شوشان ـ هژیر کیانی :
دبیر انجمن دوستداران طبیعت و محیط زیست خوزستان می گوید: طرح توسعه نیشکر خوزستان که روزگاری نماد خودکفایی و پیشرفت اقتصادی معرفی میشد، امروز پس از سه دهه اجرا در نقطهای ایستاده است که دستاوردهای تولیدی آن در برابر هزینههای سنگین محیطزیستی و اجتماعی رنگ میبازد. فشار بیسابقه بر منابع آب کارون، تخریب خاک، آلودگی هوا و تضعیف اکوسیستمها، این پرسش جدی را پیش روی سیاستگذاران قرار داده است: آیا زمان اصلاح شجاعانه این الگوی توسعه فرا نرسیده یا خوزستان باید همچنان بهای خطاهای پرهزینه گذشته را بپردازد؟
طرح توسعه کشت و صنعت نیشکر در خوزستان که با هدف خود کفایی در تولید شکر و توسعه اقتصادی از دهه ۱۳۶۰ آغاز شد، امروز پس از بیش از سه دهه اجرا، به یکی از چالش برانگیزترین نمونه های توسعه بخشینگر در کشور تبدیل شده است.
فشار سنگین بر منابع آب، تخریب خاک، آلودگی هوا و تضعیف اکوسیستم های حیاتی حوضه کارون، این پرسش اساسی را پیش روی سیاست گذاران قرار داده است: آیا زمان اصلاح بنیادین این الگوی توسعه فرا نرسیده یا باید همچنان هزینه های جبران ناپذیر محیط زیستی و اجتماعی آن را خوزستان و مردم آن پرداخت نمایند؟
کشت و توسعه نیشکر بر دوراهی اصلاح یا تداوم تولید بحران
طرح توسعه کشت و صنعت نیشکر و صنایع جانبی در خوزستان، به عنوان یکی از بزرگ ترین پروژههای کشاورزی وصنعتی کشور، از دهه ۱۳۶۰ با هدف خود کفایی در تولید شکر، ایجاد اشتغال و توسعه اقتصادی آغاز شد.
این طرح طی بیش از سه دهه اجرا، بخش وسیعی از دشت های حاصلخیز خوزستان را تحت کشت نیشکر قرار داد و به لحاظ مقیاس، به یکی از مداخلات بزرگ انسانی در حوضه آبریز کارون تبدیل شد.با این حال، تجربه اجرایی این طرح نشان میدهد که توسعه مبتنی بر نگاه بخشی و غلبه منطق تولید بر ملاحظات محیط زیستی، پیامد هایی فراتر از دستاورد های اقتصادی کوتاهمدت به همراه داشته است، مهم ترین پیامد محیط زیستی توسعه نیشکر در خوزستان، فشار سنگین و مداوم بر منابع آب سطحی و زیرزمینی بوده است. نیشکر از جمله محصولات پر مصرف آب است و گسترش آن در شرایط اقلیمی گرم و خشک خوزستان، وابستگی شدید به برداشت از رودخانه کارون ایجاد کرده است.
مطالعات و گزارش های رسمی نشان میدهد سهم قابل توجهی از برداشت آب بخش کشاورزی استان به مجتمع های نیشکری اختصاص یافته و زه آبهای شور حاصل از این فعالیت ها، بهویژه در سال های کم آبی، موجب افزایش شوری آب کارون و کاهش کیفیت آن شدهاند. انتقال و تخلیه زه آبها به رودخانه ها و تالاب ها، نه تنها منابع آب شرب و کشاورزی پایین دست را تحت تأثیر قرار داده، بلکه در تضعیف کارکرد اکولوژیک تالابهایی مانند شادگان نقش تعیینکنندهای داشته است.
در کنار بحران آب، تخریب خاک یکی دیگر از پیامدهای ساختاری توسعه نیشکر بوده است. مردابی از پساب های نیشکر به وسعت بیش از ۱۸ هزار هکتار از جمله گسترداوترین آلایندگی خاک در کشور محسوب می شود ک شوربختانه ان را به اشتباه بنام تالاب مطرح نموده اند. تسطیح گسترده اراضی، تردد ماشین آلات سنگین، آبیاری مکرر و زهکشی های عمیق، سبب فشردگی خاک، کاهش نفوذ پذیری، شوری و افت تدریجی حاصلخیزی زمین ها شده است. در بسیاری از مناطق، خاکها یی که پیش تر قابلیت کشت متنوع داشتند، به اراضی وابسته به یک محصول پرهزینه و پر مصرف تبدیل شدهاند. این روند، تاب آوری سرزمین را کاهش داده و امکان بازگشت به الگوهای کشاورزی متنوع را دشوار کرده است.

پیامد های هوایی طرح نیشکر نیز در سال های اخیر به یکی از مهم ترین چالش های محیط زیستی خوزستان تبدیل شده است.
سوزاندن بقایای مزارع نیشکر پس از برداشت، به رغم ممنوعیت های قانونی، موجب انتشار گسترده آلاینده ها و ذرات معلق شده و در تشدید آلودگی هوای شهر هایی مانند اهواز نقش داشته است. این پدیده نه تنها سلامت عمومی را تهدید کرده، بلکه اعتماد اجتماعی به نظام مدیریت محیط زیست را نیز تضعیف کرده است.
اگرچه اقداماتی برای توسعه برداشت سبز و کاهش سوزاندن انجام شده، اما استمرار این مشکل نشان دهنده ضعف در حکمرانی و نظارت مؤثر است. از منظر تنوع زیستی و اکوسیستم های طبیعی، توسعه نیشکر باعث تغییر کاربری گسترده، تخریب زیستگاه ها و بر هم خوردن تعادل طبیعی در بخش هایی از حوضه کارون شده است.کاهش کیفیت آب، ورود آلاینده ها و تغییر رژیم هیدرولوژیک، حیات آبزیان و پرندگان را تهدید کرده و به تضعیف پیوند های معیشتی جوامع محلی با محیط طبیعی انجامیده است. در بسیاری از مناطق، کاهش منابع آب و خاک موجب مهاجرت روستاییان و افزایش نارضایتی های اجتماعی شده است؛ موضوعی که نشان میدهد پیامد های محیط زیستی طرح، صرفاً محدود به طبیعت نبوده و ابعاد اجتماعی و بهداشتی گستردهای نیز داشته است. درس آموخته اصلی در تجربه نیشکر خوزستان آن است که توسعه یک جانبه و بخشی نگر، حتی اگر در کوتاه مدت تولید و اشتغال ایجاد کند، در بلند مدت میتواند بنیان های محیط زیستی و اجتماعی یک منطقه را تضعیف کند. توسعه ای که آب، خاک، هوا و جامعه محلی را هم زمان نبیند، دیر یا زود با بحران های انباشته مواجه میشود؛ بحران هایی که هزینه اصلاح آن ها به مراتب بیش از منافع اولیه و بعضا غیر قابل جبران است. از منظر آینده پژوهی، ادامه الگوی فعلی توسعه نیشکر در شرایط تغییر اقلیم، کاهش آورد ناشی از سد سازی و انتقال آب رودخانه ها و افزایش رقابت بر سر منابع آب، ریسک های جدی تری را پیش روی خوزستان قرار میدهد. سناریوی تداوم وضع موجود به معنای تشدید تنش های آبی، افت شدید کیفیت محیط زیست انسانی و طبیعی، افزایش تعارضات اجتماعی و کاهش امنیت معیشتی خواهد بود.در مقابل، سناریوی اصلاح، مستلزم بازنگری بنیادین در حکمرانی آب و کشاورزی استان است.
راهکار های اصلاحی که می بایست بر چند محور اساسی استوار باشند:
نخست، گذار از مدیریت بخشی نگر به مدیریت یکپارچه حوضه آبریز کارون، به گونهای که تخصیص آب، الگوی کشت و ملاحظات محیط زیستی در یک چارچوب هماهنگ تصمیم گیری شوند. تجربه ای که در طرح مدیریت یکپارچه حوضه ی آبخیز کارکن بزرگ نیز در حال انجام است. گام دوم، اصلاح تدریجی الگوی کشت و کاهش وابستگی به محصولات پر مصرف آب، همراه با توسعه معیشت های جایگزین و کم آببر برای جوامع محلی است. سوم، تقویت مشارکت واقعی بهره برداران، شوراها و تشکل های محلی در تصمیم سازی و نظارت، به منظور افزایش مقبولیت اجتماعی و کاهش تعارضات حاضر و آینده. چهارم، حذف کامل سوزاندن مزارع، توسعه برداشت سبز و استفاده از پسماند های نیشکر در زنجیره های ارزش کمخطر و در نهایت، ارتقای شفافیت، پاسخگویی و پایش مستقل محیط زیستی بهعنوان پیش شرط اعتماد عمومی.
تجربه نیشکر در خوزستان، بیش از آنکه صرفاً یک پرونده کشاورزی باشد، یک هشدار راهبردی برای آینده توسعه در حوضه کارون است.
این تجربه نشان میدهد که بدون اصلاح مسیر، هر تغییر مدیریتی تنها یک جابهجایی در سطح خواهد بود؛ اما اگر این درس آموختهها و عبرت گرفتن از خطا و آزمون ها و سوء مدیریت های سابق سرلوحه ی اقدامات و مبنای تصمیمگیری آینده قرار گیرد، هنوز امکان بازسازی اعتماد، ترمیم محیطزیست و حرکت بهسوی توسعه ای سازگار با سرزمین وجود دارد.
چکیده کلام اینکه جمعیت قابل توجهی از نیروی کارگری به نیشکر وابسته شده است و اصلاح رویه گذشته با محور قرار دادن معیشت این نیروی کار وابسته به نیشکر، در یک فرآیند گذارِ عادلاته قرار گیرد. از طرفی آینده خوزستان نه در تداوم توسعه پر هزینه گذشته کشت و توسعه نیشکر، بلکه در اصلاح خردگرایانه، شجاعانه و سازگار با سرزمین رقم خواهد خورد.
