کد خبر: ۱۱۳۷۵۵
تاریخ انتشار: ۰۶ دی ۱۴۰۴ - ۲۰:۱۵
اثرات زیان بار دروغ

دروغ؛ زخمی که جامعه را نابود می‌کند

شوشان ـ مسلم سلیمانی


مقدمه: 
دروغ، مسیری است که انسان را از «تزکیهٔ عمل» (کافی/۲/۱۰۴) به سوی تاریکی سقوط اخلاقی سوق می‌دهد. این ویژگی زشت، نه‌تنها فرد را از نعمت ایمان محروم می‌سازد— چنانکه پیامبر (ص) فرمود: «بنده طعم ایمان را حس نمی‌کند مگر آنکه از دروغ در هزل و جدّ پرهیز کند» (بحار/۷۲/۲۴۹)—بلکه جامعه را در دایرهٔ بی‌اعتمادی و فساد گرفتار می‌آورد. اما دروغِ حاکمان و مسئولان، مانند زلزله‌ای است که پایه‌های تمدن را واژگون می‌کند؛ زیرا حکمرانان نه‌تنها مسئولیت الهی دارند، بلکه امانت مردم را در دستان خویش گرفته‌اند. پس، دروغ باعث می شود تا بخشی از مردم اعتمادشان از دست برود و وقتی کسی اعتمادش سلب شد بدون شک در مسیر رشد و شکوفایی همراهی نمی کند و حاضر نیست به دروغگویان کمک کند. از طرفی زمینه برای رویش «ریاکاران» فراهم می شود. آنها کلیه امور را بدست می گیرند و با رانت و رابطه بر تمامی مسئولیت ها چیره می شوند و اینگونه می شود که «شایسته گان» کنار گذاشته می شوند و به جای آن دروغگویان، فریبکاران و ناتوانان مصادیر امور را بدست می گیرند. بی جهت نیست که پیامبر (ص) «دروغ را کلید همه زشتی ها» می داند.

تحلیل تأثیرات دروغ: از فرد تا جامعه
۱. ویرانی درون فرد
ابتدا صفت دروغگویی به آن شخص ضرر می زند و اولین ضرر آن از دست رفتن معنویت در زندگی اوست: امام صادق (ع) هشدار می‌دهند: «مردی که دروغ می‌گوید، به‌خاطر همان دروغ از نماز شب محروم می‌شود» (بحار/۷۲/۲۶۰) نماز شب دارای اثرات روحی فراوان برای انسان است که اینجا به عنوان سمبل معنویت بیان شده است. دروغ، قلب را از نور حق غافل کرده، روح را تاریک می‌سازد. پس وقتی یک دل از نور حق خالی شد هر کار زشت و ناجوانمرادنه ای ممکن است از او سربزند...
رسوایی ابدی: پیامبر (ص) می‌فرمایند: «دروغ، چهره (قلب) انسان را سیاه می‌کند و در لوح الهی نام او به عنوان «دروغگو» ثبت می شود (بحار/۷۷/۶۷). این ننگ، فراتر از رسوایی دنیاست.
ضعف شخصیت: دلیل دروغ، «مهانت نفس» است (کنزالعمال/۸۲۳۱). دروغگو، با فرار از واقعیت، خود را در ذلت ابدی غرق می‌کند. ریاکاران و دروغگویان آدم‌های ضعیف و حقیری هستند که پشت نقاب ریاکاری مخفی شده اند.
۲. فروپاشی اجتماعی
فساد دین و اخلاق: امام علی (ع) می‌گویند: «کثرت کذب، دین را فاسد و گناهان را سنگین می‌کند» (غررالحکم/۷۱۲۳). جامعه‌ای که دروغ را عادت کند، ارزش‌های مقدس را فدای منافع کوتاه‌مدت می‌کند. و این جامعه روح آرامش را نخواهد دید.
از بین رفتن اعتماد: وقتی دروغ حتی در شوخی رایج شود—همان‌طور که امام سجاد (ع) هشدار داده: «کسی که در امور کوچک دروغ می‌گوید، برای دروغ بزرگ جرئت پیدا می‌کند» (کافی/۴/۳۵)—همکاری و انسجام اجتماعی از بین می‌رود. و دیگر هیچ کس به کس دیگر اعتماد نمی کند.
فرار نخبگان: افراد نخبه و شایسته وقتی می بینند با درستکاری و کارآمدی از ظرفیت آنها استفاده نمی شود یا «نفله» (از بین می روند) می شوند و یا مجبور به فرار از کشور می شوند و اینچنین می شود که کشور از سرمایه‌های ملی و کاربلد خالی می شود.
۳. دروغ مسئولان؛ زلزله‌ای برای تمدن
قطعا دروغی که مسئولان در بیان کارایی، گزارشات، ارائه آمار و... به جامعه می دهند از دروغ هایی که مردم معمولی در امور روزمره خود می دهند به مراتب زشت تر است. در زمانی که مسئولان به‌جای صداقت—که نشانهٔ حقیقی ایمان است (غررالحکم/۱۱۱۸)—به دروغ پناه می‌برند، جامعه دو زخم عمیق می‌بیند:
شکست امانت: حکمرانان با دروغ، در امانت مردم خیانت می‌کنند. پیامبر (ص) روشن می‌کنند: «هیچ مؤمنی دروغگو نیست» (الترغیب/۳/۵۹۵)؛ پس حاکمِ دروغگو، نه مؤمن است، نه قابل اعتماد. و بزرگترین خیانت «سلب اعتماد مردم» است.
تولید نظام فاسد: دروغ در آمار، سیاست و تصمیمات، اقتصاد را مسموم کرده، مسئولان ارشد را در تصمیم گیری به اشتباه می اندازد. عدالت را نابود می‌کند. حتی دروغ برای «مصلحت»، اگر بی‌حد باشد، بهانه‌ای برای توجیه ظلم می‌شود—درحالی‌که اسلام تنها دو استثناء بسیار محدود برای کذب قائل شده (بحار/۷۲/۲۶۳). شما خودتان را به جای یک مسئول ارشد بگذارید که عوامل زیر مجموعه او (که مورد اعتماد او هستند) با دروغ و غلو مطالبی بگویند که باعث تصمیم گیری اشتباه او بشود. تمام مردمی که از این تصمیم اشتباه متضرر شوند از جهت آموزه های دینی در روز قیامت حقشان را طلب خواهد کرد (موضوع حق الناس) و...

