضل معطوف نمایید.
یادداشت از: الهه سیفالدین
ما کارون را بخشکانیم که زاینده رود پا بگیره. واقعا این منصفانه است؟! خودت قضاوت کن
نویسنده محترم این مطلب بهتره سری به خوزستان بزنه و کارون رو ببینه اون وقت مطلب بنویسه
تا وقتی که انها در دولت حضور پر رنگتری از بقیه دارن وضع به همین منوال است آنها هنوز فکر می کنند که اصفهان پایتخت ایران است اگر اصفهان فقط شهید داده خوزستان در زمان دفاع از ایران نابود شد نه برای دفاع از خوزستان که این جزیی از پیکر ایران است پس منتی نیست اگر اصفهان و دیگران شهید داده اند که شهدا بر تخم چشم ما جای دارند ولی نباید فراموش کرد که به اعتراف همه فقط دز این جنگ بزرگ با صلابت خوزستان بود که هیچ جزیی از ایران جدا نشد
به نظر من خوزستانی های عزیز جواب های خود را در رسانه های اصفهانی منعکس کنند مثلا در ایسنای اصفهان
چه مظلوم نمایی هم کرده !!!
باز ميخوان با زبان چرب و نرم خود مارو خام كنند حنا شما ديگه رنگي نداره. اصفهان به صرفه جويي احتياج داره؟يا ميخواين آب رو با 4000ميليارد كه متعلق به بيت الماله به تاراج ببريد. مگه ما آب شما را دزديديم كه ميگيد آب از اصفهان به خوزستان مي ياد.اونوقتي كه بايستي به فكر زاينده رود باشيد سهل انگاري كرديد حالا يادتون اومده زاينده رود آب نداره
من هم مثل بسياري از خوزستاني ها نگران آينده کارون هستم.اما اين نگاه بخشي اگرچه ممکن است حساسيت محلي ايجاد کند اما به شدت اتحاد ملي را به خطر مي اندازد.شايد بيش از آنکه انتقال جزيي از آب کارون به نقاط ديکر براي اين رودخانه مشکل ساز شده باشد،احداث سد هاي متعدد در بالادست وسپس وجود صنايع آلاينده در پايين دست ومسير خروجي، به اين رودخانه ضربه بيشتري زده باشد.بهر حال نه اينکه نبايد به موضوع حساس نبود واعتراض نکرد،بلکه در ادبيات خود از کلمات وعباراتي بايد استفاده نمود که باعث سوء تفاهم نشود.يا علي
ان ها بر در بسته می کوبند با استعاره و امار و احساس کارون را نمی شود از اهواز جدا کرد
... میخوای زاینده رود با کارون مقایسه کنی فکرش نکن ...
خانم سیف الدین!
|
با گفته های مرجان موافقم
خانم جوابت رو تو ايسنا گذاشتم اينجا هم خلاصه ميگم:
اول سلام می کنم.
سرکار خانم سیف
آن زمان که خوزستانی های شهید پرور درگیر دفاع مقدس بودند تمام بودجه و اعتبارات خوزستان به بهانه جنگ جهت اجرای طرحهای عمرانی و پروژه های بزرگ اصفهان به اصفهان رفت . از نظر کارشناسی و علمی صنایع فولاد اصولاً صنایع آب بری هستند که نیاز به آب فراوان دارند و باید حتماً در کنار رودخانه باشند . طرح اصلی کارخانجات فولاد اصفهان از اول در خوزستان بود که اصفهانی ها با کار غیر کارشناسی و غیر علمی و نداشتن آب کافی کارخانجات فولاد را از خوزستان به اصفهان بردند . و الان با کمبود آب مواجه شده اند . این همه پروژه ها و طرحهای عمرانی و شهری و زیرگذرها و روگذرها و بزرگراهها و اتوبان ها که در کل کشور علی الخصوص اصفهان ساخته شده است از پول فروش منابع نفتی جنوب است . اما دریغ از وجود یکی از این طرحها و پروژه ها در خوزستان و اهواز . حتی یک روگذر یا زیرگذر یا بزرگراه مانند اصفهان در خوزستان و اهواز نیست . اصفهانی ها که نمیتوانند بگویند با پول فروش صنایع دستی و باغی و صیفیجات خود این همه طرحها و پروژه های عمرانی و شهری را در اصفهان اجرا کرده ایم و ساخته ایم . و اما الان حکایت آب کارون خوزستان که دارند میبرند و مردم بدبخت خوزستان باید با دستگاه آب تصفیه کن و آب شیرین کن و پمپ آب و آب معدنی زندگی کنند که خودش داستانی دارد طولانی .....
امیدوارم روزی طرح خوب فدرال اقتصادی جناب آقای دکتر محسن رضایی به نتیجه و به عمل برسد و پول درآمد فروش نفت مناطق نفتخیز جنوب از آن خوزستانی ها شود . آن وقت ببینم شما اصفهانی ها با درآمد عوارض ساختمان و صنایع دستی و صیفیجات و شلغم و کدو و کاهو و کلم و هویج میتوانید هزینه های شهرتان اصفهان را تامین کنید ؟؟؟
این طوری که شما مطلب نوشتی ادم فکر میکنه جنگ بین اصفهان وعراق بوده، نویسنده ی محترم اینو بدون خوزستانی ها خودشان حقشان را خواهند گرفت دیگر سیاه بازی کافیه ، یه زمانی می گفتن نمایندگان اصفهان حق مردمشونو با تدبیر می گیرن حالا فهمیدم منظور از تدبیر همون لابیه