شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۴۱۱
تعداد نظرات: ۱۵ نظر
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۹۲ - ۰۷:۱۷
به بهانه دست به دست شدن مسئولیت اجرایی در خوزستان
مقتدایی کوتاه سخن گفت ولی شرح و تاویل حرفش این بود که مسئولان مستاجران قدرتند امروز می آیند و فردا می روند و البته شاید عده ای قلیل به همان جایگاه قبلی برگردند.
شوشان/ امید حلالی : دکتر سید جعفر حجازی که از خرداد 86 تصدی استانداری خوزستان را به دست گرفته بود در نهایت در مهرماه 92 توسط هیات دولت یازدهم از سکانداری استان استراتژیک خوزستان کنار گذاشته شد و به جای او دکتر عبدالحسن مقتدایی معرفی شد. و این به خوی و خصلت قدرت بر می گردد که مقتدایی استاندار اسبق خوزستان که در 23/10/77 آمده بود و در 23/12/80 با فشار نمایندگان مشارکتی مجلس ششم کنار رفته بود و در واقع با فتح الله معین نجف آبادی در هرمزگان به تعبیری «جا عوضی» کرده بود تا نمایندگان مجلس ششمی نفس راحتی بکشند و استاندار متعاملی را فراچنگ آورده باشند که از همان جلسات اول می گفت : «اگر نمایندگان گزینه ای برای تصدی مسئولیت ها دارند معرفی کنند که حتما از آنها استفاده می کنم» مقتدایی توصیه ناپذیر در مقابل نمایندگان اما به هرمزگان رفت جایی که در مرکزش هنوز عده زیادی از همشهری های آبادانی و مهاجرش بر اثر جنگ سکنا دارند اما در پایین شهر می نشینند و به نوعی حاشیه نشین محسوب می شوند. مقتدایی بنا به اظهار صاحبنظران اما موفق ترین استاندار پس از انقلاب هرمزگان بود و نام نیکی از خود به جای گذاشت همان طور که در خوزستان.
وی پس از استانداری هرمزگان به خوزستان برگشت و از او به عنوان مشاور مدیرعامل ملی حفاری ایران در این سال ها استفاده شد که شاید نازل ترین جایگاه برای استاندار سابق دو استان جنوبی بود و البته او نیز سعی داشت کمتر رسانه ای شود و در محافل سخنی بگوید کما اینکه کمتر می توان در آرشیو 8 ساله گذشته سراغی از فعالیت ها و اظهارنظرهای وی گرفت البته جز یک مقطع کوتاه که دبیری حزب اعتماد ملی در خوزستان یعنی حزب حجت الاسلام شیخ مهدی کروبی را در اوایل تاسیس بر عهده گرفت که بعدها آن مسئولیت را هم در کوران رقابت های ریاست جمهوری نهم به سید رسول موسوی واگذار کرد.
با اینکه مقتدایی در این مدت قریب 8 ساله سعی داشت رسانه ای نشود و صرفاً کارمند شرکت ملی حفاری ایران باقی بماند و البته از این فرصت استفاده کند و تحصیلاتش را تکمیل کرده و دکترایش را در هند بگیرد اما وجود وی در شرکت ملی حفاری کم هزینه هم نبود و به نوعی تندروها دست از سرش بر نمی داشتند چنان که در آخرین سال دولت محمود احمدی نژاد چنان که معروف است نام «مهندس حیدر بهمنی» مدیرعامل شرکت ملی حفاری ایران که خاموش کردن چاه مشتعل نفت شهر را نیز در کارنامه داشت بخاطر حضور مقتدایی از لیست مدیران برتر کشور حذف کردند. مقتدایی هافبک اسبق تیم صنعت نفت آبادان در دوره مربی گری «منوچهر سالیا» اما همچنان در محافل ورزشی و اتاق فکر ورزش خوزستان ظاهر می شد و رییس هیات مدیره انجمن خیرین مسکن ساز و عضو هیات رییسه فدراسیون فوتبال کشور در زمان دادکان را هم برعهده داشت و از هر چه کوتاه آمد و خود را عمومی نکرد اما شرکت در محافل ورزشی را از دست نداد و البته سخنان او با استقبال مواجه می شد و از جمله ما در تحریریه روزنامه فرهنگ جنوب همیشه از کنار رفتن او از معادلات مدیریتی خوزستان دل نگران بودیم و وقتی خبر می آمد که مقتدایی در جمعی حضور دارد یا اظهارنظری کرده تلاش داشتیم تا پوشش کاملی برای این نخبه خوزستانی صورت دهیم و ناگفته نماند در مشورتی که با حاج آقا بلادیان صاحب امتیاز روزنامه فرهنگ جنوب پس از پیروزی احمدی نژاد در انتخابات نهم برای گزینه های استانداری صورت گرفته بود مقتدایی اصلاح طلب اما بوم گرا و مقتدر یکی از گزینه های معرفی شده توسط این فعال اصول گرا در کنار سایر گزینه های اصول گرا به تصمیم گیران قدرت بود.
