شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۷۷۷۰
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۴۰۰ - ۱۱:۵۳
شوشان - دکتر ایرج مزارعی:

بعد از فروپاشی نظام دو قطبی و شکست بلوک شرق در عرصه روابط بین الملل و ایجاد نظم نوین جهانی ، امریکا قدرت برتر جهان در حوزه اقتصاد با رویکرد سرمایه داری و سیاست با رویکرد لیبرالیسم شد و این روند حداقل ۱۰ سال با اقتدار تک قطبی ادامه داشت.

اما با تغییرات ماهوی و اقتصادی در کشورهای جهان و بویژه کشور چین و اوج گیری قدرت اقتصادی این کشور، ما شاهد جابجایی قدرت در مورد ساختار آتی نظام بین الملل با دو مدل " انتقال " و "انتشار " شدیم.

در اینجا منظور از  انتقال قدرت همان جابجایی قدرت از یک کشور مسلط به کشور مسلط دیگری میباشد و منظور از انتشار قدرت  نیز همان دامنه ،  گستره و نفوذ قدرت در سایر کشورها میباشد.

این روزها دو شاخصه "انتقال" و "انتشار" قدرت در نظام بین الملل را بین دو کشور آمریکا و چین به وضوح و اسانی میتوان دریافت ،  مخصوصا اینکه رشد اقتصادی کشور چین از سال ۲۰۱۸ با سرعت زیادتری در حال حرکت میباشد و عملا  توانسته جایگاه اول اقتصادی جهان  را کسب کند و در عرصه ی انتقال قدرت اقتصادی در جهان در اولویت اول قرار بگیرد ، بطوری که کارشناسان سیاسی و اقتصادی جهان پیش بینی میکنند تا سال ۲۰۲۸ این فرایند جابجایی با سرعت و اقتدار بیشتر در همه ابعاد انجام میگیرد.

این اتفاق و تحول در حالی شدت گرفته است که خود آمریکا نیز به رشد متوازن چین در ابعاد مختلف اذعان کرده و نگران تبدیل شدن چین به یک ابر قدرت اقتصادی، نظامی و سیاسی  است.
 
فلذا امریکا برای برون رفت از این عقب نشینی اقتصادی سعی دارد با استراتژی و چرخش به سمت شرق آسیا و گسترش حوزه امنیتی ، سیاسی و اقتصادی خود به مرزهای چین به طریقی مانع  این رشد فزاینده شود و از این طریق راه را بر گسترش قدرت اقتصادی چین دشوار سازد و یا بعبارتی دیگر موانعی فراهم کند.

راهبرد چین نیز در مقابل این  سیاست امریکا علاوه بر تمرکز بر پیشرفت داخلی در ابعاد مختلف ،  نفوذ در کشورهای غرب آسیا میباشد و اتفاقا به دلیل نداشتن سابقه سیاسی، تاریخی و استعماری در غرب آسیا ،  توانسته اعتماد کشورهای این منطقه را نیز به سمت خود جلب کند و بدون کمترین تنش در تمام کشورهای غرب آسیا نفوذ کند.

در اثبات این راهبرد اقتصادی ،   چین با ۱۷۷ میلیارد دلار سرمایه گذاری در کشورهای حوزه خلیج فارس، و همکاری اقتصادی با ۱۷  کشور عربی ،  خرید روزانه ۶ میلیون بشکه نفت و۴۰ درصد گاز طبیعی مصرفی خود از کشورهای غرب آسیا  جایگاه ویژه ای در این منطقه پیدا کرده است.

به موازات اینکه چین  در ۲۰ سال اخیر توانسته در بازار انرژی، تجارت ،  فروش کالا، سرمایه‌گذاری و جذب سرمایه، تبادلات تکنولوژی در غرب آسیا نفوذ و روابط خود را گسترش دهد امریکا نیز با تمرکز بر شرق آسیا و کشورهای همسایه چین بدنبال ایجاد مزاحمت و موانع برای پرسرعت ترین کشور اقتصادی جهان میباشد.

چرخش آمریکا به شرق آسیا برای تضعیف قدرت چین ، در واقع یک تهدید امنیتی میباشد و چین هم  ترجیح می‌دهد تا غرب آسیا از ناپایداریِ سیاسی خصوصا متحدین آمریکا برخوردار باشد تا توان بیشتری از آمریکا صرف شود و نتواند امنیت او را در شرق آسیا خدشه دار کند .

با توجه به پیش‌بینی آژانس بین‌المللی انرژی مبنی بر اینکه تا سال ۲۰۳۰ چین رتبه اول را در مصرف نفت جهان خواهد داشت و در همان سال نیز ۹۰ درصد از انرژی وارداتی آن می باید از خلیج فارس تامین شود ، فلذا به نظر میرسد که کشورهای غرب آسیا به دلیل دارا بودن موقعیت های ژئو اکونومیک ، ژئوپلتیک و ژئو استراتژیک ، بخشی از استراتژی اجتناب ناپذیر چین در سیاست خارجی محسوب می‌شوند و امریکا هم چاره ای و گریزی  بجز مشاهده این" انتقال " و "انتشار " قدرت در منطقه غرب آسیا ندارد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار