در بسیاری از کشورها دیدن شخصیت های مشهور از نزدیک و در صورت امکان گرفتن عکس و امضاء از آنان برای علاقمندانشان بصورت یک رفتار خوشایند و تفرجی تفریحی، به حساب می آید، در آنجا ، نه اداره ای نیمه تعطیل یا تعطیل می شود و نه خبری از کاروانهای استقبال اتوبوسی است و نـه شهر از بنرهای دولتی و با هزینه ی بیت المال در خوش آمدگویی و نوشته ی «بوی گُل و سوسن و یاسمن آمد» پُر می گردد!
شوشان ـ فاضل خمیسی :
گفته می شود اخیراً رئیس جمهور طی بخشنامه ای استقبال خیابانی را بدلیل هزینه های مرتبط ممنوع کرده است!
در بسیاری از کشورها دیدن شخصیت های مشهور از نزدیک و در صورت امکان گرفتن عکس و امضاء از آنان برای علاقمندانشان بصورت یک رفتار خوشایند و تفرجی تفریحی، به حساب می آید، در آنجا ، نه اداره ای نیمه تعطیل یا تعطیل می شود و نه خبری از کاروانهای استقبال اتوبوسی است و نـه شهر از بنرهای دولتی و با هزینه ی بیت المال در خوش آمدگویی و نوشته ی «بوی گُل و سوسن و یاسمن آمد» پُر می گردد! طرفدارانی می آیند، دستی تکان میدهند، لبخند شوقی میزنند و تمام اما اینجا مردم نمی آیند که چهره ی مغموم و خنده ی مصنوعی مسوولان بلند پایه ی کشور را ببینند، غالب آنها یا از طرف اداره ی متبوعشان در اینگونه استقبال ها هدایت شده اند و یا «نامه به دستانی» هستند که «گرفتاری زندگی» آنها را مجبور کرده است «نامه به دست» بدنبال ماشین جمع آوری نامه ها بدوند!
سالهاست که مردم به اینگونه دویدن عادت و به انحاء مختلف این رفتارِ غیرمترقی تقویت شده است.اگر مسوولان در هر رده ای خویش را خدمتگزار و پاسخگوی مردم بدانند، راه اندازی کاروانهای استقبال آنچنانی با آن همه هزینه و دردسر وهن کرامت مردم است. ماهیت توسعه، انسان ، و «فرهنگ» بستر آن به شمار میرود، برای ترویج رفتارهای توسعه گرا باید ساختارها را بهبود و تغییر داد و مطالبه گری مردم را از راههای قانونی و کرامت مند هدایت کرد.ای کاش بخشنامه ی اخیر رئیس جمهورمحترم مبنی بر جلوگیری از استقبال خیابانی که با گرایش جلوگیری از هدر رفت مالی تنظیم شده است، به آثار مخرب اجتماعی و فرهنگی اینگونه استقبال های دولتی اشاره داشت ، هر چند همه میدانیم بسیاری از مردمی که در ظاهر داوطلبانه در استقبال شرکت می کنند نامه ای از«شرح پریشانی» خویش در جیب داشته تا در موقعیت مناسب آنرا به آن «سوار» برسانند، البته اگر خیل محافظان اجازه دهند...