مقتدایی و حجازی گرچه نسباً و همان طور که از پسوندهای نام خانوادگی شان «کنارکوهی / طاقانکی» بر می آید هر دو از خانواده های مهاجر به آبادان در دوران رونق این شهر هستند که البته ابوی دکتر حجازی حجره فرش فروشی در این شهر صنعتی خاورمیانه داشته و ابوی دکتر مقتدایی کارگر صنعت نفت بوده که در ایام جنگ از آبادان به روستای آبا و اجدادی روستای کنارکوه از توابع بخش مرکزی شهرستان دیلم رفت و در همان جا به سینه تراب آرمید، اما این هر دو نخبه آبادانی خوی و خصلتی متفاوت با هم یافتند. مقتدایی کارگر زاده بود و گذارش از کارگری در نفت و بعدها پیوستن به مبارزات انقلابی ملت ایران و عضویت در حراست پالایشگاه و رزمندگی و فوتبال و نمایندگی دوره های سوم و چهارم مردم آبادان و استانداری خوزستان و هرمزگان و رفتن به هند و اخذ دکترا شکل گرفت اما حجازی خانواده مرفه تری داشت و زودتر درس خواند و در دوران دفاع در قرارگاه مهندسی رزمی خاتم الانبیاء فعالیت کرد، معاون عمرانی استاندار مقیمی - استاندار تازه منصوب شده مرکزی - شد و به دانشگاه نیوکاسل انگلستان رفت، در یک دوره کوتاه 20 ماهه در راس مدیریت سازمان آب و برق خوزستان قرار گرفت و بعد هم جایگزین سردار امیر حیات مقدم شد تا رکورد حضور در استانداری پر تلاطم خوزستان را برای مدت 6 سال و 4 ماه و همچنین در دولت های بی ثبات نهم و دهم احمدی نژاد به لحاظ مدیریتی و شدت عزل و نصب های ناگهانی و توفانی بشکند. مقتدایی اگر کارگر زاده، فوتبالیست و نماینده بود که هر سه اینها اقتضا می کرد که رفتاری مردمی و متواضع و افتاده داشته باشد و با فرودستان مرتبط، اما حجازی واقعا فرادست بود طوری که به عنوان یک انگ مخالفان نه چندان اندک احمدی نژادیش در این 6 سال و نیم در محافل قدرت پایتخت یا رسانه ها برای زیرآب زنی وی را کارگزارانی یا تکنوکرات می خواندند تا زیر پایش را خالی کنند و دلیل می آوردند که او نه علم و صنعتی که تحصیل کرده انگلستان است و از همه مهم تر اینکه معاون استاندار دوره دوم ریاست جمهوری هاشمی بوده و ... البته موضوع چندان بی ارتباط نبود و حجازی در واقع یک «معتدل» تام و تمام در همکاران کابینه محمود احمدی نژاد بود و چندان تظاهر رفتاری پوپولیستی و عوامانه نداشت و به عکس مقتدایی که دارای ادبیاتی مردمی و با چاشنی طنز مخصوص ابادانی هاست اما حجازی ادبیاتی دانشگاهی و علمی داشت که این نکته البته به مذاق ستاد احمدی نژاد در این سامان هم خوش نمی آمد اما حجازی علیرغم چالش با شورای سوم شهر اهواز، ستاد انتخاباتی احمدی نژاد، تعدای از رسانه ها و مدیران اجرایی منتقد وی و افراد زیادی از مجمع نمایندگان نهم و