امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - منوچهر برون :
در سالهایی نهچندان دور، شب در خانههای روستایی و حتی شهری خوزستان، با شعلهی لرزان یک چراغ نفتی معنا میگرفت. خانوادهها دور یک فانوس جمع میشدند، قصه میگفتند، شعر میخواندند، خاطره میساختند. تاریکی، نه مایه ترس، که بستری برای نزدیکی و گفتگو بود. گویی نبودنِ برق، فرصتی بود برای روشنایی دلها.
اما با آمدن برق، جهان روشنتر شد، اما شاید دلها تاریکتر. زندگی شهری سرعت گرفت، آسایش آمد، اما با خود انبوهی از وابستگی آورد. حالا با قطعی چند ساعتهی برق، انگار قلبِ خانه از تپش میافتد. پمپ آب خاموش میشود، آسانسور در نیمطبقهها میماند، درب بازکنها قفل میشوند، یخچالها نگران ذوب شدناند و گوشیهای هوشمند، بیباتری، خاموش و بیخبر.
برق، امروز تنها یک جریان الکتریکی نیست؛ یکی از محورهای تمدن مدرن است. خانههای ما، بیمارستانها، مدارس، صنایع، کشاورزی و حتی دقایق خلوتمان به آن بند است. اما درست در همین بند بودن، نوعی بندگی است. بندهی تکنولوژی شدن، یعنی از نعمت، نقمت ساختن.
زندگی مدرن با تمام ابزارهای پرزرقوبرقش، گاه آنچنان وابستهمان کرده که قطع چند دقیقهای برق، ما را بیپناه میکند. بیصدا، بینور، بیارتباط. و این، هشداریست برای بازگشت به سادگی. به یادآوردن اینکه پیش از آنکه برق بیاید، زندگی جاری بود. شاید کندتر، اما صمیمیتر.
امروز بیش از همیشه، نیاز داریم از خود بپرسیم: آیا ما بر برق فرمان میرانیم یا برق است که بر ما حکومت میکند؟
آیا روشنایی حقیقی از لامپها میتابد یا از چراغ دلهایی که سالها پیش، در دل تاریکی، کنار هم مینشستند؟
برق، هم نعمت است، هم نقمت؛ بسته به اینکه چگونه با آن زندگی میکنیم.