شوشان - ملک محمد مکوندی :
کاندیدا های این دوره از انتخابات ریاست جمهوری، با توجه به تغییرات حاصل از تحولات علمی، تحصیلات عالیه افزایش اگاهی های عمومی بخش عمده ا ی از جامعه ،ناشی از توسعه دانشگاه ها، اینترنت
فضای مجازی،باید دیدگاه و برنامه های خود در مورد مسائل مشکلات و موضوعات موجود درجامعه را شفاف بیان نمایند. و از کلی گویی و نقد غیر منصافانه و شعار گونه از دولت های سابق
خودداری کنند.مردم این بار با چشمانی باز و بدون تعصب می خواهند بدانند، نامزدهای این دوره از انتخابات ریاست جمهوری چه برنامه ای برای اداره کشور دارند؟یا به قول معروف چه درچنته دارند،و به کاندیدایی که تحلیل علمی ومنطقی از این عوامل داشته باشند، و از طرفی برنامه مدون، علمی، واقعی،ونه حرفهای فضایی و شعاری، برای حل انها، و برون رفت از شرایط فعلی ارائه دهند، رای خواهند داد.گریز از اعلام مواضع شفاف در پاسخ به این سوالات،و یا دو پهلو نظر دادن، به معنای دور زدن مردم و عدم صداقت، تلقی می شود.صدا و سیما و رسانه ها حسب رسالت اجتماعی، وظیفه دارند، بدون جهت گیری با طرح این سوالات ازکاندیداها، نظرات انها را برای تنویرافکار عمومی جامعه منعکس نمایند.گرچه از صدا و سیمای فعلی امیدی نیست،اما فضای مجازی و تلویزیون های اینترنتی و سایر رسانه ها توانند علاوه بر رسالت خود،با ازخود گذشتگی ناکار امدی صدا و سیما را هم جبران نمایند.
انتخابات ریاست جمهوری
۱۴۰۰و تعدد حضور کاندیدا های مختلف، از طیف ها و گروه های متفاوت، و یا بصورت فردی، انهم با شعار های رنگاورنگ، این دوره ازانتخابات رابا دوره های گذشته چه از نظر تعداد، و چه از نظر تنوع، اعم از نظامی ها که قابل مقایسه با دوره های گذشته نیستند، نمایندگان مجلس که امر بر انها مشتبه شده و گوی سبقت از هم ربودند، تعدادی از وزرای سابق و جدید. رهبران احزاب مختلف.خلاصه جمعه بازاری است، که هر جنسی بخواهید در ان وجود دارد. جنس دست اول ، دست دوم حتی دست چهارم هم در ان پیدا می شود.ابهت ریاست جمهوری با اظهار نظر برخی از این دوستان رنگ باخته است.و انگارنه انگار قرار است شخصیت دومکشور ۸۳ میلیونی، و نماد و ابهت ایران سر افراز در جامعه بین المللی باشند.
در شرایط فعلی، جامعه ایران یک جامعه بحرانی است، که بحران به"ویژگی ذاتی" ان تبدیل شده است.ابعاد این بحران بر کسانی که دغدغه و نگرانی جدی و صادقانه نسبت به وضعیت جامعه و ایران دارند، پوشیده نیست.این بحران را نباید منحصر به یک عامل دانست. ساده اندیشی است که انگشت اتهام را تنها به سمت سیاست نشانه رویم. بحران جامعه از فروپاشی اقتصادی و اجتماعی و مسائل اخلاقی و فرهنگی هم رنج فراوان می برد. که همه انها در فرایند یک توسعه همه جانبه و متوازن در راستای پیشرفت جامعه به یکدیگر مرتبط و اثر متقابل بر هم دارند. اما در شرایط حاضر، مسائل اقتصادی که مردم را بصورت کم سابقه ای در فقر و تنگدستی و عسر وحرج قرار داده است، که بنا بر گزارش مجلس، ۶۰ میلیون نفر معادل ۷۴ درصد جمعیت ایران را مستحق یارانه دانسته، از اهمیت بسزایی برخوردار است. و اتفاقا تمامی کاندیداها تبلیغات وگفتمان بدون برنامه ی خود را بر مسائل اقتصادی که مشکل روز مردم است، انهم بدون توجه به سایر"مولفه ها"، که بر توسعه اقتصادی موثر هستند، متمرکز نموده اند. جامعه ی بحران زده ی ایران امروز از بهبود وضع خود ناتوان شده است. و شاخص های اصلی ان نزولی است.اما ریشه اصلی بحران که از سایر عوامل اقتصادی،سیاسی، اجتماعی و اخلاقی موثرتر است و بدون توجه به ان،حل سایر مشکلات بسیار سخت وگاها ناممکن می شود، شکل گیری دو" قدرت بزرگ اجتماعی" است که در شرایط فعلی جامعه بهم رسیده اند، و قبل از ان در هیچ برهه ای از تاریخ اجتماعی ایران، بدین صورت و پررنگ، تجربه نشده بود. این دو نیرو که هم اکنون در مقابل و تضاد با هم قرار گرفته اند "سنت" و "مدرنیته"نام دارند. شاید گفته شود در گذشته هم جدال این دو نیرو وجود داشته است.بله: اما برای اولبن بار است که این دو نیرو، قدرت و عظمتی برابر دارند. و از کوچکترین واحد جامعه، یعنی خانواده تا کلان ترین سطح جامعه، پا به پای هم حضور دارند..سنت هنوز انقدر قدرتمند است که حاکمیت را حفظ کند، اما انقدر قدرت ندارد که رقیب خود "مدرنیته" را از میدان بدر کند.مدرنیته انقدر قدرتمند است که به شدیدترین شکل سنت را به چالش بکشاند.
سوال اول : با توجه به وجود تقابل بین دو قدرت برابر "سنت" و "مدرنیته" در شرایط حاضر و حرکت تدریجی جامعه به سمت مدرنیته کامل و سنگین شدن وزن ان، چه بر نامه ای برای تعامل و سازگاری این دو ابر قدرت اجتماعی که هرکدام خواسته ها و ارمان های خود را طلب می نماید دارید؟بدیهی است نداشتن برنامه برای حل این مشکل، تمام برنامه های سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
سوال دوم : ایا شیوه حکومت داری جمهوری اسلامی که در ۴۲ سال پیش، برجامعه ای ازباورهای سنتی ازمذهب و اداب و رسومات کهن شکل گرفته، همچنان و به همان شکل، قادر به اداره جامعه ی نیمه مدرنیته و نیمه سنتی فعلی که به سرعت در حال مدرنیته است، می باشد یا نه، و نیاز به اصلاح در درون خود دارد؟
سوال سوم : در صورت پاسخ منفی، راه حل شما برای تغییر ساختار و اصلاح قانون اساسی و واگذاری قدرت به نهادهای انتخابی مردم همچون "مجلس" و "ریاست جمهوری" و" مشارکت دادن واقعی مردم در تصمیم گیری ها" و اداره حکومت چیست؟
سوال چهارم : نظر و برنامه شما در مورد گفته احمد توکلی که فرمودند: "وضعیت مردم انقدر خراب است که حکومت ملزم است حتی احکام اولیه و اصول اساسی را زیر پا بگذارد، و به مردم کمک کند و این پیش فرض من است.چرا که اگر حکومت این کار را نکند ممکن است ان اتفاقی رقم به خوردکه نباید" چیست؟ و شما چه برداشتی از شرایط جامعه فعلی دارید؟
سوال پنجم : باتوجه به چالش منطقه ای ایران، وضعیت نامطلوب اقتصادی در کلیه شاخص ها اعم از: تورم افسار گسیخته، بیکاری، عدم سرمایه گذاری،کاهش شدید تولید ناخالص داخلی و ملی، افت شدید درامد سرانه، وضعیت اسفبار معیشتی مردم در شرایط تحریمی فعلی،ایا موافق سیاست کنونی منطقه ای و ادامه تنش با همسایگان و چالش با امریکا هستید یانه؟ در هردو حالت بصورت شفاف تبعاتش را برای مردم بیان فرمایید، و سباست های خود برای مقابله با هر کدام از این گزینه ها را مطرح نمایید.
سوال ششم : ایا به این موضوعات، که اولا: سیاست خارجی بایستی بر اساس منافع ملی و نه ایدئولوژی تعریف شود، و ثانیا "سیاست" بستر وزمینه مناسب برای توسعه اقتصاد کشور را فراهم نماید.و ثالثا اقتصاد را توسط سیاست و ایدئولوژی به گروگان نگیریم اعتقاد دارید یا نه؟
سوال هفتم : تجارب بین المللی نشان داده اند که روابط و قراردادهای "انحصاری" بین یک کشور قدرتمند، با یک کشور ضعیف ، باعث کسب امتیازات بیشتر برای کشور قدرتمند، و بهره برداری و سو استفاده انها از قدرت ضعیف تر در معادلات بین المللی خواهد شد. همانند سند همکاری چین با ایران، ایا به منظور عدم سو استفاده سایر کشورها از ایران، حاضر به اجرای روابط متوازان سیاسی اقتصادی، بازرگانی، امنیتی در قالب قرادادهای کوتاه مدت ، میان مدت، و بلند مدت،با سایر کشور های قدرتمند دیگر از جمله روسیه، امریکا،اروپا، هند و کشورهای منطقه هستید؟ یا همچنان به منازعه با غرب و امریکا و کشورهای منطقه ادامه خواهید داد؟
سوال هشتم : ایا موافق توسعه اقتصاد درونزا براساس قابلیت ها و مزیت های منطقه ای ناشی ازطرح امایش سرزمین، با تئوری "توسعه اقتصادی بر مبنای صادرات" که نیاز به اشتی با جامعه بین الملل و رفع تحریم ها دارد. هستید؟، و یانه همچنان توجه به پتانسیل های داخلی تنها در امر خود کفایی، بدون توجه به صادرات مبنای سیاست اقتصادی شما راتشکیل می دهد؟ اگر معتقد به گزینه اول هستید، راه حل اشتی با جامعه بین الملل و رفع تحریم ها را توضیح دهید.
سوال نهم : با توجه به موقععبت ویژه ژئوپلتیک و ژئواکونومی ایران و قرار گرفتن کشور در مرکز ثقل کریدور شمال--جنوب و شرق--غرب، چه برنامه ای برای توسعه کشور و گرفتن امتیازات اساسی در روابط بین الملل باسایر کشورها ازجمله ابرقدرتها دارید.؟
سوال دهم : با توجه به اینکه اگر تحربم ها رفع نشوند، و FATF تصویب نشود. عملا اجرای هر گونه روابط اقتصادی و تجاری وعملیات بانکی متوقف خواهد شد و مبادلات اقتصادی با سایر کشورها از جمله سند همکاری با چین غیر ممکن می شود.بصورت شفاف و بدون اما و اگر، با توافق برجام و ادامه مذاکرات ان و تصویب لوایح FATF موافق هستید، یا نه؟ لطفا علل موافقت و یا مخالفت خود را به صراحت برای مردم بیان فرمایید
سوال یازدهم : امریکا و غرب در کنار حل مسئله هسته ای، بدنبال حل مسائل منطقه ای ایران و عدم دخالت ان در سایر کشورها و ایجاد یک روابط سالم و بدون تنش، بین کشورهای منطقه هستند. و از طرفی کشورهای منطقه نیز به منظور اطمینان از عدم ساخت سلاح هسته ای و سایر تهدیدات دیگر از سوی ایران، خواهان حضور در مذاکرات هسته ای و حل وفصل مشکلات فی مابین و عقد توافق در حضور تمام قدرت های بزرگ بین المللی هستند، ایا شما با این موضوع موافق هستید یا نه؟ با ذکر دلائل