دهم خوزستان، راه و رسم ماندن در اریکه قدرت را بلد بود و بارها تا عزل توسط رییس جمهور غیر مترقبه رفت و ... برگشت چرا که هم حامیان قدرتمند و عالی رتبه ای در خوزستان و مرکز کشور داشت و از طرفی گروه های مخالف حجازی با هم جمع نمی شدند و مرتب به تیپ هم می زدند و توان هم را خنثی می کردند و عرصه به شکل «پات» باقی می ماند و یا اینکه منتقدان شریک در قدرت می شدند که اوج این شگرد سیاسی هوشمندانه پس از انتخابات مجلس دهم صورت گرفت آنجا که حجت الاسلام سید احمد موسوی کاندیدای نزدیک به حلقه اطرافیان رییس جمهور از حوزه انتخابیه اهواز رای نیاورد و فردای انتخابات وی مخیر به پذیرفتن سمت استانداری خوزستان بود و دولتی ها هم از این نتیجه به شدت ناخرسند بودند اما ظرف مدت کوتاهی با روی کار آمدن 3 مدیر نزدیک به سید احمد در خوزستان و حلقه اطراف وی، تنش فروکش کرد و استاندار همچنان سکاندار ماند و پس از انتصاب 3 مدیر، سید هم به سازمان حج و زیارت رفت تا امیر الحاج کشور شود.
حجازی با رسانه ها نیز روابط افتان و خیزانی داشت و تغییرات پی در پی در روابط عمومی استانداری نشان می دهد که وی اعتقاد چندانی به تعامل با رسانه ها نداشت چنان که هیچ کدام از وعده های در باغ سبز وی به مطبوعات عملی نشد. به نظر می رسد که او خوش داشت تا از طریق صدا و سیمای محلی خوزستان و مصاحبه های متناوب تقریبا هر شبه خود را در افکار عمومی تثبیت کند که اوج این چالش با رسانه ها در راه اندازی شورای راهبردی مطبوعات در تقابل و موازی کاری با نهاد صنفی خانه مطبوعات شکل گرفت که البته تجربه ای ناکام بود و ادامه کار این نهاد دولتی ساخته از یک سال هم فراتر نرفت.
اما با همه فراز و نشیب ها حجازی خدمت های خالصانه ای انجام داد چرا که با کار فیزیکی و عمرانی آشنایی کامل داشت و هنوزا هنوز استان را انگار از دریچه معاونت عمرانی سابقش می نگریست هر چند که در کار فرهنگی ستادی تقریبن ناکارامد داشت و اگر هم قرار بود کار فرهنگی شود یعنی احتمالن ساختمانی ساخته شده بود که قرار بود کتابخانه شود یا ...
به هر حال مدت طولانی استانداری دکتر حجازی هم با همه قوت و ضعف ها به آخر رسید و انشاالله که خدمات گسترده ایشان ذخیره آخرت شان قرار گیرد و توفیق روزافزون داشته باشند و با همه دیدگاه های منتقدانه ای که صاحب این قلم به ایشان خاصه در حوزه فرهنگی و رسانه دارد اما معتقد است که یکی از ذخایر استان و کشور برای تصدی مسئولیت های مهم به شمار می رود و گویا ایشان هم مانند دکتر مقتدایی قصد دارند پس از مسئولیت استانداری در خوزستان بمانند و بیرون نروند و گویا پیشنهادهایی را هم تا کنون رد کرده اند.
