هدف بررسی حادثه و نزاع محلی است. که در شهریور 1394 از روستای پتک شروع شده است و بتدریج دامنه آن گسترش پیدا کرده است.متاسفانه موجب ازبین رفتن ومجروع شدن تعدادی از همنوعان، هم وطنان و هم جواران عزیزمان شده است.مویید مسله بودن نزاع می باشد، پرسش قابل طرح در راستای تاکید برچرایی حادثه دارد تا بر چگونگي آن
رهیافت های نظری بر چرایی حوادث موجب شناخت می شودو به مدیران وسیاست گذاران کمک می کند تا باهزینه های کمتر درراستای توسعه موثرباشند. اهمیت و ضرورت پرداختن به موضوع را نشان می دهد.
باعنایت به ابعاد نظری نزاع و تنش های میان گروه های اجتماعی و محلی می توان گفت که،
ابعاد نزاع ها در سطوح محلی، منطقه ای و گیتی تازه گی ندارد.برچگونگی و چرایی آنها رهیافت های متفاوتی وجود دارد. فرصت پرداختن و تشریح انها نیست.به چهره هایی چون توماس هابز، جان لاک ،مارکس و مطهری و... می توان اشاره کرد.
واکنش ها به آبعاد و دامنه نزاع متفاوت است.برخی نزاع کلان را ناخواسته ونادانسته مشروع تر می پندارند.و برخی با بی تفاوتی از نزاع های محلی رد می شوند.درهرحال نزاع وجنگ پیامد اجتماعی وآثار سو به دنبال دار .از نشانه های توسعه نیافتگی است. هم موانع توسعه بشمار می رود. مرگ کودکان،زنان، آواره شدن و جلای وطن و... در گستره جهان پیش رو به چشم می خورد.گاهی برای خبرگرفتن از یک حادثه در الاسکا، افریقا،بوسنی،سوریه،افقانستان و...پرسش و پیگیرهستیم و آن را برجسته می کنیم.
گاهی از کنار حوادث پیرامون خود رد می شویم.به عبارتی وجدان عمومی در برابرچنین حوادثی جریحه دار نشان نمی دهد،همچنان بیانگر عدم توسعه یافتگی عرصه عمومی است،وقتی در واکنش به حادثه تلخ و دردناک وجدان "دیگری" جریحه دار گردد، بیانگر همدلی و فهم "دیگری" است ،نشانه مسولیت پذیری در عرصه عمومی رانشان می دهد، در حالیکه از سطوح کلان سخن می گوییم از وضعیت خرد فاصله داریم.
در عرصه مناسبات و الگوهای تربیتی و اجتماعی بزرگترها را می بینیم، کم سالان را فراموش می کنیم.در حالیکه ریشه توسعه برخاسته از متن یک جامعه است و از سطوح خرد شروع می شود.گواینکه حوادث پیرامون چندان واکاوی نمی شوند.رهیافت های جدیدتوسعه برنگاه های محلی و بومی تاکید دارند.و به دلیل ناکامی نگاه های کلاسیک ، رهیافت های پساختارگرایانه یا پساتوسعه مطرح هستند.
درحالیکه بیشترنخبگان و فعالان سباسی و مدنی فعال در ایران و شبکه های اجتماعی، و مسولان، هنوز اسیر پار دایم کلاسیک توسعه هستند. لذا کمتر بر فهم حوادث خرد تامل دارند.گاهی یک خبرنگارو فعال مدنی از دورترین مکان به عراق، سوریه،فلسطین، آفریقاو. ..می آید تاشايد در راستای کمک های انسان دوستانه موثرباشند.
