شوشان ـ حسن دادخواه :
دولت های جمهوری اسلامی، نه تنها تاکنون کار درخور، شایسته و موثری برای پایان دادن و یا کاستن از گرد و غبارهای بیرونی و درون استانی، برای خوزستان انجام نداده اند بلکه تصمیم های آبی و خاکی و نفتی سودجویانه آنها و زیانبخش برای شهروندان، به این پدیده شوم و منحوس دامن زده است به گونه ای که هر سال، بدتر از سال پیش، پدیده گرد و غبار به تندرستی، آموزش، کسب و کار و نابودی اموال شهروندان خوزستانی، ضرر و زیان های غیر قابل جبرانی رسانده است.!
نویسنده قصد گوشهزنی و پایمال کردن احساسات ناب دینی و معنوی شهروندان ایرانی و خوزستانی را ندارد ولی معترض و ناراضی است از اینکه مدیران و مسئولان مرکزنشین، همه ساله برای برنامه ریزی سفر اربعین به خوزستان می آیند و با صرف وقت و بودجهی فراوان، امکانات این همایش را تامین می کنند، ولی شوربختانه همین کوشش و اهتمام برای توجیه دولت عراق و واداشتن آنها به اجرای طرح هایی با هدف کنترل گرد و غبار از منشأ آن، اقدام جدی و پیگیرانه انجام نمی دهند. سود حاصل از استخراج نفت از هورالعظیم صرف چه نیازهایی می شود که خشکاندن این هور و آواره کردن اهالی روستاهای آن دیار، نادیده گرفته شد و اکنون یکی از سرچشمه های گرد و غبار محلی، همین هور العظیم شده است؟
چرا سفارتخانه و کنسولگری و نمایندگی های ایران در عراق، رایزنی لازم را برای کاستن از گرد و غبار و وزیدن آن به سوی مرزهای ایران، با مقامات عراقی، بکار نمی بندد و اصولاً چرا موانع و محدودیت های این اقدام را اعلام نمی کنند؟
چرا فرماندهان نظامی ایران که برای رسیدگی به امور مشترک امنیتی و نظامی به عراق سفر می کنند از ظرفیت خویش برای حل معضل گرد و غبار استفاده نمی کنند؟ مقامات عالی پزشکی که در سفر اربعین از سرنگ تا دستگاه تنفس مصنوعی و دیالیز را تامین می کنند، چرا برای حفظ تندرستی همه شهروندان ایرانی و خوزستانی، اقدام درخور و رایزنی با همتایان خویش در دولت عراق انجام نمی دهند؟
روحانیان مساجد و حوزه های علمیه که در کنار مردم قرار دارند و در کاروان های اعزامی به عراق و عربستان عضویت دارند، چرا از نفوذ و ظرفیت خویش برای بازتاب دادن مضرات گرد و غبار، استفاده نمی کنند؟
دانشجویان و دانشگاهیان که بعضا با امکانات دولتی یا ارزانتر، به زیارت عتبات نائل می شوند، چرا از امکانات علمی و تخصصی خویش برای یافتن راه حل علمی مبارزه با گرد و غبار استفاده نمی کنند؟
به نظر می رسد که پدیده گرد و غبار در استان های مرزی در جنوب غربی و غرب کشور، به یک پدیده عادی تبدیل شده است و ادامه آن، هیچ احساسی را در مقامات عالی نظام و کشور برنمی انگیزد!
در لابلای سخنان روزانه مقامات جمهوری اسلامی هیچ نشانه ای از درد و رنج های ساکنان مناطق در مسیر گرد و غبار و بیماری های حاصل از بدی آب و هوا دیده نمی شود حتی امتیازات جبرانی و جایگزین برای اهالی و ساکنان شهرهای مرزی دیده نشده است!
پدیده گرد و غبار، مهاجرت و حاشیه نشینی، بیماری و بیکاری، افسردگی و بدحالی را در جنوب غربی کشور دامن زده است و ساکنان و اقوام ایرانی و نجیب و وفادار این دیار را آزرده خاطر نموده است!!