شوشان ـ محمد شریفی :
در آستانهی خاموشی مرکبها و محاق حروف در هیاهوی جهان دیجیتال، مردی برخاست از تبار کلمات؛ عبدالکریم پرتو، نویسندهی فرزانه و بنیانگذار چاپخانهی امیرکبیر اهواز، با سهجلدی سترگ به نام قَدَح دُرد، چراغی افروخت بر طاقچهی فرهنگ این دیار. این مجموعهی پربرگ و بار، گنجینهای است از چهار هزار روایت و حکایت در گسترهی ادب، تاریخ، سیاست و لطایف گوناگون که از ژرفای منابع معتبر ایران و جهان با دقت و وسواس علمی گردآوری شده است.
پرتو با رعایت امانت در نقل و اعتبار در مأخذ، مجموعهای فراهم آورده است که نهتنها چون دایرهالمعارفی جامع، خواندنی و آموزنده است، بلکه آیینهایست تمامنما از ذوق، دانش و بینش نویسندهای که عمر خویش را در مصاحبت با حروف و مرکب سپری کرده است. این سه جلد ارجمند، در عین ایجاز، لبریز از معنا و اندیشهاند؛ ترکیبی دلنواز از سادگی بیان و ژرفای تأمل که خواننده را در مسیری از آفاق اندیشه تا افقهای مهر و معرفت بهسان قدحی از شراب خرد، به سرمستی میرساند.
چرا «قَدَح دُرد»؟
خود نویسنده در بیان راز این نامگذاری چنین مینویسد:
«قَدَح دُرد، چکیده و تهماندهی شراب هستیبخش است که دُردیکشانِ قدحنوشِ عشق و خرد، آن را به مشتاقان عرضه میکنند تا مستشان کنند و یادمانی بماند.»
با این همه، راقم سطور بر آن است که نام کتاب شاید برگرفته از زمزمهای باشد که زندهیاد حبیبالله ریختهگر، شاعر شوریدهدل خوزستانی، گاه در محافل انس با سوز و ساز میخواند؛ آنجا که با تخلص «مرجان» میسرود:
با یک قَدَح دُرد به میخانه نشستیم،
تا دُرد در این کاسه بود، سرخوش و مستیم؛
ما باب سخن را به رخ دوست گشودیم،
در را به سراپردهی اغیار ببستیم.
از چشمانداز ادبی، قَدَح دُرد استعارهای است از جوهرهی هستی، تهنشین شرابی الهی که رموز نهفته در آن، اهل دل را به بزم معرفت میبرد. چنین نامی، چه بسا سزاوارتر از آن نباشد برای کتابی که از ژرفای جان نویسنده و صافی ذوق و سالها پویش برخاسته است.
از مرکب تا حکمت؛ قصهی مردی با دستانی آغشته به حروف
عبدالکریم پرتو در پیشدرآمد جلد نخست، چاپ دوم، چنین بازمیگوید:
«در شانزدهم آذرماه سال ۱۳۱۳ در دزفول دیده به جهان گشودم. پس از پایان جنگ جهانی دوم، با خانواده به اهواز کوچ کردیم. در سال ۱۳۲۷، در چهاردهسالگی، به استخدام چاپخانهای به نام "صافی" درآمدم که صاحبش مردی وارسته و خداشناس بود. با مزد روزانهی پنج ریال، کار حروفچینی را آغاز کردم و در نوجوانی با مرکب و قلم محشور شدم. از همانگاه، در پی فهم رازهای نهفته در واژگان فارسی و تاریخ پرتلاطم این مرز و بوم، سخت کوشیدم. حاصل نیمقرن تحقیق، تأمل و تجربه، کتاب قَدَح دُرد شد که آن را با جان و دل، پیشکش فهیمان روزگار میکنم.»
کلام آخر؛ قَدَحی به یادمان
قَدَح دُرد تاکنون دو نوبت، به سالهای ۱۳۸۳ و ۱۳۸۶، توسط انتشارات پویای معین تهران، در سه جلد فاخر و با چاپی نفیس به زیور طبع آراسته شده و با استقبال چشمگیر اهل فضل و فرهنگ همراه بوده است. امروزه این اثر، در آیینهای بزرگداشت فرهیختگان، به رسم تحفهای ارجمند تقدیم میشود و در زمرهی هدیههایی است که حامل معرفت و ماندگاریاند.
آنچه خواندید، صفای نیت و صداقت کلام نویسندهایست که در خلوت مرکب و سطر، زندگی را معنا کرده است؛ مردی که نهتنها حکایتها را گردآورد، که حکمت را در آنها دمید تا به ما بیاموزد چگونه عالِمانه بیندیشیم و عاشقانه زیست کنیم.
توضیح:این نوشتار قبلا در روزنامه عصرکارون مورخ شنبه ۹دی ماه ۱۳۹۲ به قلم نگارنده منتشر شده است که مجددا با اندکی تغییرات مورد بازنویسی مجدد قرار گرفته است