بنابراین در راستای حادثه موردنطربرفعالان مدنی، مسولان رسمی و مدیریتی،عقلا، تحصیل کردگان طرفای منازعه و ...نقد وارداست.هرچند قبل از وقوع تلاش هایی صورت گرفت ولی تلاش ها فاقد فهم مطالعاتی و اجتماعی بوده است،و محدودبوده است.درصورت باور به اشتباه روش ، می توان به امکان جبران دست یافت.برخی تحلیل و اظهارات پیرامون حادثه ناپخته و غیرمسولانه می باشند.بجای واکاوی چرایی حوادث این چنینی،ریشه را در چگونگی و توصیف آن جستجو می کنند.نگاهی که مارابه فهم غلط از پدیده مورد نظر سوق خواهد داد. تصمیم مترتب بر این نگاه سطحی است، درنتیجه راهگشا نمی باشد.
ریشه چنین حوادث را بدون توجه به ریشه های اجتماعی، اقتصادی و تاریخی نمی توان واکاوی کرد.هرچند عصبیت های قومی و محلی را نمی توان نادیده گرفت، ولی سطح محدود توسعه و عدم شکل گیری سازمان های مردم نهاد، موجب تقویت مناسبات محلی بجای مناسبات مبتنی بر همکاری و مدنی می شود، برخی مشکلات مترتب بر زندگی امروزی ،برکم حوصلگی فرد افزوده و موجب بالارفتن پرخشگری های فردی و سپس گروهی خواهد داشت.بجای تربیت شهروند،هنوز فرد از سنت و قوم هویت می گیرد.
در جریان انتخابات که یک عرصه عمومی است، به دلیل محدودیت احزاب سیاسی،که نشانه توسعه سیاسی است، و ضرورت حیات وبقا اجتماعی جوامع است،در غیاب احزاب، برخی در ذیل و سایه تبار و قوم به جذب رای نظر دارند، بر تقویت مسایل قومی و کارکردقوم بجای حزب، جامعه آبستن حوادث و ناکرکردی سیستمی روبرو خواهدشد. بنابراین تحلیل ها بجای معناکاوی برشکل گیری نزاع های دست جمعی، برقضا و ت و توصیف همراه است.برخی بجای مسوليت پذیری با خط کش جغرافیا حادثه را مرور می کنند.و برخی صرفا قومی می بینند. وقتی مرگ یک کودک توسط بوکو حرام در "سومالی" اشک برخی را در می آورد. گواینکه حادثه پیرامون وجدان عمومی را جریحه دار نمی کند.این نشانه دیگری از محدودبودن سطح توسعه را نشان می دهد.
برخی پیشنهادات:
1 _ با مطالعه و تحقیق علمی و میدانی و استفاده از متخصصان متفاوت و بومی به سراغ حل منازعات رفت.
2 _ بجای توصیف و قضاوت ،در مرحله نخست بارویکردچرایی، حادثه تحلیل و تبیین صورت گیرد.
3_اختلافات جزیی را اهمیت و مهم بدانیم
4-مسولیت پذیری بجای توجیه کردن،پذیرش مسوليت نشانه تعالی و توسعه است.بر افزایش اعتماد اجتماعی موثراست.
5 - تشکیل گروه اجتماعی مستقل ولی با تعامل با بخش رسمی و مدیریتی وبخش قضایی و امنیتی و دیدار با طرفای متخاصم ، می تواند از گسترش منازعه جلوگیری نماید.
6-ممکن است پرسشی مطرح شود که باشکل گیری گروه اجتماعی، موفقیت احتمالی آن حاصل نشود، ولی قطعا بدون دستاورد نخواهدبود،اینکه سرآغاز شکل گیری گروه و سپس نهادی با "واسطه گری اجتماعی "را به دنبال خواهد داشت.در راستای بهبود عرصه های اجتماعی وبر افزایش تحمل در عرصه عمومی موثر خواهدبود.
منوچهرکردزنگنه ؛ عضو هیات علمی دانشگاههای آزاد و پیام نور استان
در جریان نزاع مذکور شاید پایین بودن سطح آموزش و مدنیت یا کم تاثیر بودن بزرگان و نخبگان آن قوم را بتوان ذکر کرد ولی وجود سلاح ، عدم اشتغال مناسب و نبود ترحم نسبت به هم نوع و نترسیدن از عواقب کار خود که نیاز به اجرای احکام متناسب قضایی است نیز مهم جلوه می کند.