شوشان ـ محسن مرادی :
گرمای سوزان و غیر قابل تحمل ۵۰ درجهای در اردیبهشت ماه خوزستان، این روزها با خاموشیهای طولانیِ برق کابوس آزاردهنده ای را بوجود آورده است. و اردیبهشت خوزستان را به جهنم تبدیل کرده است.
مردم در سایهسارِ داغِ بیبرقی، نه تنها از ابتداییترین امکانات زندگی محروم شدهاند، بلکه هر لحظه بیمِ فاجعهای انسانی میرود.
کودکان و پیرسالان در این بی برقی کشنده چگونه باید تحمل کنند؟.
از آن سو بیمارستانها و ادارات با قطعی برق دست به گریبانند و دستگاههای حیاتی در خطر.بیماران در معرض مرگ.
مردم به ادارات مراجعه می کنند اما نمی توانند کاری از پیش ببرند و باید ساعت ها در گرمای پنجاه درجه ای چشم انتظار برق و در بلاتکلیفی به سر ببرند.
براستی این سوال در ذهن متبادر می شود که گناه مردم خوزستان چیست که مادر خرج اقتصاد کشور است اما خود نمی تواند هزینه ای برای بهسازی و نوسازی زیرساخت های برق و اب و … داشته باشد.که اگر بود که وضعیت این گونه اسفبار و فاجعه آمیز نبود.
اقای رییس جمهور پیشنهاد می شود جلسه بعدی هیات دولت را بدون برق در گرمای۵۰ درجه خوزستان برگزار کنید تا متوجه شوید که مردم صبور این دیار خسته از تبعیض و بازمانده از توسعه در این گرما چگونه ساعتها بدون برق زندگی می کنند.
نه آنکه مثل سفر قبلی تان از سه روز قبل تر،چراغ صنایع آلاینده در شهر را خاموش کنند تا با اسمانی صاف و آبی مواجه شوید.
اقای رییس جمهور چراغ خاموش بیایید تا متوجه عمق فاجعه مدیریتی در خوزستان شوید و گر نه با اعلام قبلی،خوزستان سرزمین گل و بلبل ست و آسمان و زمین و هوا و زمان و … ان بهشت است.
چراغ خاموش بیایید تا ببینید آمارهای ارایه شده بر روی کاغذ با واقعیت ها از زمین تا آسمان فرق دارند.
باید صریح و بی لکنت گفت دریغ و درد که خوزستان از مدیران پوششی و ضعیف جراحات بسیاری بر پیکره اش وارد شده است و هر روز ماندن اینگونه مدیران، خاک پاشیدن به چهره مردم نجیب و مقاوم و صبور خوزستان است.
براستی اما مسئولان میتوانند حتی یک روز را در خانههای مردم خوزستان، بدون برق و در گرمای کشنده سپری کنند؟ آیا تا زمانی که خودشان طعم این رنج را نچشند، درکی از عمق فاجعه خواهند داشت؟
با وجود این همه سدهای برق آبی و … در خوزستان، مردم چه میخواهند؟آیا چیزی جز برق پایدار می خواهند.
مردم وعدههای تکراری نمی خواهند!
گرمای ۵۰ درجهای خوزستان با خاموشیهای مکرر برق، زندگی را به جهنمی غیرقابل تحمل تبدیل کرده است. مردم، از کارگر و کشاورز تا پزشک و مغازهدار، از این وضعیت به ستوه آمدهاند.دیگر نه صبری مانده و نه تحملی – فقط خشم و اعتراض است که فضای مجازی را به تسخیر در آورده است. که لازم است رییس جمهور در ابلاغی ممنوعیت قطع برق در خوزستان و بندرعباس و بوشهر و سیستان را اعلام کند.
چرا باید اینگونه باشد؟آیا مردم خوزستان شهروندان درجهدو محسوب می شوند ؟ چرا با وجود اینکه چرخ اقتصاد کشور از منابع خوزستان می چرخد اما زیرساختهای اولیه برق و آب، در این استان زنگار گرفته است چرا هر سال باید خوزستان محلی برای ایجاد بحران از سوی مدیران ضعیف و بی اراده تبدیل شود.دلیل عدم تغییر مدیران برق در خوزستان چیست؟اگر مدیران قوی هستند چرا برق در خوزستان قطع می شود و سدهای برقابی خوزستان برای خوزستان دستاوردی جز خاموشی های ازار دهنده ندارند.
بی برقی در اوج بحران ریزگردها و متعاقب ان بی آبی سه ضلع کشنده ی زندگی مردم خوزستان شده است آیا فریادرسی از راه خواهد رسید تا مدیران ضعیف و دست نشانده در خوزستان را برکنار کند یا در همچنان بر همین پاشنه شکننده خواهد چرخید.
خداوند به مردم خوزستان رحم کند.