شوشان ـ محمدرضا چمن نژادیان :
در جوامع پیشرفته و مترقی برای رسیدن به قدرت و سکانداری مدیریت کلان و محلی مکانیزمهایی مشخصی تعریف و نهادینه شده هستند. عموم شهروندان مسیرها، فرآیندهای یادگیری،مسئولیت پذیری، مشارکت آگاهانه، پرسشگری و پاسخگویی را آموزس می بینند. نهادهای مدنی مردمسالار ،احزاب سیاسی فراگیر، انجمن های صنفی و رسانه ای از جمله این مکانیسمها فرآیندی می باشند. رسالت این مجموعه ها اطلاع رسانی ، سازماندهی و آموزش پایگاههای اجتماعی است. تا بسترهای ساخت و ساز جامعه ای پویا، مدیریتی شایسته سالار و حاکمیتی کارآمد را فراهم نمایند. خروجی چنین رویکردهای حکمرانی سالم و صحیح می تواند ارتقای کیفیت زندگی فردی ، جمعی و سیاسی شهروندان باشد. فلذا چون بنیاد حاکمیتهای مردم پایه برای به قدرت رسیدن از پایین به بالا است. هیچگاه شهروندان و ملتها درون حاکمیت و ممالک دچار چالش تقابلی با اصل حاکمیت و احساس بیگانگی شکاف زا نمی کنند. در نتیجه تلاشهای کارشناسانه مضاعف، تعلق خاطر هویتی ملی مذهبی همیشگی و امنیت برای تامین منافع ملی شاه بیت دولت ملت سازی قرار می گیرد.فلسفه ی زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی شهروندان در همراهی با حاکمان لازم و ملزوم مدنی برای تحقق حقوق مشترک در راستای منافع و امنیت ملی می باشند. تعاملات مدنی در چنین حکمرانیهای خرد و درشت یک امر فرآیندی معنادار و تفکیک ناپذیر است. که فارغ از مفاسد اخلاق رفتاری، مدیریت سیاسی و اقتصادی مالی با مشارکت آگاهانه شکل می گیرند. اما در جوامع توسعه نایافته در سطوح ملی،استانی و محلی که اهرم های ارتجاعی تعیین کننده هستند. قدرت مولود ابزارهای ارتجاعی و فسازای مانند رانت حاکمیتی، ثروت های بادآورده ی پیمانکاران لابیگر ستادی و شعارهای عوام فریبانه ی سیاسی مذهبی می باشد. کسب قدرت و مدیریتهایی که برآیند سه عامل فوق هستند، بیشتر ناشی از مشارکت توده ای، شکل گیری دولتهای فاقد ایدئولوژی سیاسی و کار تشکیلاتی احزاب فراگیر می باشند. بخاطر خلاء های فرآیندی مشارکت مدنی آگاهانه، نهادهای مدنی مردمسالار و احزاب فراگیر در جوامع توسعه نیافته دیده می شوند. ذات کنشگری و فعالیتهای سیاسی شکل گیری گعده های باندی، قومی و رانتی است. ستادی سیاسی ، جناحهای خلق الساعه ی قومی سیاسی و پیمانکاران رانتی سیاسی برای کسب مناصب سیاسی و مدیریتی لابیگری در سطوح ملی و محلی با هبه و هدیه میکنند. اینان فرآیندهای فسادزا بدون اینکه توجهی به مردمسالاری دینی و شایسته سالاری داشته باشند. برای انتخابات و انتصابات غیر اخلاقی و منحرافانه برای منافع خود و مقاصد فاسدانه دولتها و مدیریتهای در سایه را شکل می دهند. در طول ۴۵ ساله ای که از عمر انقلاب اسلامی می گذرد. مگر در مقاطعی محدود معمولاً در سطوح ملی، استانها و محلی به ویژه استان خوزستان با چنین رویکرد غیر مدنی و موثر عمل گردید. تا جایی که در غیاب نهادهای فعال مدنی، احزاب