کد خبر: ۴۶۱۷۴
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۴۷

نگذاريد شيشه نسل فولاد را خراش دهد

  نويد قائدي 

اگر ادوار مختلف تاريخ ايران چه دوران قبل از ميلاد مسيح چه دوره قبل از انقلاب را بررسي نماييد متوجه خواهيد شد مردم اين سرزمين بزرگ و كهن با انوع سختي ها و مخاطرات روبرو بوده اند، مانند جنگ هاي خواسته و ناخواسته، قحطي و گرسنگي، بيماري هاي مسري، اسارت و استعمار، فقر و دهها مخاطره ديگر كه گفتن آنها از حوصله خوانندگان خارج است. اما نسل ما چگونه است؟ نسل چشيدن طعم انقلاب و دگرگوني هاي عمده و اساسي در كشور ،طعم جنگ، جنگ زدگي و ويراني هاي دوران آن، طعم فقر و سختي، طعم تحريم ، طعم بازي هاي سياسي داخلي چپ و راست، طعم اختلاس هاي بزرگ ، طعم مبارزه با استكبار جهاني، طعم رشد فزاينده آسيب هاي اجتماعي مانند اعتياد، طلاق، فحشا ، طعم دوران طلايي تصادفات و كشته هاي جاده اي و سقوط هاي هوايي، طعم كشتارهاي وحشيانه حجاج ، طعم بيكاري هاي بي سابقه جوانان و فشارهاي روحي و رواني وارد شده بر خود و خانواده، طعم مهاجرت هاي بي سابقه روستاييان،طعم مهاجرت هاي نخبگان، طعم اختلاف هاي شديد طبقاتي، طعم ماشين هاي لوس و مدرن، طعم محلات بجا مانده از توسعه و پيشرفت، طعم گسترش قارچ گونه بانك ها و موسسات مالي و اقتصادي و صدها طعم تلخ ديگر كه باز هم شنيدن آنها حوصله خوانندگان را بسر خواهد برد.

اين نسل گويا نسل همه چيز و هيچ چيز است، اگر قدري انصاف باشد بايد نام اين نسل را نسل فولاد آبديده گذاشت زيرا اكثر ايرانيان اين مقطع زماني متحمل پذيرش انواع مخاطرات و ناملايمت ها و سختي ها و مشقت ها شده اند.

 البته بماند كه درصد اندكي از ايران نشينان بواسطه همين انقلاب و جنگ و تحريم و ... توانستند براي خود مال و منال و موقعيتي دست و پا نمايند و امروز جز طبقات مرفه و البته طلبكار جامعه باشند . در عصر نسل فولاد همين نسل قليل حرير و ابريشم، توانسته اند دل همه را بدرد آورند، اميد هاي مردم را مخدوش نمايند و اشك همگي ايران دوستان حقيقي را جاري نمايند، جالب است بدانيد اكثر كساني كه به طرف مردم و كشور خود جفتك پراني مي كنند همين قشر قليل تافته جاده بافته هستند كه هر از چند گاهي مانند در قالب افرادي همچون زنجاني،مه افريد،جزايري،خاوري و صدها آقازاده ديگر و قاچاقچيان فعلي،ماجراي فيش حقوقي ميليوني و.... سر بر مي آورند و هر گاه لازم شد با فرار از كشور و پناه بردن به دامان بيگانگان به كشور و ملت خود پشت پا مي زنند،اما تا زماني كه در كشور هستند با رفتارهاي رياكارانه گرگ هايي در قالب بره هستند كه با مظلوم نمايي و تقدس نمايي دم از خدمت به مردم مي زنند.

مگر نه در طول دوران بعد از انقلاب يار و ياور اين كشور مردمان زجر كشيده كوچه و خيابان ها بودند كه در دوران سخت دفاع از كشور سينه چاك دادند،هر كجا نياز بود صادقانه در صحنه ها حضور داشتند و دارند، گله اين است ،چرا اين مردم بايد در محلات ضعيف نشين در سختي و مشقت باشند، چرا بايد نحوه توزيع امكانات در جامعه طوري باشد كه پولدارترها سهم بيشتري از خدمات عمومي و رفاه داشته باشند.

 آيا اين ضعف برنامه ريزي و ديد ناصحيح به جامعه نيست چرا بايد بهترين پارك ها و مراكز درماني و تفريحي در محلات بالاي شهرها قرار گيرد،چرا شهرهاي كوچك بايد از امكانات كمتري برخوردار باشند و چرا در روستاها برنامه ريزي هاي جامعي جهت ارتقاي وضعيت فرهنگي و معيشت آنها صورت نمي گيرد. تمام مردم كشور تشنه عدالت و عدالتخواهي هستند و هر كجا بي عدالتي باشد دل هايشان بدرد مي آيد ،خدا مي داند مردم در برابر فشار تحريم ها و تحمل ابايي ندارند اما شنيدن حيف و ميل بيت المال و خورده شدن آن توسط افرادي ناصالح هزاران برابر بيشتر به آنان صدمات روحي و رواني وارد مي نمايد.

 اگر حكومت و دولت مي خواهد مردم را از خود راضي و خشنود و آستانه تحمل آنان را در برابر سختي ها و مشقات بالا ببرند بايد با تمامي مفسدان و رانت خوارها چه سياسي و اقتصادي اشد برخوردها را داشته باشد و مردم طعم اين برخوردها و اثرات آن را لمس نمايند.

برچسب ها: نوید قائدی
نظرات بینندگان