آیا در خوزستان قحط الرجال است؟

استاندار هر استان نماینده دولت دراستان است. بنابر این باید گرایشها و رویکردهایش درمسیر اهداف وشعارهای دولت منتخب باشد واین کار نه تنها به معنای جناح گرایی نیست بلکه امری اجتناب ناپذیر است.انتصاب مدیران کلان –نه همه مدیران (میانی و عملیاتی)-باید براساس شایستگی وهماهنگی فکری بامشی ومسیر دولت باشد.

نقش استانداران در یک حکومت دمکراسی و غیر متمرکز بسار پررنگ واثرگذار در سیاستها و راهبردهای دولت دارد لذا شایسته و بیسته است که به این مهم توجه شود و از شتابزدگی و از یک طرف وتأخیر بیش از حد از طرف دیگر پرهیز کرد. استانهای کشور نیز موقعیتهای خاص خود را دارند واستان خوزستان یکی از استانهای استراتژیک وهمه کشور است و جایگاه بسیار مهم وممتازی دارد وبه همین دلیل باید از جهات مختلف من جمله انتصاب استاندار این استان پهناور و اقتصادی و حساس و استراتژیک توجه بیشتری کرد .اما بدلیل جلوگیری از شتاب زدگی نباید فرصت را نیز از دست داد.

گرچه انتظار نداشتیم که درهمان یکی دو هفته اول استاندار خوزستان معرفی شود اما انتظار این تأخیر راهم نداشتیم. بیش از دو ماه از عمر دولت تدبیر و امید می گذرد و استانداران اکثر استانها منصوب نشد که این امر به تبع خود باعث منصوب نشدن مدیران همگرا بادولت در استانها شده ومدیریت استانها را با یک بلاتکلیفی مواجه کرده است.که تبعات این بلاتکلیفی دامنگیر مدیریت کلان کشور شده و می شود چراکه وزرای انتخاب شده ناچارا" باید با مدیران استانی کار کنند که اکثریت قریب به اتفاق آنان نه همگرایی با دولت فعلی دارند و نه توان مدیریتی لازم برای رسیدن به اهداف سازمانی با رویکرد دولت یازدهم.باتوجه به اینکه انتخابات شوراهای اسلامی شهر ،همزمان با انتخابات رییس جمهور بوده وشوراهای جدید در حال انتخاب شهرداران جدید هستند،عدم انتصاب استانداران جدید باعث خلل در مدیریت شهری هم شده است.

اگر این روند ادامه یابد و مردم آثار انتخابشان را نبینند مأیوس می شوندف از طرفی همین تأخیر،ضمن خلل در امر مدیریت استانها ،فرصتی بیشتر برای چانه زنی های مخرب و طناب کشی برای سهم بری گروهها و جناحها فراهم کرده که برای کشور مخرب است.وگرچه لنگ لنگان و قطره چکانی تعدادی از استانداران استانهای کشور انتصاب شدند اما تاکنون خبری از استاندار جدید استان پهناور و زرخیز خوزستان نیست.اخبار وشایعات معرفی استاندار خوزستان هر روزه بر سر زبان کارمندان وبازاریان وگروههای سیاسی واحاد مردم این استان است. وهیچ روزی نسیت که بحث انتصاب استاندار خوزستان داغ نباشد.اگر از هر فردی –حتی غیر سیاسی درمورد استاندارآینده خوزستان سؤال کنی حداقل یک دوجین رابه عنوان گزینه استانداری نام می برد.

