سرانجام معضل کمبود آب در خوزستان به بحرانیترین مرحله كه اعتراضات مردمی است، رسید. بحرانی كه سالهاست فعالان محیط زیست، منتقدان، دلسوزان و مردم آن را به دولتها گوشزد میكنند و درخواست جدی برای حل بحران آب شرب و كشاورزی مردم این استان زرخیز اما پربحران دارند.
بحرانی كه سالهاست فعالان محیط زیست، منتقدان، دلسوزان و مردم آن را به دولتها گوشزد میكنند و درخواست جدی برای حل بحران آب شرب و كشاورزی مردم این استان زرخیز اما پربحران دارند.
این درخواستها البته همانطور كه مشخص است هیچگاه جدی گرفته نشده و مثل همیشه، حالا كه مردم از سر بلاتكلیفی و ناچاری به خیابانها آمده و به این وضعیت اسفبار انتقاد كردهاند، دستورهای فوری از جانب مقامات برای پیگیری و حل مشكل داده است!
موضوع عجیبی كه واقعا غیرقابل درك نیست، اینكه چرا كه مسئولان آن هم در سطح رئیس قوه قضاییه و یا معاون اول رئیسجمهورگویی تاکنون از این مشكل پیچیده در شرایط گرمای طاقتفرسای استان خوزستان خبر نداشتهاند و تازه امروز متوجه این بحران شده اند كه برای حل آن دستور پیگیری و حل فوری دادهاند! یا میدانستند و منتظر بودند مردم به خیابان بیایند بعد این دستور را صادر كنند؟تجربه نشان داده است هرگاه قرار است مشكلی با دستور پیگیری فوری از سوی مقامات حل شود، پس از مدتی انقدر حل نشده باقی میماند كه تبدیل به بخشی از مشكلات روزمره ما(كه البته كم هم نیستند) میشود و مجبوریم سالها با آن زندگی كنیم تا جایی كه دیگر مصیبت لبریز شود و نه راه پس بماند نه راه پیش!
نمونه این دستورهای فوری را درباره بحران كرونا از جانب بسیاری از مقامات دیدیم و شنیدیم و این هم پایانش است كه مردم در صفهای كیلومتری در مرز ارمنستان منتظر هستند تا همسایگان به دادشان برسند و واكسنی برایشان ترزیق كنند!
حكایت این دستورهای فوری قضایی و دولتی هم احتمالا همین خواهد بود، چون مطمئنا به آب و باران كه نمیشود دستور داد تا ببارند و باشند و مشكل حل شود، این مشكل نیاز به زیرساختهای گسترده و همچنین برنامه ریزی و بودجه دارد و البته درك این موضوع كه در شرایط تغییرات اقلیمی كنونی، به جای كمك به طبیعت، نباید سرشاخههای «كارون»، «كرخه» و «دز» را كه نبض حیات خوزستان و استانهای همجوار هستند، برای تولید فولاد و یا حتی كشاورزی به كویر منتقل كرد، اگر این را باور ندارید، حالا به نتیجه عملكردتان در انتقال آب و ساخت سدهای فراوان بر آبهای روان خوزستان ملاحظه كنید!
حالا پس از این همه سال كه از ساخت سدهای ریز و درشت بر روی رودخانههای استان خوزستان میگذرد و نفس كارون را هم با انتقال آب گرفتهاید و در كنار آن نه لایروبی درست و حسابی انجام شده و نه مشكل ورود فاضلاب را به رودخانهها حل كردهاید، واقعا قرار است با یك دستور فوری به كجا برسد؟ شاید حتی برای یكی دو روز به قول معروف «سمبلكاری» بشود اما همگان میدانند كه این مشكل یكی دو روزه به وجود نیامده كه حالا بشود با این سرعت حل شود! این بحران هم همچون بسیاری از بحرانهایی كه هماكنون گریبانگیر مردم و كشور شده است نیاز به برنامهریزی منسجم توسط متخصصین، بودجه و البته مدیران دلسوز دارد! از مسئولان میخواهیم تا دیر نشده از همین حالا به فكر باشند تا شاید در سالهای آینده زخمهای حاصل این مشكلات تنها اندكی التیام یافته باشد!