شوشان - عبدالرحمن نیک سرشت :
معمولا در بورکراسی کشورهای پیشرفته علاوه بر افراد، سازمان ها و نهادها، نیز همه ی ارکان حاکمیت مورد تست صحت عقلی و پایش سلامت روانی قرار می گیرند و آسیب هایی که ممکن است از این ناحیه در آینده متوجه ی آنها گردد با جدیت تمام مورد شناسایی واقع گردیده تا جهت پیشگیری از وقوع آن بحران، به راهبرد نویسی مبادرت نمایند.
از قرار معلوم، اعمال حاکمیت در جهان سوم و به خصوص در کشور عزیز ما، همواره بی حساب و کتاب ، نامنظم، غیر منضبط و بدون در نظر گرفتن مولفه های زیست تخریبی گذار پسامدرن از هر حیث در تمام سطوح و در همه ی ابعاد، اعم از سیاسی، هویتی و اقلیم، که چنگ به جان، روح و روان جوامع می کشاند، شوربختانه کماکان دارد به راه خود ادامه می دهد.
بارها از خود سوال می کنم که چرا سران زورگو و تزویرگر قدرت های بزرگ با ادبیات فریبکارانه و به زبان تهدید با کشورهای توسعه نیافته و عقب مانده سخن گفته و قلدرانه رفتار می کنند.
بدون تردید این طمع فزونی خواهی و حس برتری جویانه را، عملکرد نامطلوب فرهنگی، سیاسی و اجتماعی خود ما در آنها بر انگیخته ایم.
وقتی ما هویت و ارزش های معنوی جامعه خود را پس و به داشته های خود مهر ابطال می زنیم و برای دیگری شدن مقلدانه اشتیاق بیش از حد نشان می دهیم و همچنین رجال جهان سوم در پی تبانی با ابر بازیگران جهانی و به قصد تکیه بر اریکه های قدرت سیاسی دست به وطن فروشی می زنند پس با این توصیف امثال ترامپ، پوتین، نتانیاهو و ....چرا چنین و چنان نکنند.