دوازدهم : چین اخیرا یک طرح ۵ ماده ای برای دستیابی و امنیت و ثبات در خاور میانه پیشنهاد کرده، که بسیار بیش از تعهدات برجامی و رفع تحریم هاست. "و نشان می دهد، رویداد و اتفاق بسیار مهمی در حال وقوع است". چین با این پیشنهاد عملا ابتکارعمل ورود جمهوری اسلامی به دوران تازه را بدست گرفته است.برخلاف نظرتندروها که امید زیادی به بهره برداری از سند همکاری ۲۵ ساله با چین را در صحنه ی سیاست داخلی بخصوص انتخابات ریاست جمهوری اتی داشتند.این پیشنهاد غیر منتطره بود. چون در انتهای این مسیر جای قرص و محکمی برای تندروها در صحنه سیاست جمهوری اسلامی باقی نخواهد ماند. لذا اصرار تندروها بر ترک مذاکرات وین، انهم برخلاف نظر مسئولین بلند پایه نظام مبنی بر ادامه مذاکرات، همین موضوع است. سوال این است که ایا شما با حل مسائل منطقه ای ایران چه با طرح چین و یا هر طرح دیگر توسط امریکا و غرب در مذاکرات برجام موافق هستید یا نه؟
سیزدهم : توسعه اقتصادی بدون گذر از تحولات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی امکان پذیر نیست بنابراین:
۱- برنامه شما برای توسعه سیاسی، ازادی های فردی و اجتماعی، حفاظت از حقوق شهروندی و مدنی افراد و جامعه، برگزاری تجمعات به منظورمطالبات سیاسی اجتماعی و اقتصادی مردم، چگونگی مشارکت مردم در تصمیم گیری های اساسی کشور باتوجه به وجود دو نیروی قدرتمند "سنت" و"مدرنیته"درجامعه ایران چیست؟
۲- برنامه شما برای توسعه و ازادی رسانه ها، اعم از رادیو و تلویزیون ، فضای مجازی و پهنای بیشتر باند، مطبوعات، اینترنت، ماهواره،و جلوگیری از سانسور انها با توجه به نیاز و تقاضای جامعه، بخصوص نسل جوان چیست؟ ایا معتقد به راه اندازی تلویزیون های خصوصی، حدافل برای احزاب در کشور هستید یانه؟ انهم با توجه به اینکه عراق و افغانستان هر کدام بیش از ۳۰ شبکه تلویزیون خصوصی دارند.
۳- امروزه نسل جوان در مقابل شیوه ترویج دین و مذهب به سبک سنتی گذشته، مقاومت می کنند. وبعضا به مطالبی که خلاف عقل و منطق بیان می شود به دیده ی تردید و گاها تمسخر می نگرند. تبلیغات سنتی و کلیپ ها ی تهیه شده از سخنان عجیب و غریب برخی از روحانیون در مورد دین و مذهب و شخصیت های دینی، نه تنها جذبه ای برای انها ندارد، بلکه بر عکس، فاصله نسل جوان از مبلغان دینی را بیشتر می کند. با توجه به وجود
مذهب شیعه که بر عکس سایر مذاهب و ادیان، قدرت انعطاف بیشتری دارد و امکان صدور احکام ثانویه متناسب با زمان و مکان از طرف علمای مربوطه وجود دارد، چه برنامه برای تحول فرهنگی دارید؟ایا قدرت مقاومت و یا تعامل با بخش سنت گرا را در این زمینه دارید یا نه؟
چهاردهم : جامعه امروز با سه بحران "امید" "افق" و "اعتماد" مواجه است که اگر طولانی و ماندگار شوند، به نفرت جمعی و دلزدگی تبدیل خواهند شد. و چنانچه فرصت تخریب پیش اید، خود را نشان خواهند داد. برنامه ی شما برای حل این سه بحران اساسی چیست.
پانزدهم : نظر شما در مورد ازادی احزاب و نفش انها در ساختار حکومت، ازادی انتخابات و ایجاد فرصت برابر برای همه ی اقشار جامعه از جمله منتقدان ، اصلاح نظارت استصوابی شورای نگهبان، اصلاح قانون اساسی، جلوگیری از گشت های ارشاد و گروه های معروف به "خود سر" که البته "سر دارند" و جلوگیری از محدودیت بیش از اندازه برای بانوان حتی در خودروهای شخصی چیست ؟