اما مقتدایی. آیا وی همان است که در بازه زمانی 77 تا 80 بود؟ هم او که اصرار داشت هر دو معاون برنامه ریزی و سیاسی اش آبادانی باشند و تا عزل هم پیش رفت اما حاضر نشد «فیروزی و منیر زاده» معاونان آبادانی اش را از دست بدهد و معمولن این طور برای منتقدانش - نقل به مضمون و از منبع حافظه تاریخی و رسانه ای - دلیل می آورد که : «بچه های آبادان تاکنون از مناصب مدیریتی دور بوده اند و من می خواستم این ظرفیت سازی و خودباوری برای آنها را بوجود بیاورم» آیا مقتدایی که خود سابقه دو دور نمایندگی مردم را در کارنامه دارد همچون آن سال ها به چالش با نمایندگان دوره دهم، همچنان که با تعدادی نماینده نفوذ ششمی خواهد پرداخت؟
به نظر می رسد نه! چرا که اکنون مهندس مقتدایی آن سال ها و دکتر مقتدایی این سال ها به اندازه دوازده سال مجرب تر و دنیا دیده تر و ریش سفید تر شده. او در دوره دکتری، فضای هند را همانند بسیاری سیاستمداران ایرانی فارغ التحصیل از شبه قاره درک کرده که فضای رواداری و مسالمت است و حتمن دریافته که کار استان با استفاده از نزدیکان و همشهری های شناس ایام گذشته مثل آقایان منیر زاده و فیروزی راه نمی گیرد چرا که با همه احترام آن دو عزیز پس از مسئولیت از سپهر سیاسی اجتماعی خوزستان کنار رفتند، افول کردند و دیگر نمود یا ظهور و بروزی چه برای استان و چه برای آبادان نداشتند و شاید دیگر از دکتر مقتدایی هم گذشته باشد که همچون آن سال ها شاید نیم نگاهی هم به انتخابات مجلس آبادان داشته باشد و دوستان قدیمی را شاید برای این ارتباط هم که شده نگه دارد چرا که وی پس از استانداری پیشنهاد دوستداران اهوازی خود را هم برای شرکت در انتخابات مجلس هشتم و نهم و دهم رد می کرد و یا اینکه پیشنهاد شهرداری اهواز را در دوره شورای سوم رد کرد.
همان پیشنهاد قابل تاملی که سید حمید حسن زاده رییس شورای وقت برای درجش در روزنامه ها خود شخصا با مدیران رسانه تماس می گرفت و اصرار داشت که این پیشنهاد و آن رویداد که شاید می توانست شورای سوم را از آن عاقبت انحلال برهاند برای بزرگ نمایی هر چه بیشتر هم که شده در تیتر اول روزنامه های فردا قرار گیرد. آن طور که اعضای ستاد دکتر روحانی هم می گویند دکتر مقتدایی دیر به ستاد پیوست اما آمدنش روحیه افزا بود آن هم در استانی که یکی از فرزندان برومندش آن طور که دکتر جادری در مصاحبه هایش می گوید نامزد ریاست جمهوری بود اما روحانی توانست حدود 2 درصد رای طلایی خود از 51 درصد از کل آرای ماخوذه را از این استان به دست بیاورد. مقتدایی در آن ایام بیانیه ای در حمایت از روحانی داد.
 او نوشت : «انقلاب هزینه ای است که یک نسل بابت تعلل، سستی، راحت طلبی، ترس، سازش، جاه طلبی و عدم عمل به تعهدات فردی و اجتماعی نسل های قبل از خود می پردازد. این هزینه ها شباهت به وام و قرضی دارد که نسل های قبل دریافت داشته و در مسیر بدخرجی، ولخرجی و بی تدبیری خود مصرف نموده اند و این نسل انقلابی و نسل های بعد از آن است که بایستی اصل و فرع و دیرکرد این وام را بپردازد ... راز موفقیت و استمرار هر حکومتی در تعامل منطقی با مردم نهفته و نشان توسعه یافتگی یک جامعه اعم از مردم یا حکومت انجام و پذیرش اصلاحات مستمر و ضروری در آن جامعه است»
پس از اعلام نتیجه انتخابات اما گروه های سیاسی ذی نفع و پای کار انتخابات دکتر روحانی و نمایندگان باز هم بر روی گزینه ای خاص تمرکز نکردند. برخی ها معتقد بودند که استاندار برای اعتماد زایی باید از یک قومیت خاص یا از اقوام اصلی و اکثریتی خوزستان باشد چرا که تاکنون خوزستان استاندار خوزستانی به معنای فوق الذکر و تام و تمام نداشته و بیشتر استانداران یا اصفهانی بوده اند و استاندارانی که بومی محسوب می شده اند یعنی آقایان مقتدایی و حیات مقدم هم جزو بندر نشینان و از حوزه جغرافیای انسانی لیراوی و آقای حجازی هم اصالتی چهارمحالی از مناطق غیر بختیاری نشین داشته است و اکنون باید استانداری کاملن بومی انتخاب شود، نخبگان اقوام دیگر هم سعی بر معرفی گزینه هایی از میان خود داشتند و چنین شد که گزینه ها متکثر شدند اما همه می دانستند که در میان افراد مطرح شده خیر الموجودین دکتر مقتدایی است و او شاید یکی از معدود افرادی باشد که بتوان بر روی وی اجماع کرد اما چه می شد کرد وقتی که وی دلی در گرو مدیرعاملی نفت ایران داشت و شاید خود را برای این سمت مناسب می دید.