هر چه این تأخیر طولانی تر می شود از جهات مختلف استان آسیب بیشتری می بیند وشایسته است دولت محترم با درایت و تدبیر مثال زدنی استاندار لایق وشایسته ودر خور شأن این استان باویژگیهای خاصش راانتخاب ومعرفی کند. سؤال اصلی و دغدغه بسیاری از افراد صاحب نظر در امور سیاسی این است که آیا این استان یک نفر در حد استاندار ندارد؟ آیا درخوزستان قحط الرجال است؟ این استان دارای نیروهای متخصص متعهدی است که به راحتی می توانند استاندار شوند ودر مسیر اهداف دولت اعتدال وتدبر وامید گامهای بلندی بردارند ومردم این خطه را به نظام و دولت منتخبشان امیدوارتر ومصمم تر کنند. باتوجه به گستردگی استانها اگربنا بود از هر استان یک وزیر انتخاب شود باز هم سهم بعضی استانها صفر بود به همین دلیل و پرهیز از تعصبات قومی ومنطقه ای گلایه ای از این که از استان خوزستان وزیری معرفی نشد،نیست چراکه اولا" مسؤلیتهای کلان فقط در وزارتخانه متبلور نیست.ثانیا" لزوما"فقط عدم انتخاب وزیر از استان به معنای بی توجهی به استان نیست و.... .اما اینکه استانداراین استان باید بومی باشد،انتظاری معقول ودر راستای کارآمدی بیشتر و مدیریت اثربخش است. استاندار خوزستان باید کسی باشد که علاوه برتفکر سیاسی هماهنگ با دولت،شناخت کافی از پتانسیلها ومسایل امنیتی،قومیتی،فرهنگی، فرصتها ومسایل بحران زا را داشته باشد وچه کسی بهتر ازیک فرد بومی با این مسایل آشناست.

ضمن اینکه توصیه به دولت امید میکنیم که با انتصاب استاندار شایسته وبومی بیش از این مردم این استان را درانتظار نگذارند، توصیه اکیدم به سیاسیون واصلاح طلبان و طرفداران این دولت این است که از قدرت ونفوذی که در دولت دارند به رقابت ناسالم نپردازند و همدیگر را تخریب نکنند واگر نمی توانند در کوتاه مدت اختلاف سلیقه ها ومسایلی که باعث دلخوریهای کوچکی شده کنار بگذارند،حداقل "اثبات "خود کنند نه" نفی" دیگری.این باعث می شود پتانسیل وقدرت و انرژی همدیگر راضعیف نکنند ودیگران هم نتوانند از آب گل آلود ماهی بگیرند و زمینه برای همدلی بیشتر در میان مدت فراهم می شود.این مجموعه اصلاح طلب باید مشی رییس جمهور محترم که اعتدال وتدبیر است راپیشه کنند و با معرفی گزینه یا گزینه های خود دست دولت را باز بگذارند واز بین این شایستگانی که معرفی می کنند،با احصاء مجموعه ویژگیهای آنها توسط یک تیم توانمند و خبره و مدیر شناس، اصلح را انتخاب ومعرفی ودر اسرع وقت انتصاب شود وهمگی با وی نهایت همکاری را داشته باشند.

حال که انتخاب این استان ویژه اینقدر طول کشیدوباید بین گزینه های متعددی که مطرح هستند بهترین را انتخاب کرد. واین "بهترین" کسی است که درمدیریتهای حساس گوناگون امتحان خود را به خوبی پس داده باشد.جایگاه استان را خوب بشناسد واطلاعات کافی از استان داشته باشد واز سعه صدر وهوش وخلاقیت برخوردار بوده وبرای انتصاب مسؤلین استان، مخصوصا" فرمانداران، شایسته سالاری را سر لوحه کار خود قرار دهد.

شاه بیت حرف من در این مطلب این است که استان به این پهناوری وبااین جمعیت ، دارای نیروهای نخبه وتوانمندی است که می توانند حتی مسؤلیتهای بالاتر از استانداری را بر عهده گیرند.

مبادا بر اثرتعدد گزینه های استانی واینکه روی یک فردبومی اجماع صورت نگرفته،استاندار غیر بومی انتخاب شود ویا خدای ناکرده مصلحت جای شایستگی را بگیرد. هیچ مصلحتی بالاتر از شایستگی و لیاقت نیست واین مهم در نیروهای بومی به وفور یافت می شود.وفریاد بر میآوریم که ثروت خوزستان،نیروهای مدیر ومدبر وتوانمند است که می توانند دولت یازدهم رایاری برسانند وبرای آبادانی خوزستان و ایران عزیز از دل و جان مایه بگذارند و تکرار می کنیم که درخوزستان زرخیز قحط الرجال نیست.