زمان بابادی شوراب
با توجه به نزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری و همچنین شوراهای شهر و روستا در سال آینده ، شاهد انجام تحرکاتی از سوی بعضی از افراد سیاسی و اقتصادی در کشور برای پیشبرد اهداف خود می باشیم.
استان خوزستان به دلیل آرای قابل توجه و تاثیرگذار و وجود منابع غنی نفت و گاز، آب فراوان، شرکت های بزرگ صنعتی و بنادر بزرگ و کوچک تجارتی (ارتباط با آب های آزاد) بعد از دو سه استان دیگر یکی از استان های با اهمیت بالا در کشور محسوب می گردد.
در همین زمینه جلساتی نیز در خوزستان با محوریت بعضی از افراد برای شکل دهی هسته اصلی ستادهای انتخاباتی و ورود مقتدرانه به انتخابات در حال انجام می باشد.
این اعلام آمادگی ها برای بلند کردن پرچم نامزدها در هر دو انتخابات ریاست جمهوری و شوراها می باشد که بیشترین تحرکات مربوط به گروه هایی ست که خود را وابسته و منسوب به دولت می نامند.
این افراد به همین منظور با بهانه های مختلف به مرکز رفته و مدعی بلند کردن این علم در استان خوزستان هستند ، ولی چیزی که توجه همه را به خود جلب نموده جلسات یکی از مدیران ستاره دار با دوستان و مشاوران اسبق خود در لوای جلسات دوستانه بوده که در فکر قدرت نمایی و مانور برای ایجاد یک جریان در استان می باشد.
فعالیت این فرد که از دایره دوستان تدبیر و امید خارج گردیده (البته بعضی از افراد نزدیک به وی هنوز در بازوی قدرت دولت تدبیر و امید خوزستان نقش دارند)این سئوال را در ذهن نخبگان سیاسی ایجاد نموده که این تحرکات به چه منظور و با چه هدفی در حال شکل گیری می باشد؟
در همین راستا هر فرد کنشگری دلیل و برهانی از ذهن خود عبور داده و بیان می کند ، که بعضی فعالان اجتماعی این تلاش های را در جهت بازگشت دوباره به دایره قدرت تدبیر و امید تفسیر می کنند.
البته این موضوع و تبعات منفی عقب نشینی برای طرفین بیش از نتیجه مثبت آن به دنبال خواهد داشت.
همچنین قابل ذکر است لیدر این دسته با سخنان خود در زمان تودیع ، پل های پشت سر خود را برای بازگشت به کانون های قدرت دولت تدبیر و امید خراب نمود.
پس با توجه به سخنان وی ، این موضوع که قصد بازگشت به فضای قبلی را دارد نمی تواند تحلیلی مبتنی بر واقعیت باشد.
عده ایی دیگر معتقدند ( که بنده هم به این تحلیل اعتقاد دارم) هدف این مدیر معزول ، نمایش توانایی و عرض اندام برای جلب حمایت رقیب دولت می باشد که این نگرش خود نیز در دو شکل قابل بحث است.
حالت اول حمایت از یک نامزد اصول گرا که تقریبا این دیدگاه به نظر نمی تواند صحیح باشد.
حالت دوم اینکه شاید تنها جایی که او بتواند به دولت تدبیر و امید آسیب جدی وارد کند تاکتیک حضور در اردوگاه رقبای اصلاح طلب دولت می باشد ، که برای ایشان شرایط برد-برد به وجود می آورد.
البته شرکت در این جبهه نیز تحلیل خاص خودش را دارد که بخش چانه زنی آن در مورد این جریان چندان درست نیست و همگامی این فرد با جریان دوم (اصلاح طلبان) در انتخابات آینده فقط برای نشان دادن قدرت و به شکلی جهت تلافی است و نه چیز دیگری!
باید دید از حلقه فعلی که چند نفر از آنان به ایشان مدیون می باشند کدام شان تا آخر با او می مانند(رفقای روز تنگ او چه کسانی خواهند بود؟)و از منافع خود که همان حضور در دولت تدبیر و امید است چشم پوشی خواهند نمود؟