پس از چندی سید شریف حسینی نماینده اول اهواز اظهار داشت : «با آقای عبدالحسین مقتدایی استاندار سابق خوزستان برای تصدی این پست صحبت شد ولی ایشان در جواب پیشنهاد ما گفتند که : من به کلاس اول برنمی گردم!» و اینچنین آب پاکی بر دست دلسوختگان و علاقمندان خوزستان ریخته شد.
البته رخداد دیگر در این بین برگزاری نشست رسانه ای ستاد دکتر روحانی با مقتدایی بود که وی پس از چند سال روزه سکوت خود را گویا نشست و در آن جمع با لحنی صریح به انتقاد از سهم خواهی خوزستانی های مقیم تهران پرداخت که البته انتقادات متوجه بنیاد خوزستان شناسی با محوریت محمد کیانوش راد بود.
مقتدایی در این نشست اظهار داشت : «کسی می‌تواند برای خوزستان تصمیم گیری کند که مسئولیتی داشته باشد در غیر این صورت زمانی می‌تواند تصمیم گیری کند که در خوزستان زندگی کرده باشد و به نوعی آب و خاک خوزستان را خورده باشد. کسانی که دلشان برای خوزستان می‌سوزد باید جلسات خود را در استان برگزار کنند ما دور کاری دیده بودیم ولی مدیریت مجازی ندیده بودیم!
ما نیازی به قیم نداریم که در تهران بنشیند و در خصوص استانداری خوزستان تصمیم گیری کند. آن‌هایی که ادعا می‌کنند خوزستانی بوده و جایگاه خود را بسیار بالا می‌دانند چرا جلسات خود را در تالارهای اهواز برگزار نمی‌کنند؟
... در طول 8 سال گذشته که در کنار بودم آنچه که از دستم برای استان بر می‌آمد کوتاهی نکردم. معتقدم یک مدیر زمانی که در راس بوده باید مدیریت کند و و قتی کنار گذاشته می‌شود می‌تواند با مشورت خود به مجموعه کمک کند...»
این نشست نقطه عطفی بود تا بار دیگر گمانه زنی ها را به این سوی هدایت کند که مقتدایی نیم نگاهی هم به استانداری خوزستان دارد و با وزیر شدن زنگنه که با وی زاویه دارد شرایط را برای مدیرعاملی شرکت ملی نفت مهیا نمی بیند ... تا اینکه در نهایت و پس از طرح نام های فراوانی همچون محسن رضایی به واسطه شکل گیری کمپین حامیان، موالی زاده، بیانک، جادری، کهرام، بخشنده، فروزنده و این اواخر مهر علیزاده و تولایی و طرفه تر از همه آقای «میم» که شایع بود که به یکی از رسانه ها پولی داد تا اسمش را در میان گزینه ها مطرح کند و ... هیات دولت روزه شک دار نگرفت و مدیری رزم دیده و کارآزموده را به میدان فرستاد، مدیری که با حوزه های تخصصی ورزش، صنعت نفت و وکالت مردم و دانشگاه ها و بنادر و ... آشنایی عمیق دارد و این بار آمده تا با عبرت از همه فراز و نشیب گذشته چه در دوره خود و چه دوره سایر استانداران خدمتی دیگرگونه و ماندگار بنماید.
