لفته منصوری: در این قسمت به بررسی رمان نادرشاه و دختر کولیِ علیرضا حسنزاده بر اساس مولفههای رئالیسم جادویی خواهم پرداخت.
شوشان - لفته منصوری:
نگاهی به رمان نادرشاه و دختر کولی
«قسمت چهارم»
در این قسمت به بررسی رمان نادرشاه و دختر کولیِ علیرضا حسنزاده بر اساس مولفههای رئالیسم جادویی خواهم پرداخت.
این رمان را بر اساس هفت شاخص شامل تخیل و حوادث شگفتانگیز، دوگانگی و تقابلهای موجود، رمزگرایی و نمادپردازی، توصیف دقیق جزئیات، شخصیت و شخصیتپردازی، لحن راوی و توصیفهای سوررئالیستی و اکسپرسیونیستی در داستان خواهم پرداخت.
۱- تخیل و حوادث شگفتانگیز در رمان نادرشاه و دختر کولی:
عنصر تخیل بهعنوان اصلیترین ویژگی، هم در زندگی مردم جنوب و هم در ساختار رئالیسم جادویی جاری و ساری است.
«تخیل در این آثار، یعنی شکاف بین علت و معلول عقلی، اتفاقات، شخصیتها یا هر چیز دیگری که با نظامهای اینجهانی قابل توجیه نباشد.»[۱] واژهی جادویی هم در رئالیسم جادویی در اصل به معنی همان تخیل است و اغلب روح، معجزات و استعدادهای خارقالعاده و نماهای عجیب و غریب و حالات غیرطبیعی و رؤیاها و خلسههای عارفانه را شامل میشود.
در نادرشاه و دختر کولی، یک متن واقعی تاریخی در میان چند متن تخیلی پنهان شده است. اینها با ایجاد رابطههای تودرتو و پیچیده، ذهن خواننده را درگیر خود میکند و همین درگیری ذهن است که متن رئالیسم جادویی این رمان را در نظر خواننده جذاب و خواندنی میکند.
علیرضا حسنزاده با حذف مرز میان واقعیت و تخیل خواننده را در حالتی بین شک و یقین قرار میدهد و این برزخ لذتبخش را بدین منظور تدارک دیده است که دنیای جدید و مسائل جدیدی را برای خوانندهاش بیافریند.
نخستین نشانهای که از تخیل و حوادث شگفتانگیز در نادرشاه و دختر کولی به چشم میخورد، خوابی است که هر شب میدید و اساساً اولین فصل کتاب را با عنوان «رؤیای کولی» معرفی میکند.
«هر شب خواب میدید در گوشهای از خانه نشسته است و ناگهان از کوچه، صدای زیبای زنی از دور به گوش میرسد؛ صدایی که زیباتر از آن را در عمرش نشنیده بود.
همراه با آن آواز زیبا، نغمهی دلنشین چند ساز هم به گوشش میرسید.
با خود فکر میکرد، بدون شک، آن صدا باید به زنی بسیار زیبا تعلق داشته باشد، صدایی که مثل نسیم میآمد و مثل ابریشم لطیف بود و شبیه گلهای بهاری عطر خوشبوترین باغهای دنیا را داشت.»[۲]
۲- دوگانگی و تقابلهای موجود در رمان نادرشاه و دختر کولی:
«یکی از مهمترین ویژگیهای داستانهایی که بهشیوه رئالیسم جادویی نوشته شدهاند، زیستِ همزمان عناصر متضاد در بستر داستان است.
نویسندگانی که به این شیوه مینویسند صحنههای ناهمگون و ناساز را در قالب تقابل صحنههای روستایی و شهری، غربی و بومی، واقعی و تخیلی، طبیعی و مافوقالطبیعه بهطور درهم تنیده و پیوند خورده در آثارشان میگنجانند.»[۳]
تقابل شمشیر و عشق: «کسی با شمشیر نمیتواند تقدیر را عوض کند و تنها این عشق است که قدرت تغییر تقدیر را دارد اما شاه قجر این حرفها را نمیفهمید.»[۴]
تقابل رؤیا و بیداری: «مرد کولی گفت: چون میان رؤیا و بیداری و میان عشق و جنگ سرگردان هستی اما نگران نباش قلبت به تو راه را نشان میدهد.»[۵]
بیشترین نمود دوگانگی در رمان نادرشاه و دختر کولی حضور عناصر فراطبیعی و فراواقعی و درهمآمیختن آنها با واقعیتهایی است که در زندگی مردمان داستان جریان دارد.
این عناصر فراواقعی و تخیلی آنچنان در ذهن و روان آدمهای داستان نهادینه شده است که تعارض و تناقض درونی و بیرونیاش را با واقعیت و مفاهیم ملموس از دست میدهد و بهنوع دیگری از واقعیت که در منطق داستان پذیرفتنی است، مبدل میشود.
کتاب نادرشاه و دختر کولی دکتر علیرضا حسنزاده در کتابفروشی شرق اهواز و نیز در فروشگاه اینترنتی کتاب رشد اهواز موجود است. شهروندان اهوازی میتوانند از طریق وبسایت www.roshdbook.com کتاب را سفارش داده، هزینه آن را پرداخت نمایند و از طریق پیک موتوری بدون پرداخت هزینه ارسال؛ دریافت کنند.