شوشان ـ عبدالرحمن نیک سرشت : آنچه امروز ما در خوزستان با آن دست و پنجه نرم می کنیم در واقع بروز یک وضعیت خطرناکی است که به علت کاهش چگالی اتوریته در مدیریت اجرایی استان بوجود آمده است. البته، ناگفته نماند که این وضعیت، بدان معناست که اولویت بخشی نخست حاکمیت مرکزی بر مبنای راضی نگهداشتن بازیگران سیاسی به بهای تثبیت وضع موجود است.
شوشان ـ عبدالرحمن نیک سرشت :
آنچه امروز ما در خوزستان با آن دست و پنجه نرم می کنیم در واقع بروز یک وضعیت خطرناکی است که به علت کاهش چگالی اتوریته در مدیریت اجرایی استان بوجود آمده است. البته، ناگفته نماند که این وضعیت، بدان معناست که اولویت بخشی نخست حاکمیت مرکزی بر مبنای راضی نگهداشتن بازیگران سیاسی به بهای تثبیت وضع موجود است.
بنابراین تمام عزل و نصب ها و همچنین ورود به تعاملات مبنی بر حل و فصل اختلافات که مربوط به توزیع و تقسیم مواهب و منافع قدرت هستند کماکان حول محور تحقق آن امر سیاسی رقم می خورند. که متأسفانه این رویکرد سیاسی، فکر، ذکر و وقت همه ی مسوولین استان به ویژه مقامات ارشد را به جای اندیشیدن و نیز فعال شدن در جهت توسعه ی استان ، صرف برون رفت از مصائب ناشی از آن می نماید.
برای مثال، همگان می دانند که علت درگیری سریالی شوراهای شهر و شهرداران به خاطر سهم خواهی و دستیابی به رانت های اقتصادی از طریق عزل و نصب های فرمایشی است که تا کنون هیچ طرح و برنامه ی موثری در اصلاح این روند باطل کارساز نبوده و بر همین اساس اغلب شهرهای استان خوزستان تبدیل به زیستگاهی نا امن به دلیل عدم ارایه ی خدمات شهری مناسب و نیز برخورداری از یک مدیریت مطلوب پسماند و نخاله شده اند و از جهاتی بوضوح می توان دید که شهروندان بیکار و جان به لب رسیده، پیاده روها، بلوارها و بعضا بخش های عمده ای از خیابان های شهر را تبدیل به دکه های فروش میوه، خواروبار و قصابی با آخور بندی دام نموده اند و هیچ مقام مسوولی هم جرات نمی کند که به آنها بگویند، چشم و آبرویتون بالا..!؟
خلاصه مراتب، بدتر از همه ، بعضا، دزدی و دله دزدی هایی را گزارش می دهند که سرقت از وسایل و تجهیزات شهری مثل آهن بری از نرده ها، پل ها و درب چدنی های فاضلاب شهری است که در نهایت با پدیده ی زشت زباله گردی شروع شده که به آلوده سازی شهرها، بویژه اهواز منجر گردیده است.
بطور حتم آنچه از همه شاخص تر می نماید کماکان انتصاب استانداری است که تمایل شدیدی برای ایجاد تحول بنیادین در مدیریت اجرایی خوزستان دارد که متأسفانه به نظر می رسد افرادی که او را مشورت می دهند به نوعی مشی عطف به ماسبقی نیل بر ورود به دعواهای بی حاصل را برای ایشان تجویز می نمایند که این مشی هیجانی و احساسی هیچگونه پذیرش اجتماعی و حاکمیتی ندارد. زیرا، اراده ی حاکمیت بر اساس خواست بازیگران سیاسی تنظیم می گردد که این خود گواه از دور و تسلسل است.