مردمسالار فراگیر و شایسته سالاری عالمانه هم اکنون برای همگان خاصه جوانان مبرهن گردیده است. که همواره عدهای راحت طلب سایه ی نشین کت شلواری سیاسی و ردای مذهبی پوش سیاسی برآمده از شعارهای فریبنده، مشارکتهای سیاسی و مذهبی پوپولیستی بوده و هستند. که نتیجه تلاش کنشگران صادق مدنی و مشارکت مردمان صاف دل را مصادره به مطلوب باندی، قومی و پیمانکاری سیاسی نموده و می نمایند. چنانچه دیده شده و هم اکنون دیده می شود پدرسالاران و ستاد های انحصار طلب سیاسی با وجود شعارهای ملوس عوام فریبانه اعتدالی اصلاحی حتی اصولگرایی در صدد حذف فعالین واقعی اعتدالی اصلاحی و شایستگان جامعه هستند. دولت وفاق ملی و مدیریت عالی استان خوزستان ضمن رعایت قواعد کارشناسانه ی علمی، مدیریتی و وفاق سیاسی باید اندایشمندانه و بشدت هوشمندانه عمل نمایند. زیرا انتصاب استاندار بومی با برنامه ای که بر مدار تحقق مطالبه ی یک قرنی و وفاق فعالین دلسوز سیاسی، مذهبی و قومی محقق گردید . میبایست بطرفیت امنیت ومنافع ملی بستر ساز توسعه ی همه جانبه ی خوزستان گردد. از افراط و تفریط غیر مدیریتی ، ناشایسته سالاریهای قومی سیاسی و تاکیدبر عقبه سازی مجدد برای خالص سازان جداً خود داری گردد. زیرا ناپختگی در گرفتن مشورتهای سو گیرانه ی خلاف وفاق آحاد جامعه، نیروهای اعتدالی و اصلاحی باعث تشئتت آرا و یاس حامیان می گردد مدیریت عالی، مدیران کل و شهرستانی خوزستان باید از انفعال در برابر دخالتهای ناصواب کسانی که ستادهای مدیریتی در سایه را مرموزانه برای دخالتهای غیر مسئولانه ساماندهی نموده اند، بشدت اعتراض نمایند.
حاج امید حلالی, [۱۸.۱۱.۲۴ ۰۰:۰۶]
[Forwarded from محمدرضا چمن نژادیان]
در عین حال نباید با غفلت از مطالبات مدنی فعالین میدانی از مشی وفاق در همراهی با پتانسیلهای واقعی و شایسته ی جامعه خارج شوند. باید ضمن رصد عالمانه ی موازین توسعه، مطالبات مدنی فعالین و نیروهای اعتدالی اصلاحی هوشیاری خود را صرفاً برای حفظ صندلی قدرت و مناصب از دست بدهند. بلکه باید استیفای مدنی حقوق کلیه ی شهروندان( موافق و مخالف) ، توسعه ی همه جانبه ی خوزستان و تحقق مشارکت حداکثری از طریق ساماندهی پایگاههای اجتماعی در اولویتهای مدیریتهای شایسته سالار قرارگیرند.
این یادداشت تلنگری جدی اما به موقع برای نگاه فراگیر برای مشورت توسعه محورانه و تحقق منویات جناب دکتر پزشکیان مبتکر دولت وفاق ملی است. بدون اینکه با وادادگی و رهایی امور سخت و نرم عنان مدیریت های ملی خاصه خوزستان را به نااهلان اعم سیاسیون افراطی فرصت سوز ناشایست و خالص سازان بی اعتبار در اصول واگذار گردد. دولت وفاق ملی باید با نظارت دقیق کارشناسانه و استاندار محترم از دخالت ناروای غیر مدنی مشاورین مرموز امتحان پس داده ، مدیران نااهل فرصت طلب مذهبی و پیمانکاران سیاسی فرصت سوز برای رسیدن به توسعه ی استان و کارآمدی ، عدالت گستری و فساد ستیزی در حکمرانی بشدت دوری گزیند.