شب پنج شنبه بود که با پیامک یکی از دوستان به جمع استقبال کنندگان از استاندار جدید در فرودگاه بین المللی اهواز پیوستیم. جمعیت رفته رفته متراکم شد و مقتدایی در میان استقبال حدود 200 نفر از هوادارانش که عمدتا از ستاد انتخاباتی دکتر روحانی و نیروهای صنعت نفت بودند وارد اهواز شد. وی در سخنان کوتاهی پیش از اینکه سوار بر ماشین شود بر روی جدول کم ارتفاع رفت و گفت : «بسم الله الرحمن الرحیم. دعا کنید روزی هم که می خواهم بروم هم همین طور مرا بدرقه کنند و بتوانیم برای جوانان شرایط شغلی را مهیا کنیم »
مقتدایی کوتاه سخن گفت ولی شرح و تاویل حرفش این بود که مدیران و مسئولان مستاجران قدرتند امروز می آیند و فردا می روند و البته شاید برای عده ای قلیل مثل عبدالحسن مقتدایی پیش بیاید که در پس فردا و روز دیگری به همان جایگاه قبلی برگردند...
comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۱۵
comment
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۷:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۰
comment
1
2
comment تبریک میگم
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۰
comment
0
3
comment ... خوب زود پوست عوض میکنید...
پاسخ ها
comment
آشنا
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۰
comment
comment بابت چه باید پوست کرد؟ مطلب تحلیلی و عمیق بود
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۰
comment
0
1
comment درودبرمردبزرگ خوزستان مقتدایی
comment
اسماعیل
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۰
comment
0
1
comment باسلام
الحق که بهترین گزینه برای این پست جناب آقای مقتدایی بود وازخداوند قادرسلامتی وموفقیت ایشان راآرزومندیم
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۲۷ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۰
comment
0
2
comment lمطلب موشکافانه ای بود. خصوصا دوگانه طاقانکی و کنارکوهی ...
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۰
comment
1
2
comment متشکرم ، مطلب خوبی بود ، موفق باشید ، ضمنا با توجه به شناخت و مطالب قبلی بعید است شوشان اهل پوست اندازی باشد ...
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۲۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۰
comment
0
3
comment تحلیلی جامع و منطقی بود
متشکرم
comment
رحیمی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۰
comment
0
2
comment مطلب خوبی بود. شاید تنها مطلبی بود که به زوایای مختلف پرداخته بود
comment
بی نام
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۰
comment
0
2
comment خوزستان واقعا نیاز به فردی معتدل داشت. مقتدایی نشان داده که کارآمد و معتدل است
comment
داودی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۱
comment
0
0
comment اینکه هیچ وقت از اقوام اصلی خوزستان را به عنوان استاندار نمی گذارند هم خود مساله ای قابل تامل است
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۱
comment
0
0
comment تحلیلی جامع و منطقی بود
متشکرم
comment
حسین
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۱
comment
0
1
comment سردبیر سایت شوشان لطفا فرهنگ چاپلوسی را در سایتتان رواج ندهید با تعریف از خوبی استاندار حجازی دیکتاتوری عمل کردن در تصمیم گیری و عدم تقسیم کار به زیر مجموعه شان هم اشاره بکنید. مدیرانی که به ایشان منتصبند حیلی بد کار کردند و بدلیل حمایت بی چون و چرا ماندند و کار ها را خراب تر کردند و الان باید کسی بیاید خرابی ها را درست کند.
comment
مسجدسليمان
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۲
comment
0
0
comment اين حق مسلم دكتر مقتدايي است كه استاندار خوزستان باشد
بهرحال اگر قبلا گفته بود كه علاقه اي به اين سمت ندارند نوعي بازي سياسي با ديگر افراد را در پيش گرفتند و هر كس ديگري هم بود مي بايست همين كار را مي كرد
استاندار بومي حق مردم شهيد پرور خوزستان است - به دكتر مقتدايي تبريك مي گويم
comment
reza ahmadi
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۵:۲۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۳
comment
0
0
comment سایت اصولگای شوشان وتائید مقتذایی ؟ جالبه یه کم واقعیات را به مردم بگوئید
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار