شوشان ـ محمدسعید بهوندی :
بدون تردید، قوهی قضائیه باید به این ضرورت حیاتی باور داشته و در مسیر عملی آن با ارادهی تمام و کمال قدم بردارد که؛ هیچ عاملی و قدرتی به اندازهی "اعتمادِ آحاد مردم" بدون هرگونه خطکشی و اولویتبندی بینشان، نخواهد توانست بنیانهای یک حکومت، نظام، سیستم(روی عنوان بحثی نیست) را مستحکم و آنرا در مقابل هر تهدیدی ولو بزرگترینش بیمه سازد.
و حالا؛ این اعتمادی که موجب پایداری و ثباتِ حکومت میشود، چگونه بوجود میآید؟ جواب؛ هیچ عاملی به اندازهی اجرای عدالت و بسط دائمی آن در تمامی سطوح و حوزههای جامعه، البته در بستری که مستعدین به تخلف و تجاوز برای انجام پلشتیهایشان همیشه ناامنترین فضا و محکمترین عقوبت را پیش رویشان احساس کنند، نمیتواند موجب ظهور این اعتمادِ امنیتزا و قدرتآفرین به معنای واقعی کلمه شود.
مردم به دلیل اینکه؛ همواره خواهانِ زندگی بدون مشکل و آراماند تا از آن بیشترین بهره را ببرند، همه معتقدند که وجود عدالت پایدار و مبارزهی دائمی و بدون گذشت قوهی قضائیه با آنانی که فراتر از حق قانونی و طبیعیشان، بنا دارند هر زمان که اراده کنند، بصورت سیریناپذیر، به حریم و حقوق دیگران و خصوصاً بیتالمال تجاوز نمایند، از هر دیواری بالا رفته و به داراییهای مادی و معنوی مردم بدون واهمه دستبرد بزنند، تضمین کنندهی آسایش و آرامش زندگی آنهاست. بنابراین؛ واجب است این قوه برای کاشت، نگهداشت و برداشت این ثمرهی شیرین و گوارا(عدالت و اعتماد مردم) که اتفاقاً گوهر و هستهی اصلی دین هم هست( لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ...الحدید/ قسمتی از آیه ۲۵)، مستمراً و بدون لحظهای غفلت از خود کنش و واکنش شایسته نشان داده و همواره در پر رنگ نمودن نقش مردم، نقشآفرین اصلی و پشتیبان باشد.
آزادی بیانِ واقعی نه بزک شده، که ثمراتِ مثبت و میمونش قابل رویت و تجربه باشد، البته همراه با مسئولیتپذیری شخص گوینده یا نویسنده، در فضایی به دور از فشار و بهانهگیری و مملو از تشویق و ترغیب همگانی، مطمئناً بستر کشور را برای متخلفین، محدودتر و پرهزینهتر خواهد ساخت. تلاش و توفیق در پنهانیکاری و ایجاد تاریکخانههای تخلف و تجاوز معمولاً در جاهایی شکل میگیرد که توان و فرصتِ نور تاباندن کافی به آنها وجود نداشته باشد. اما وقتی مردم برای بیان حقایق و نشانه رفتن به طرف ظلمها، تبعیضها، ضعفها و نقائص از امنیت و آزادی کامل برخوردار باشند، آنگاه با رغبت تمام برای سلامتی و رشد همهجانبهی محیطی که در آن زندگی میکنند، خود به سیاهچالههای قانونگریزی متخلفین همچون پروژکتورهای قوی، نور خواهند تاباند.
...و این نکتهی عبرتآموز نیز یادآوریاش در اینجا بسیار مناسب خواهد بود؛ به راستی در طول تاریخ، به سختی میتوان حکومتی را پیدا کرد که در اثر اجرای عدالت اجتماعی و تلاش برای جلبِ رضایت و اعتماد مردم دچار مشکل و در نتیجه شکست و اضمحلال شده باشد. ولی تا دلتان بخواهد خلافش اتفاق افتاده و ثبتِ تاریخ گردیده است. در پایان، کلام زیبا و حیاتبخش مولا:
امام علی علیهالسلام:
..."دوست داشتنیترین چیزها در نزد تو (مالک اشتر) در حق میانهترین و در عدل فراگیرترین و در جلب خوشنودی مردم گستردهترین باشد، که همانا خشم عمومی مردم خوشنودی خواص (نزدیکان) را از بین میبرد، اما خشم خواص را خوشنودی همگان(عامهی مردم) بیاثر میکند. خواص جامعه همواره بار سنگینی را بر حکومت تحمیل میکنند. زیرا در روزگار سختی یاریشان کمتر و در اجرای عدالت از همه ناراضیتر و در خواستههایشان پافشارتر و در عطا و بخششها کم سپاستر و به هنگام منع خواستهها دیر عذرپذیرتر و در برابر مشکلات کم استقامتتراند. در صورتی که ستونهای استوار دین و اجتماعات پرشور مسلمین و نیروهای ذخیره دفاعی عموم مردم هستند. پس به آنها گرایش داشته باش و اشتیاق تو با آنان باشد".
..."باید که محبوبترین کارها در نزد تو، کارهایی باشد که با میانهروی سازگارتر و با عدالت دم سازتر و خشنودی رعیت را در پی داشته باشد. زیرا خشم تودههای مردم، خشنودی نزدیکان را زیر پای افکند و حال آنکه، خشم نزدیکان اگر تودههای مردم از تو خشنود باشند، ناچیز میگردد."
..."من از رسولالله(صلیالله علیه و آله) بارها شنیدم که میگفت: پاک و آراسته نیست امتی که در آن، زیردست نتواند بدون لکنت زبان حق خود را از قوی دست بستاند. پس درشتگویی یا عجز آنها را در سخن گفتن تحمل کن و تنگ حوصلگی و خودپسندی را از خود دور ساز تا خداوند درهای رحمتش را به روی تو بگشاید و ثواب طاعتش را به تو عنایت فرماید." (سه فراز از نامهی ۵۳ نهجالبلاغه، عهدنامهی مالک اشتر)