نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی بعنوان یکی از بزرگترین تشکل های نظام مهندسی کشور در اردیبهشت93چهارمین دوره انتخابات شوراهای استانی را برگزار خواهد کرد نگاهی به فعالیتهای یک دهه اخیر این سازمان و داشتن معضلاتی مانند بیشترین جمعیت بیکار فارغ التحصیل نشان دهنده این واقعیت است که این تشکل نتوانسته متناسب با ظرفیت و پتانسیل بالقوه خود پیشرفت داشته باشد .
بدون شک فلسفه وجودی یک حزب ،گروه و یا دسته داشتن یک هدف مشخص و تعیین استراتژی برای رسیدن به آن و در نهایت سود رساندن مادی و معنوی به اعضاست.
اینکه چرا در ایران احزاب با قدمت بالا موفق نبودند تا چه رسد به یک تشکل صنفی نیاز به بررسی های زیاد دارد که نه در تخصص بنده است نه در حوصله این یادداشت.
منتهی چیزی که واضح است ما هنوز ضرورت یک کار جمعی را درک نکرده و علیرغم تمامی موانع بیشترین تقصیر متوجه خودمان است و بقول استاد گرانقدر دکتر صادق زیباکلام در کتاب ما چگونه ما شدیم بیشترین علت پسرفت خود هستیم درست است که دولتی ها این سازمان را پایه گذاری نموده و ردپای آنها در تمامی ارکان آن دیده می شود و حتی حکم ریس سازمان توسط وزیر جهادکشاورزی امضاء می شود.
اما اینکه دولتی ها در تمامی انتخابات پیروز شوند و ریاست سازمان در استانها وبه تبع آن در کشور دولتی باشد برگرفته از نگرش خودمان است اینکه هنوز امید داریم که مشکلاتمان را دولت حل کند دولتی که خودش هزار ویک مشکل دارد.
در چندسال اول این تحلیل وجود داشت که حضور دولتی ها بخاطر تجربیاتشان باعث سازماندهی این نهاد نوپا خواهد شد اما اوضاع موجود نشان می دهد که ادامه این روند نمی تواند در راه رسیدن به هدف کمکی بکند و لزوم تغییرات اساسی وجود دارد و این تغییرات باید شروع آن از انتخابات آتی باشد قطعا مهمتر از تغییر افراد که نیاز است تغییر و دگرگونی در نگرش و دیدگاهها واجب است که باید در تک تک اعضاء بوجود بیاید اینکه مطالباتمان چیست؟
ظرفیت هایمان چیست؟چگونه باید از این ظرفیتها در جهت برآورده کردن خواستهایمان استفاده کنیم؟
اینکه مطالباتمان چیست در وهله اول بهبود شرایط زندگی که لازمه اش حداقل داشتن یک شغل است ویا اینکه تمامی طرحها ی کشاورزی چه بصورت سرمایه شخصی ویا بانکی باید زیر نظر این سازمان اجرا بشود مثل نظام مهندسی ساختمان.و دهها مورد دیگر اما نکته مهم تغییر اندیشه وابستگی به دولت و چشم انتظارآن بودن است تا اینکه شغلی برایمان ایجاد کند.
بلکه باید به به این تفکر برسیم که به دولت برنامه بدهیم و دولت فرصتها را بوجود آورده تا بتوانیم در بخش غیر دولتی علاوه بر ایجاد شغل برای خود چندین نفر را مشغول کرده و باری از روی دوش دولت برداریم .
ظرفیتهایمان چیست ؟مهمترین ظرفیت داشتن نیروی انسانی متخصص و متعهد بعنوان مهمترین پارامتر توسعه است ودر یک نظام مردم سالار دینی وجود چنین نیروهایی هم از نظر کیفی و هم کمی یک فرصت برای تشکل است تا قدرت چانه زنی بالایی در تمامی عرصه ها برای پیگیری مطالباتش داشته باشد ودیگر اینکه بواسطه این سازمان میتوانید با مسئولین رده بالای جمهوری اسلامی در استانها و کشور دیدار مستقیم داشته باشید چیزی که برای یک شخص امکانش کم است.
در مورد چگونگی کار در وهله اول بعد از ایجاد این تغییرات باید در انتخابات افراد را بر اساس این نگرش برگزیده و احتمالا در این برنامه جدید تعداد افراد دولتی کم خواهد شد هر چند به شخصه معتقدم که دولتی ها در سازماندهی نقش مثبت داشته اند ولی برنامه جدید نیاز به حرکت و پویایی دارد چیزی که افراد دولتی بخاطر بعضی ملاحظات قادر به انجام آن نیستند.
در مرحله بعدی حضور تمامی اعضاء برای پیگیری خواسته هایشان ضروریست و همیشه منتخبین پویائیشان را از رای دهندگان میگیرند و در حقیقت پایان انتخابات آغازی برای فعالیت مدون و برنامه ریزی شده باید باشد نه سکون و کار را به شورا واگذار کردن.گام بعدی تدوین یک استراتژی برای مجلس شورای اسلامی آینده است زیرا دنبال کردن خیلی از خواسته ها نیاز به مصوبات قانونی داردو داشتن چندین نماینده در مجلس سازمان را در برآورده کردن خواسته هایش کمک خواهد کرد.
داشتن حداقل800-900نیروی فارغ التحصیل و تاثیر گذار در یک شهر کوچک و چندین برابر آن در مراکز استانها یعنی اینکه میتوانید در انتخاب نماینده شهرستان نقش تعیین کننده داشته باشید. فقط نکته ایی که باید توجه داشت خواسته های ما صنفی است و حتی حضور در سیاست برای حل مشکلات صنفی است و هرگز نباید وارد بازیهای سیاسی گردید که باعث نابودی وبه بیراهه رفتن خواهد شد.