تضعیف هویت ملی: وقتی مسئولان، مانند آن مردی که به پیامبر (ص) گفت: «مرا از گناه راهنمایی کن»، جواب شنید: «هر گناهی را می‌توانی انجام دهی، اما دروغ نگو» (شرح نهج‌البلاغه/۶/۳۵۷)، و فکر کرد، دید هیچ گناهی نیست که بتواند انجام دهد و دروغ نگوید. پس اگر جایی دروغ و خلاف واقع می بینی یا میشنوی بدون شک گناهی در حال وقوع است. هویت ملی با فرهنگ دروغگویی تبدیل به یک جامعه ضعیف و خرافی می‌شود.
راه‌حل: بازگشت به صداقت، تنها نجات
تربیت راست‌گویی از کودکی: پیامبر (ص) هشدار می‌دهند: «کودکان را دروغ نیاموزید؛ زیرا بنی‌اسرائیل زمانی دروغگو شدند که به یعقوب (ع) دروغ آموختند» (کنزالعمال/۸۲۲۸).
شفافیت قدرت: حکمرانان باید بپذیرند که «صدق، نجات‌دهنده است، حتی اگر ترسناک باشد» (نهج‌البلاغه/حکمت ۴۵۸).
پاسداری از اخلاق الهی: ایمان واقعی، ترجیح صدق بر کذب حتی در ضرر است (غررالحکم/۱۱۱۸). نهادهای نظارتی باید حاکمان را به این اصل ملزم کنند.
سخن پایانی: حقیقت، چراغی برای نجات
در عصری که دروغِ مسئولان، جامعه را به لبهٔ سقوط کشانده، تنها بازگشت به «لسان صادق» می‌تواند نجات‌بخش باشد. امام علی (ع) می‌فرمایند: «بزرگ‌ترین گناه نزد خدا، زبان دروغگوست» (محجةالبیضاء/۵/۲۴۳). اگر این زبان، زبان قدرت باشد، گناه آن در دوزخِ تاریخ و جزا نیز دوچندان خواهد شد. انتخاب بین این دو راه است: یا دروغِ کوتاه‌مدتِ پیروزمندانه، یا صدقِ دردناکِ نجات‌بخش. تاریخ نشان داده، جوامعی که حقیقت را فدای مصلحت زودگذر کردند، هرگز به آرامش نرسیده‌اند.

منابع: کافی، نهج‌البلاغه، غررالحکم، بحارالأنوار، کنزالعمال، محجةالبیضاء، شرح نهج‌البلاغه



نظرات بینندگان