شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۶۹۴۳
تاریخ انتشار: ۰۴ مهر ۱۴۰۰ - ۱۲:۵۴
«فردی» با هر عقبه و نیتی، با لهجه ی اصفهانی بخاطر انتخاب شهردار اصفهانی شهرمان«اهواز» ، مردم این دیار را به باد نقدی استهزایی توأم با توهین میگیرد،ناکارآمدی مدیریت شهری و سردرگمی کلان استان را به پای مردم میگذارد، مردمی غیور، صبور و مؤمنی که لایق بهترینها بوده و تاریخ شهر و زندگی اشان برای این تازه به دوران رسیده باور کردنی نیست.
شوشان - دکتر فاضل خمیسی:

«فردی» با هر عقبه و نیتی، با لهجه ی اصفهانی بخاطر انتخاب شهردار اصفهانی شهرمان«اهواز» ، مردم این دیار را به باد نقدی استهزایی توأم با توهین میگیرد،ناکارآمدی مدیریت شهری و سردرگمی کلان استان را به پای مردم میگذارد، مردمی غیور، صبور و مؤمنی که لایق بهترینها بوده و تاریخ شهر و زندگی اشان برای این تازه به دوران رسیده باور کردنی نیست.

استاندار جدید منصوب شده وزارت کشور و همین شهردارِ منصوب شورا شهر در شروع کار از وضعیت بغرنج و نامطلوب شهر و استان سخن میگویند! مثل اینست که تابلوی ورودی استان با درج این واژه ها که تبدیل به «رنجنانه» و حالتی زیارتنامه بخود گرفته، بیانش برای هر تازه واردی واجب گشته است.

قبلی ها هم با ادبیاتی مشابه باز هم از اینگونه حرف‌ها زدند و رفتند ، امروزی ها مشکلات را به گردن دیروزی ها و دیروزیها آنرا حواله به قبلی ها میکنند . حجم مشکلات روز به روز بیشتر و پیچیدگی آنها مرحله به مرحله بغرنج تر شد .

در سایه ی نظم و قانون و سند توسعه ضروری بود که شایسته ترین مدیران ، تصدی اداره ی امور را بدست بگیرند ، مگر نه اینست که موفقیت و شکست جوامع به پای مدیران آن نوشته و همین ها هستند که وظیفه ی فرهنگ سازی عمومی، امنیت ، توسعه و ارتقاء را بعهده دارند ، حال اگر خوزستان به چنین روزی افتاد بایدیقه ی مدیران و متولیان صدر تا ذیل را گرفت و آنها را مورد مؤاخذه قرار داد، نه اینکه ملامت را متوجه مردم کرد.

در اینجا گزاف نیست اگر گفته شود برخی ناهنجاریهای اجتماعی که در جامعه گسترش می‌یابد ناشی از کم کارکردی و کاهلی دستگاه و مدیران مربوطه بوده و با اصلاح مدیریت ناهنجاریها ی مورد اشاره نیز رو به کاهش میروند پژوهش ها نشان داده اند ارتباط معنا دار بین مشکلات اجتماعی و ناکارآمدی مدیریت وجود دارد .

وقتی مدیران کل تحت شرایط غیر شفاف توسط وزارتخانه ها منصوب و ادارات محل بده ،بستان‌ها ی انتخاباتی شده و راه تصدی مدیریت نه از طریق شایستگی و تبلور فکری بلکه از طریق خدمت در فلان ستاد یا مرافقت فلان شخص اتفاق میافتد، شاهد آن هستیم که برعکس ِافزایش و تزریق اعتبارات ،چاله های شهر بیشتر و رتبه ها روز به روز پایین تر کشیده میشوند!

در خوزستان شاید پر کاربردترین واژه ها که در حد شعار بوده و مشکلی را حل نکرده اند همین کلمات «سرزده»، «جهادی» ، «تسریع» و ... هستند که مرتب از دهان این و آن در ساعات مختلف شبانه روز از ۳ شب تا ۱۲ ظهر میچرخند ، اما گویا قرار نیست به جز «بادِ هوا» اتفاقی دیگری بیافتد ! انگار عیب کار جایی است که «نور‌ِ تغییر» توانایی رسیدن به آنرا ندارد.

اگر «کار» برنامه ای و مورد ارزیابی مرحله ای باشد بازدید «سرزده» چرا؟اگر پروژه ها زمانبندی و تحت نظارت دقیق باشد اینهمه شعار «تسریع» برای چیست؟

و اگر کار بصورت خداپسندانه و ایثارگرانه باشد «جهاد» در نتیجه و بهره برداریش مستتر و نیاز نیست که از این عنوان ارزشی استفاده ابزاری کرد.

مردمِ اینجا، گوششان از شعار و چشمشان از مانورهای بی ثمر مدیریتی خسته است ، آنها منتظر کارهای عملی و ملموسی هستند که زندگیشان را خوشایندتر سازد !

این هیبت مشکوک که با سناریو سازی و تهییج احساسات به جای نقد مدیریتهای منطقه و آسیب شناسی مشکلات خوزستان و نکوهش زیاده خواهی استان های همجوار اقدام به توهین به مردمی میکند که هیچگونه دخل و تصرفی در مدیریتهای استان نداشته و رنج آنها محصول انباشت سالها ناکارآمدی اینگونه مدیران انتصابی است ، باید بداند بالاترین نقد و اعتراض مدنی و قانونی توسط همین مردم بیان و نگاشته شده ، نقدهایی از جنس دلسوزی و وطن دوستی که توسط همفکران این آقا!! مورد هجمه و تهمت های کذایی قرار داده شده اند .

اما از سویی دیگر ، برای منِ خوزستانی که در متن استان زندگی و مشکلاتش را بصورت نزدیک می بینم، این حس داده میشود که چرا :اینگونه شدیم ! فردی مجهول الحال اینگونه ما را مورد شماتت قرار میدهد؟

چرا حسرت پیشرفت استان های همجوار و حتی دور را خورده و برای تسکین هم که شده فقط به قصه ی تاریخ استان که چنین بود و چه ها بود مشغول گشته ایم.شرایط مدیریتی استان نشان داده که باورمندی مسوولین به دخالت نظرات مردم در حد تعارف و ظاهری است و شاید بدین دلیل است که جلسات شورایی از نشست با شیوخ و بزرگان ، آموزش و پرورش ، فرهنگ، اشتغال و ... اکثراً دارای چهره ها و گفتمان تکرار هستند.

بعنوان مثال با نگاهی به رتبه ی چندین ساله ی آموزش و پرورش و تطبیق آن بااعضای شورای مربوط به آن یا جلساتی که تحت عنوان بزرگان و ریش سفیدان استان با مسوولین میگیرند یا شورای فرهنگ میبینیم که دستاوردها با چهره ها یک تطابق آشنا و چندین ساله دارد.خروجی این چهره ها ونشست ها میشود همین جایی که هستیم!

رفتارسازمانی استان را طوری مدیریت کرده اند که انگار متفاوت بودن یک وصله ی ناچیز است که همه ی مدیران را مورد تهدید قرار میدهد.

در چرخه ی مدیریت سازمانی چنانچه «ناکارآمدی» تبدیل به یک رفتار گردید ، افراد «کارآمد» به عنوان عنصر نامطلوب شناسایی و پس زده میشوند این پس زدگی میتواند برای «متفاوت ها» با هزینه هایی نیز همراه باشد.

مبارزه با«چرخه ی ناکارآمدی» نیازمند تخصص ، شجاعت و حمایت از مراجع بالا دستی است.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار