گویا تقدیر این است که خوزستان و قلب آن کلانشهر اهواز علیرغم داشتن نعمتهای فراوان همیشه مظلوم باشد.
این مظلومیت آنچنان در کوچه و محلههای این شهر ریشه دوانده که گویا برای تغییر وضعيت فعلي نیاز به معجزه است.
بماند که در تعدادی از محلهها و خیابانها و جادههای ساحلی رنگ و لعابی دادهاند و تعدادی عکس نمایشی در شب و روز گرفتهاند و انتشار دادهاند که اهواز در مسیر توسعه قرار دارد و زیباییهای آن خیرهکننده است، اما متأسفانه بايد گفت اگر همین کارون نیمهجان هم از وسط شهر عبور نمیکرد که نوستالژی زیبایی شهر باشد خدا میداند چه چیزی را بايد مستمسک میکردیم و به آن چنگ میزدیم تا تصویر آفرینیهای عملکردی و تبليغاتي تولید کنیم.
بیایید باهم صادق باشیم تا شاید بتوان کاری کرد مگر نه با تعارف و ارائه آمار و ارقام ساختگي چیزی درست نمیشود که اگر میشد الآن وضعیت شهر این نبود و اهواز قطعهای از بهشت روی زمین بود.
مدیران این شهر در انتظار کدامین معجزه سرگردان ماندهاند (آیا انصاف است علیرغم اینکه رودخانه کارون از مرکز شهر میگذرد اجرای پروژه کمربند سبز شهر سالهاست روی زمین معطلمانده است، چه کسی را باید زیر سؤال برد و مواخذه کرد و چه کسی بايد جوابگوی وضعیت اقلیمی این شهر بايد، چه کسی باید یقه وزارت نفت را بگیرد که با قلدری سالهاست در این زمینه به تعهدات خود عملنکرده و نمیکند؟) آیا مسئولين استان و شهرستان و شهر در انتظار این هستند که مثلاً از سال آینده کیسههای پر زر از حسابهای دولتی بر درودیوار ادارات این شهر بریزد و انواع طرحها و پروژهها را تعریف و اجرا نمایند؟ بايد گفت ديگر در كشور پول و اعتباري و نقدينگي نمانده است كه آن را بذل و بخشش كنند.
متأسفانه آن روزگاری هم كه اعتبارات خوب و کافی بود تزريق میشد هيچ چنین اتفاق ميمون و مباركي پيش نيامد.
دوران این طرز تفکرات به سررسیده زیرا دولت در اجرای امور جاری خود وامانده است و با سختی میتواند حقوق و مزایای میلیونها مواجببگیر خود را تأمین كند، بعد از گذشت ماهها تازه توانسته قدري از مطالبات معلمان حقالتدریس را پرداخت كند لذا در چنين شرايطي اعتبار عمراني كجاي قضيه میتواند جايي داشته باشد.
لپ كلام اين است كه به انتظار اعتبار دولت نشستن کار عبث و بیهودهای است. اگر قرار است شهری آباد شود و پیشرفتی صورت گیرد و در مسیر عمران و آبادانی قرار گیرد این کار باید با برنامهریزی و همدلی و تعالی و فرهنگ و شعور و اجماع مسئولين و شهروندان همان شهر انجام گیرد. مسئولان باید از خواب غفلت بیدار شوند و چارهاندیشی نمايند و براي این استان و شهر با برنامه افق و نقشه راه مشخص نمايند.
مگر نه در همین اوضاع بیپولی و بیاعتباری استانهای ديگر کشور در حال کار و فعالیت و پيشرفت هستند. هرماه در شهرهای بزرگ و کوچک کشور پروژههای متعددی در حال اجراست، مثال متروی تمامی کلانشهرها در حال انجام و تکمیل شدن است ولی اهواز کجای کار است؟ در شهر اهواز هيچ تغییر ملموسي هویدا نیست و مردم شهر رضایت ندارند اگر کسی میگوید که مردم از عملکرد مسئولین راضی هستند مدرک و سند نشان دهد.
مثلاً مردم از سیستم بهداشت و درمان چقدر رضایت دارند و آیا مجموعهای به جد اینهمه رنج و مشقت و پولپرستی تعدادی از پزشکان را پیگیری مینمایند؟ امروز محلههای بسیاری در شهر اهواز از کمفروغی گذشته و بیفروغ شدهاند، فروريختن منازل منبع آب از همين اهمالکاریهای مسئولين وقت بوده است.
خیابانهای هسته مرکزی شهر زیبنده شهروندان نیست مطب پزشکان و داروخانهها و اغذیهفروشیها در همان خیابانهایی قرارگرفته که سرريز از فاضلاب است... گفتن هزاران عیب این شهر دیگر از حوصله مردم گذشته است و موضوع لوث شده است.
از سامانههای حملونقل عمومی تا وضعیت آسفالت معابر و سامانههای فاضلاب شهری و فضای سبز و ... همه جای سؤال و ایراد دارند.
موضوعات اجتماعی گوناگونی وجود دارد که روی زمینماندهاند و تاکنون به آنها ورود هم نشده است. موضوع امنیت شهروندان و سرقتهای ریزودرشت و کیفقاپی و موبایل قاپیهای همهروزه که جلوی چشم شهروندان در حال رخ دادن است را چگونه میتوان توجیه کرد اگر در شهری زیستبوم و امنیت مشکل داشته باشد کدامین سرمایهگذار بخش خصوصی حاضر است که ریالی سرمایهگذاری نماید؟ شهر اهواز نیازمند انجام مطالعات دقیق و همهجانبه در تمامی حوزههای امور عمرانی و اجتماعی و فرهنگی است. باید در این شهر برنامههای توسعه را تعریف و هدفگذاری کرد، باید بستر انجام کارها مشخص گردد.
باید اجرای کارها و پیشرفت و تعالی را به مردم و مسئولين جوان و تازهنفس كه داراي فكر و ايده هستند سپرد تا همین مردم و سرمایهگذاران بخش خصوصی بیایند و آستین بالا بزنند و این شهر را بسازند مگر نه فردا دیر خواهد بود.
ورود مردم و تشویق و ترغیب آنان نیاز به مطالعه و نیازسنجی دارد. اگر کسی بگوید مردم پول و سرمایه ندارند درست نیست زیرا همین مردم اهواز شهرهاي ديگر کشور مانند البرز و اصفهان و فارس و... در حال انجام فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و در حال سرمایهگذاری هستند.
بايد بررسي كرد چرا حاضر نیستند در استان خود فعالیت نمایند؟ چرا دورنمای انجام بسیاری از کارها و پروژهها برای شهروندان مشخص نیست؟ قطعاً به انتظار معجزه نشستن چیزی را درست نخواهد كرد، باید برنامه داشت و بامطالعه دقیق و همهجانبه و بهکارگیری نیروهای خلاق و جوان و توسعهیافته به دنبال راهحل بود زیرا نمره عملکردی بسیاری از مدیران فعلی مردودی است و دیگر فرصتی هم برای جبران ندارند.