شوشان ـ علی عبدالخانی :
خطرناکترین حالت در مدیریت شهری وقتی است که " همه چیز باشد اما نباشد. " شمسامین یک شهر بندری در شیلی که شهرداری آن به " داشتن و نداشتن بصورت همزمان " مشهور شده است !.
شهرداری این شهر اضافه بر دریافت اعتبارات مصوب دولتی و دیگر منابع عوارضی، مالک املاک بسیاری با عناوینی همچون اداره، دفتر، مهمانسرا، شرکت، ستاد، ناحیه، مرکز، منطقه، انبار و... با انبوهی از کارکنان و پیمانکاران و تجهیزات مختلف است، اما وقتی به خروجی خدمات و عمران و سایر وظایف آن، به نسبت میزان هزینه های نجومی آن نظری بیفکنیم، متوجه می شویم که آن شهرداری در عین برخورداری از همه عوامل و منابع لازم، اما شبیه به یک مجموعه ی ناتوان و عاجز عمل می کند .
حسابِ قراردادهای طلایی بویژه پیمانکاران روفت و روب که به مرور زمان در سیستم ریشه دوانیده و جزیی معادله ساز در شهرداری تبدیل شده اند، کاملا جداست. در آن شهر عجیب پول روفت و روب و تمیزی خیابانهای خاکی و رهاشده پس از حفاری بدون نیاز به نظارت و اطمینان از انجام کار، به آن پیمانکاران پرنفوذ پرداخت می شود و البته هیچ آبی در هیچ مکانی تکان نمی خورد!!. گاهی برخی از مردم ساکن در محلات شخم زده شده از خود می پرسند:مگر می شود خاک را هم جارو کرد ؟!.
آری شهرداری شمسامین برای هرچیز که به فکرتان هم خطور نمی کند، پیمانکار و مشاور و مهندس و کارگر و سرکارگر و ادوات و تجهیزات و ناظر و تعداد بسیار زیادی دکتر! و پرفسور! در اختیار دارد و جالب آنکه مشکلی در تامین و پرداخت هزینه ی هیچکدام از اقلام!! فوق ندارد و تنها ایراد کار آن: " عدم انعکاس آن همه هزینه به نسبت عمل و کارهای انجام شده است!! ".
ظاهراً آن شهرداری مانند سایر شهرداریهای شیلی تحت نظارت انجمنی متشکل از نمایندگان مردم و برخی مراجع نظارتی قرار دارد اما مشکل کار آنجاست که هم منتخبان مردمی و هم منصوبان دولتی تاکنون نتوانسته اند موازنه ها را به نفع شهر و مردم ساکن در آن تغییر بدهند !.
شمسامین ها طی چند سال گذشته به یقین رسیده اند که نمایندگان منتخب آنها قادر به برخورد با یک پیمانکار یا یک شهردارچی خطاکار هم نیستند لذا همه ی آمال و آرزوهای بازگشت سلامت به شهرداری و پاک شدن آن از لوث وجود منحرفان و بدکاران را در یک والی مقتدر و علاقه مند به مردم و شهر جستجو می کنند؟
آنها امیدوارانه از خود می پرسند: آیا نگاه و تصور والی که دولت قرار است آن را برایمان بفرستد با تصورات ما در رابطه با مجموعه ی نابودگر (شهرداری) یکی خواهد بود؟. آیا می تواند عودت بخش مهمترین سازمان خدمات رسان شهرمان از دست یغماگران مستولی بر آن بشود.؟
آیا والی اعزامی از طرفِ مرکز به این شهرِ مرطوب و بندری با تکیه بر وفور دلایل قانونی قادر به قلع و قمع ریشه های درختِ فساد در آن سازمان خواهد شد یا از آندسته والیانی از آب درخواهد آمد که مماشات با شرایط موجود و پرهیز از هرگونه تنش را بر مشکلات جانبداری از مردم و استرداد بلدیه ی شمسامین از درازدستان موجود در آن را ترجیح خواهد داد؟!.
کلام آخر آنکه آینده پرده از مواضع واقعی افراد خواهد برداشت و فاصله آنها با چالشهایی همچون بحران فساد در شهرداری شمسامین را تعیین خواهد کرد.