شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۵۳۴۶
تاریخ انتشار: ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۲
 شوشان - شاهپور زندی / روان شناس و آسیب شناس اجتماعی :
 نشانه های موجود حاکی از رکود بی سابقه ترین انتخابات در طول پس از انقلاب است ، نبود انگیزه کافی در مردم به کنشگران سیاسی هم سرایت کرده است و نشانه های این بی انگیزگی نسبت به انتخابات رنگارنگ برگزار شده در چهار دهه اخیرِ پس از استقرار جمهوری اسلامی ایران به راحتی در همه جا دیده می شود.

 این بی انگیزگی و سکوت  را می توان ناشی از تحمیل شرایط خاص جهانی و بویژه روی کارآمدن ترامپ، بدعهدی های برخی کشورهای طرف رابطه ، خودخواهی های داخلی و آرمانگرایی محض تصمیم سازان برخی بخش های حاکمیتی در برابر دولت ، ناکارآمدی و ناهماهنگی فکری و کنشی دولتیان باهم ، پراکنده کاری بدنه ی اصلی و تصمیم گیرِ ریشه زده در دولت و انفعال درونیِ همه ی بخشهای دولت  دانست.

خروجی این این "پادگفتمان سکوت"، افزایش شکاف مردم و حاکمان ، نداشتن انگیزه برای انتخابات پیش رو ، مهم نبودن این کنش ، انگاره ی بی تاثیر بودن نقش مردم در حکمرانی ، نا امیدیِ ناشی از این احساسات و در یک فرایند و چشم انداز تاثیر گذارِ هشدار آمیز ، کناره گیری گذرا و گُنگ مردم در تحولات کشور و سرانجام انفجار این "سکوت فعال" خواهد بود؛ این سکوت از جنس رضایت نیست که می تواند سکوتی سرشار از انواع هیجانات نامفهوم و پیچیده و فاقد هر نوع راهبردِ فایده ساز باشد.
نمونه ی این هیجانات نامفهوم و پیچیده و هزینه آور برای مردم و حاکمیت در دوره های مختلف و بویژه آبان ۹۸ تجربه شد.

کمترین میزان مشارکت درانتخابات اسفند۹۸برای گزینش نمایندگان یک رکن ازسه رکن حاکمیت که با تاکید گروه های مرجع سیاسی و مذهبی و حاکمیتی برای مشارکت بالا انجام شده بود ، ولی ندای مرجعیتِ مشارکت خواه با شرکت پایین مردم به پای صندوقها ، پاسخ داده شد.

نیاز به گفتن نیست که هدف از انتخابات ، به رای گذاشتن یک طرح و یا چارچوب و یا برنامه و یک تصمیم ؛ و مشارکت دادن مردم برای اصلاح یا ویرایش و یا انتخاب آنچه که به رای گذاشته می شود ، می باشد ؛ اما هنگامی که مردم با تجارب گوناگون احساس کنند که این فرایند و تجربه برای آنچه در ذهن دارند و فرا خوانده شده اند ناکام است ، چه کاری دیگر باید بکنند ؟!

پیشران و موتور انتخابات در همه کشورها ، همان کنشگران احزاب و بخش متوسط جامعه را تشکیل می دهند ؛ بخشی که در ایران با انواع ادبیات و اشارات و اقدامات کوچکتر و فشرده تر ، به کناره ی حاکمیت رانده شده اند.

منطقی ترین و کم هزینه ترین تصمیم و راهبردِ جایگزین چه می تواند باشد؟

 پس از انقلاب و فضای خاص آن برهه و تجربه ی جنگ هشت ساله و دوران سازندگیِ پس از آن ، مردم بارها و بارها با بروز انواع رفتارتکانشی و خشم جابجاشده ، در انتخابات و سوژه های بیرون آمده از صندوق ، انگیزه و گرایش و تمایل خود را نشان دادند ،  ولی آیا به این پیام و رفتار مردم ، اهمیت و پاسخ درخور داده شد ؟!


"پاد گفتمان دوم خرداد" یک پاسخ منطقی و خیر خواهانه به ارکان مرکزی حاکمیت بود که گفتمان اصلاحات را با خود به مردم و نظام عرضه کرد ، این پادگفتمان نوعی سرکشی و اعتراض محترمانه و چارچوب دار به گفتمان موجود هم بود و از آن تاریخ تاکنون به شیوه های دیگر هم بروز داده شد ، نتیجه و تاثیر ملموس این رفتار مردم در زندگی شخصی شان چگونه بود؟

پرسش :
شرایط کنونی کشوربا آنچه به مردم در زمانهای مختلف ، وعده داده شد همخوانی دارد؟
به عبارت دیگر ، میزان بهره وریِ شعارها و وعده های داده شده در انتخابات مختلف چه میزان بوده است؟

آیا حاکمیت و نه دولت ، می پذیرد که حال و احوال رعیت خوب که نیست ؛ خیلی هم بد است ؟!
آیا حال و احوال مردم برای انتخاب شده ها اهمیت دارد ؟

حاکمیت و مردم و دوستداران نظام و حاکمیتِ سر زمینی برای اصلاح و رو در رویی  باگفتمان موجود و حاکم ؛ چند راه دارند:

۱- استمرارآنچه که اکنون هست.

۲- جابجا شدن تمایل مردم از اصلاح و ویرایش اشتباهات به پاک کردن و حذف اشتباه .

۳- پذیرش خطای پیموده شده و دیدن آنچه که هست و تطبیق واقعیت با آرمان .

۴- دیدن تفاوت های آرمان و واقعیت در حکمرانی .(درسیاست متناسب با واقعیت کنش می کنند نه آنچه که آرزو دارند) ، ضمن اینکه آرزو در راستا و همسایگیِ آرمان و آرزو به بار می نشیند. 

۵ - تلاش برای بازیابی اعتماد عمومی و اعتراف به شکست در بسیاری از اهداف .

۶- کم کردن فاصله وعده و عمل در بیان حاکمان.

۷- جدی گرفتن سکوت پنهان شده در بسیاری از رفتارهای مردم.

۸- اهمیت دادن به دوران انفجار اطلاعاتی حاضر و تاثیر آن بر رفتار مردم .

۹- مشارکت دادنِ بیشتر مردم در تصمیمات کلانی که در چهل سال گذشته  کشور درگیر بوده است و بهره گرفتن از همه پرسیِ نهفته در قانون اساسی .

۱۰- عرضه کردن و واگذاری سرنوشت آیندگان در رهبرد ها و تصمیمات کلانی که توسط حاکمیت گرفته می شود.(همه پرسی)

۱۱- استفاده از فرصت ها و ظرفیت های نهفته و پنهان شده در قانون اساسی .

۱۲- محدود کردن سازمان های غیر رسمی و غیر پاسخگو در اموری که با سرنوشت کشور و مردم مرتبط اند.

۱۳- احترام به افکار عمومی که دوره ی سکوت فعال را اختیار کرده اند.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار