امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ سيد كاظم قريشي :
بازیگر باسابقه تئاتر اهواز و سرپرست گروه اشراق از چالشهای نقش «الرجل ۱»، گرههای عاطفی نمایش، دشواری تمرینها و امیدش به استقبال مردم در اجرای فرهنگسرای مهدیه میگوید.
در آستانه اجرای نمایش «زورق خارون» اثر سالم باوی در فرهنگسرای مهدیه، گفتوگو با یکی از چهرههای باسابقه و مؤثر تئاتر اهواز و گروه تئاتر اشراق، هادی ناصری، فرصتی است برای نزدیکی بیشتر مخاطبان به پشتپرده این اثر و شناخت یکی از ستونهای اصلی آن. هادی ناصری، متولد ۱۳۵۵ در اهواز، از سال ۱۳۷۶ قدم به دنیای تئاتر گذاشت و طی نزدیک به سه دهه فعالیت مستمر، نهتنها بازیگر، بلکه مشاور، دستیار کارگردان، عضو هیئت مؤسسان و امروز سرپرست گروه تئاتر اشراق است. او در کنار ایفای دهها نقش مهم، همواره یکی از چهرههای پرکار و پشتکار این گروه بوده است.
از مهمترین نمایشهایی که در آنها حضور داشته میتوان به «میزان العدالة»، «مراسل الحقیقة»، «العودة»، «حوادث لم تکن بالحسبان»، «العهد الأبدي»، «الرسالة الخالدة» و «قافلة الحقیقة» اشاره کرد. خانواده او نیز سالهاست همراهش در این مسیرند؛ همسرش بسنه ناصری، بازیگر، دستیار کارگردان و پژوهشگر فرهنگ و فولکلور مردم، و دو دخترش نیز فعال در عرصه تئاترند.
این گفتوگو به بهانه نقش تازهاش در نمایش زورق خارون انجام شده است؛ نمایشی که جهان پیچیدهای از کابوسها، گناه، عذاب وجدان، عشق، اسطوره و انسان گرفتار در تناقض را روی صحنه میآورد.
آقای ناصری، نزدیک به سه دهه از حضور شما روی صحنههای مختلف میگذرد. امروز، وقتی برای اجرای زورق خارون آماده میشوید، چه احساسی دارید؟
هادی ناصری: هر بار که به سمت اجرا میرویم، انگار اولین بار است. ترس، هیجان، مسئولیت. اما زورق خارون برایم متفاوت است. چون این بار با متنی سروکار دارم که لایهلایه است؛ تراژدی، اسطوره، روانشناسی، و نقد اجتماعی همه در هم تنیده شده. نقش «الرجل ۱» انسانی است که بین عشق، خودخواهی، وابستگی، احساس گناه و فروپاشی خانواده دستوپا میزند. اجرای چنین متنی همیشه برای بازیگر یک چالش جدی است.
شما نقش «الرجل ۱» را بازی میکنید؛ شخصیتی پیچیده، خسته، گاهی سرد و گاهی گرفتار عشق بیمنطق. سختترین بخش نزدیکشدن به این کاراکتر چه بود؟
هادی ناصری: سختترین بخش این بود که او آدم بدِ داستان نیست؛ قربانی است، اما خودش هم دیگران را قربانی میکند. او هم پدر است، هم عاشق، هم ترسو، هم گستاخ، هم نادم. باید این فراز و فرودها را واقعی بازی میکردم. بزرگترین چالش لحظهای است که شخصیت بهخاطر عشق به «حوریة البحر» تصمیم به طلاق همسرش میگیرد؛ آنهم در جامعهای که چنین تصمیمی نهفقط یک زن، بلکه چند نسل را درگیر میکند. بازی این تناقضها ساده نیست.
در پروسه تمرین نمایش با چه مشکلاتی روبهرو بودید؟
هادی ناصری: مشکلات کم نبود. از نبود امکانات فنی، تا فضاهای تمرین محدود، فشارهای مالی، کمبود حمایتهای فرهنگی و گاهی عدم ثبات در حضور اعضای گروه. امّا بزرگترین مشکل، کمبود وقت است. نمایشی مانند زورق خارون نیازمند تمرکز، تحلیل روانشناختی شخصیتها، هماهنگی گروهی و صدالبته انرژی است. با این حال، عشق به صحنه و تعهد بچههای اشراق باعث شد همه سختیها را تحمل کنیم.
شما از بنیانگذاران گروه تئاتر اشراق هستید. این گروه اکنون ۲۲ سال سابقه دارد. بهعنوان سرپرست گروه، مهمترین دغدغهتان چیست؟
هادی ناصری: بزرگترین دغدغه من «تداوم» است. تداوم اجراها، تداوم کیفیت، تداوم حضور جوانان. تئاتر بدون استمرار میمیرد. ما در اشراق همیشه سعی کردهایم نسل جدید را وارد کار کنیم. امروز، دختران من هم روی همین صحنه رشد کردهاند. این یعنی تئاتر برای ما فقط کار نیست؛ یک زیستجهان است.
در نمایش زورق خارون، موضوع «کودکی گمشده»، «وجدان»، «کابوس»، و «تنهایی» نقش محوری دارد. شما بهعنوان بازیگر این جهان را چگونه تجربه کردید؟
هادی ناصری: جالب است که متن هر شب در تمرین، چیز جدیدی به من میداد. وقتی جمله «لماذا أنتم؟» از زبان العرافة شنیده میشود، انسان احساس میکند زیر تیغ محاکمه است. یا جایی که دخترِ ازدسترفته فریاد میزند: «أنني وحیدة… ترکتونی»؛ این جمله روی قلب هر پدری سنگینی میکند. برای همین بازی در این نمایش بیشتر شبیه «زندگیکردن» است تا «بازیکردن».
از این نمایش چه انتظاری دارید؟ چه آرزویی برای اجراهای پیشِرو دارید؟
هادی ناصری: آرزوی من این است که مردم بیایند و ببینند که چطور یک گروه بدون امکانات، با عشق خالصانه کاری میسازد که ارزش دیدن دارد. آرزو دارم زورق خارون به ما یاد بدهد که چگونه حرفهای نگفته خانوادهها، کودکان، زنان و مردان میتواند تبدیل به کابوسهای نسل بعد شود.
نمایش اگر فقط یک لحظه مخاطب را به فکر وادارد، من رسالت خودم را ادا شده میدانم.
برنامههای آینده شما بعد از اجرای این نمایش چیست؟
هادی ناصری: چند متن در دست بررسی داریم؛ هم نمایشی، هم کارگاه آموزشی برای جوانان. سعی دارم تجربه این سالها را به نسل تازه منتقل کنم. البته اگر زورق خارون با استقبال روبهرو شود، شاید در فکر اجرای مجدد یا تور شهرستانها هم باشیم.
در پایان، اگر بخواهید در یک جمله زورق خارون را برای تماشاگر توصیف کنید، چه میگویید؟
هادی ناصری: «زورق خارون سفری است از دلِ کابوسها به سمت حقیقت؛ اگر جرأت نگاهکردن داشته باشیم.»
این گفتوگو، روایتی است از یک بازیگر باتجربه که با وجود همه سختیها، هنوز باور دارد تئاتر میتواند زندگی را تغییر دهد؛ و شاید همین ایمان است که زورق خارون را به اثری متفاوت تبدیل میکند.