شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۵۹۸۸
تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۴:۱۸
شوشان - محمد دورقی:

بعنوان یک متتبع و پ‍‍‍ژوهشگر در حوزه ی مطالعات مدیریتی و سازمانی، همیشه، به توانایی نامزدهای انتخاباتی برای حل مساله و اجرای اثربخش و کارای مسایل مطروحه ، بیشتر از انتساب آنها به جناح های سیاسی، اهمیت داده ام.

چرا که یقین دارم ایدئولوژی های سیاسی در زمانه ی ما فقط و فقط در صورت عملگرایی و قابلیت تاثیر ایجابی بر معیشت و منزلت مردم، قابلیت خلق پیروان و تحرک بخشی به آنها پیدا می کنند.

این درک جدید، بقدری عمومیت یافته که نظام ترجیحات سیاسی مردم را بطور اساسی ، زیر و رو کرده است.

مردم، در طول دهه های گذشته، بسته ی سیاسی- مدیریتی- معرفتی ِ متقنی که علاجی متکامل و متعادل برای دین و دنیایشان باشد درتفکر اصولگرایی و اصلاح طلبی ندیده اند.

رازِ نفی اصول گرایی و اصلاح طلبی و فاصله گیری از آنها و بطور کلی نفی همه ی ایدئولوژی های سیاسی غیرعملگرا، در شعارهای تحرکات اعتراضی سال های اخیر مردم ، در چنین دستیافته ی دیدگاهی مستتر است.

این دو جناح چهل سال است که بصورت متناوب یکی در فاز آیش است و دیگری در فاز آزمایش.

 همانطور که کشاورزان، زمین خود را برای بازیابی غنای مجدد،یک دوره در میان، کشت نشده رها می کنند و به اصطلاح آن را آیش می کنند، در همه دوره های انتخاباتی گذشته،همیشه به تناوب یکی از این دو جناح عمده، در وضعیت آیش سیاسی قرار گرفته و دیگری در مسند اجرا و معرض آزمایش و این چرخه ی آیش و آزمایش، چهل و دو سال است که دارد بین این دو جناح تکرار می شود اما در همه ی این سالها نه جناحی که در حالت آیش سیاسی قرار گرفته بود ، غنای تئوریک و معرفتی به تفکر جناح متبوعه اش بخشید و فرصت احیا خود و قابلیت پاسخگویی به انتظارات مردم برای دوره های بعدی به خود اعطا کرد و نه جناحی که در مسند حکمرانی و در معرض آزمایش عملی بود توانست سرمایه ای اجتماعی مردم و اعتماد آنها را با سازوکارهایی منطبق بر موازین مقبول و همه شمول مدیریتی ،به سرمایه مادی و معنوی تبدیل کند.

اصلاح طلبان و اصولگرایان وقتی به آیش سیاسی می روند، ناکامی خود را به شکل های متفاوتی تفسیر می کنند اما علیرغم همه تفاوت های معرفتی، همیشه  در اینکه ناکامی آنها ناشی از مقهوریت در برابر علل بیرونی بوده است متفق القول بوده اند و هیچگاه خود را  واجد نقصی که باید با تفسیر مناسب بازخوردهای محیطی مرتفع گردد،ندانسته اند، بطوریکه  در سال های اخیر انتساب ناکامی به علل بیرونی از ساحت سیاسی به ساحت های مدیریتی و سازمانی و اجتماعی راه یافته و خرده فرهنگ غالب ِ بسیار مضری در نظام بروکراتیک کشور ،بوجود آورده است.

امروزه فرار از ناکامی در سایه انتساب آن به علل بیرونی حرف اول حوزه ی مدیریت کشور است. موضوعی که آبشخور شرنگ بارش بر کسی مخفی نیست.

در دوره ای که اصول گرایان با عدم استقبال از طرف مردم مواجه می شوند رشد و بلوغ مردم را زیر سوال می برند و بعنوان راه حل  به طرق مختلف به مدیریت ارادی و هدفمند مشارکت سیاسی مردم می پردازند.

در طرف مقابل، اصلاح طلبان هم در دوره های ناکامی، پای دخالت های فراقانونی نهادهای در سایه ی حاکمیتی و مضایقات فرادستی را به میان می کشند.واقعیت امر این است که این دو تفکر دو مولفه ی ضروری از مجموعه نیازهای جامعه را تشکیل می دهند و تا زمانی که بصورت جامعه شناسانه کارکرد دارند قابل حذف از ساحت اجتماع نیستند و جنگ بیهوده بین آنها و پیروان شان ،باید هرچه زودتر متوقف شود.

اصلاح طلبان می خواهند با عقل ابزاری که متضمن سود و زیان عینی هست به تمشیت امور کشور بپردازند و در این راه  خود را نیازمند اتصال آرام و بدون اصطکاک با جهان می بینند .

 اصولگرایان هم می خواهند با عقل جوهری( ارزشی) به احیا ارزش های دینی و یاری مستضعفین جهان بپردازند و سود و زیان مادی را در مرکز اهتمام قرار نمی دهند و برای این منظور اصطکاک با بخش جائر و ظالم دنیا را امری اجتناب ناپذیر می شمارند.

بعنوان یک مسلمان شیعه نمی توان هیچکدام از این تفکرات را تخطئه کرد چرا که یکی ناظر به آبادی دنیای مردم است و دیگری ناظربه قوام بخشی به دین مردم .متاسفانه در سال های اخیر، اصطکاک بی حاصل و دایمی این دو تفکر باعث به مخاطره افتادن هم  دین و هم دنیای مردم شده است .

نه اصولگرایی که پیش فرض ضروری و بدیهی هر مسلمان است زشت و ناپسند و معادل دگماتیزم و حذف  است و نه اصلاح طلبی که در شیوه و منش ائمه اطهار نمود عینی داشته است معادل خیانت و غربگرایی و پشت کردن به ارزش ها می باشد.

و وجود این گرایشات و اوصاف  در تعداد معدودی از افراد هر دو اردوگاه نمی تواند فلسفه ی ضروری وجود آنها را زیر سوال ببرد.

تقبیح غیرمنصفانه یک جناح و طولانی نمودن دوره ی آیش سیاسی اش هرگز جناح مقابل را  در دوره ی آزمایش و تصدی مسند موفق نمی کند. این بومرنگ بداندیشی با همان سرعتی که پرتاب می کنیم به سمت ما بر می گردد. 
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار