پس از نامه اساتید دانشگاه های خوزستان، نماینده اهواز نیز بیکار ننشست و در بیانیه ای،چنین نامه ای از سوی اساتید را جعلی خواند و منتقدان و مخالفان خود را به دایناسورهای منقرض شده و سیاسیون فسیل شده قلمداد کرد!
روزنامه فرهنگ جنوب در ستون های ویژه های خود نوشت:
پس لرزه های نشست خبری و سه ساعته سید شکرخدا موسوی نماینده اهواز با اهالی رسانه تمامی ندارد و این مصاحبه واکنش های مختلفی را به دنبال داشته است. از یک سو ، برخی ها او را به تناقض گویی در رفتار و گفتار متهم می کنند و برخی ها در نامه نگاری های متعدد با امضا اساتید دانشگاه ، موسوی و مواضع اش را نکوهش کرده و آن را در راستای منافع انتخاباتی قلمداد کرده و سخنانش را درباره مشارکتی ها و ممنوع الورود بودن برخی سیاسیون به خوزستان ، "صدای پای دیکتاتوری " دانسته اند.
پس از نامه اساتید دانشگاه های خوزستان ، نماینده اهواز نیز بیکار ننشست و در بیانیه ای ، چنین نامه ای از سوی اساتید را جعلی خواند و منتقدان و مخالفان خود را به دایناسورهای منقرض شده و سیاسیون فسیل شده قلمداد کرد !
در بخش هایی از این نامه که نسخه ای از آن برای ذره بین ارسال شده آمده است : چرا رقبای سیاسی عناد و دشمنی خود را ماورای اتیکت های ظاهرصلاح و موجه پنهان کرده و بدون شناسنامه بی محابا می تازند. طایفه اهل علم و دانش و فضل ، در این ملک و بوم اهورایی ، از جایگاه رفیع و مرجعیتی بدیع و بی بدیل برخوردارند. چرا برای تحمیق عقول و تهیج خطور از این فقره سواستفاده می شود؟ اگر قرار است سنگی پرتاب شود بهتر آن است که با شجاعت و شهامت پرتاب شود و چون دزدان ناغافل، سراسیمه و نقاب به چهره چگونه می توان مدافع حق و داعیه دار حقیقت بود.
آیا این تخریب بدون نام و نشان و نشانه ، حاکی از سستی استدلال و تهی بودن نیات تان نیست! رجا واثق دارم این چنین ادبیات سخیفانه و کم ارزشی از کمترین نسبت ممکن با اهل علم و دانش برخوردار است و مخاطب این پاسخ نیز به طور قطع کسان دیگرند. گر چه ضمیر خود لاجرم بر جایگاه مرجع خواهد نشست.
چگونه است که مدافعان دروغین شعار دانستن حق مردم، ولی نعمتان ما یعنی مردم آگاه خوزستان را برای شنیدن سخنان نماینده آن ها محرم نمی دانند. آیا مردم و نمایندگان آن ها نا محرمند؟
البته مشخص است که افرادی به واسطه عملکرد خیانت بارشان، خود را مخاطب این حرف ها دانسته و برمی آشوبند. خوب اگر این افشاگری ها باری از دوش خوزستانیان برمی دارد. اگر باعث کم شدن دخالت های منفعت طلبانه در راه توسعه استان می شود بگذار فحاشی کنند. بگذار دشنامم دهند. مگر آبروی بنده در برابر اشک های مردم خوزستان ارزشی دارد؟ خیانت به مردم خوزستان سکوت در برابر سیاسیون فسیل شده افراطی است.
خیانت به خوزستان ندیدن دخالت های دایناسورهای منقرض شده سیاسی است. ببینید چه کسانی در پی تغییر مدیریت عالی بومی استان هستند؟ کاندیداهای آن ها برای جایگزینی مدیران بومی استان چه کسانی هستند و از چه سابقه ای برخوردارند؟
نتیجه و دود تنش هایی که درصدد است فضای استان را ملتهب و سیاست زده نماید به غیر از چشم مردم بی پناه ما نصیب چه کسانی می شود؟
آیا آن ها که در پی ماهی گیری از آب گل آلود شده استان هستند غیر از نویسندگان این نامه جعلی هستند؟
جناب سید شکر خدا خود را بواسطه عملکردهایتان در معرض نقد قرار دهید نا نطق های آتشین
تیتر تون درست نیست