واقعیت مسئله می تواند در این جمله خلاصه شود که "ما در مدیریت منابع آب کشور و علی الخصوص حوضه زاینده رود اشتباهات فاحشی مرتکب شده ایم"
مهدی قمشی
استاد دانشگاه شهید چمران اهواز
اعتراضات مردم استان اصفهان در مورد وضعیت زاینده رود و تامین حقآبه کشاورزان در سال آبی جدید همگان را با این سوال مهم مواجه کرده است که چرا بعد از حدود یک میلیارد مترمکعب آب انتقالی از حوضه کارون بزرگ به این رودخانه باز هم با مواجه شدن با یک سال خشک همه چیز بر هم خورده و هیجانات اجتماعی، شرایط را امنیتی می نماید و ناآرامی بر جامعه مستولی می گردد.
سوال اساسی اینجاست که مگر مدیران آب کشور و استان اصفهان در دهه های گذشته با شرایط هیدرولوژیکی و مقدار متوسط آب شیرین قابل استحصال حوضه آشنا نبوده اند؟ و مگر مردم ساکن در حوضه زاینده رود بارها در تاریخ خشکی این رودخانه را تجربه ننموده اند؟ پس اکنون چه اتفاقی افتاده است که یک سال خشک چنین هیجانات عجیبی را سبب گشته و اذهان را درگیر نموده است؟
واقعیت مسئله می تواند در این جمله خلاصه شود که "ما در مدیریت منابع آب کشور و علل الخصوص حوضه زاینده رود اشتباهات فاحشی مرتکب شده ایم" و اگر با آگاهی کامل از این اشتباهات درس لازم را برای اصلاح اشتباهات گذشته و جراحی عمده در بخش مدیریت منابع آب را نگیریم این روندهای غلط ادامه می یابند و مسئله نه تنها حل نمی شود بلکه رفته رفته در حوضه های دیگر کشور نیز سر باز می کند و هیجانات دیگری را سبب می گردد.
امّا جمیع شرایطی که سبب وضعیت امروز حوضه زاینده رود شده اند می توانند به بندهای زیر خلاصه گردد.
1- دست کاری بیش از حد حوضه طبیعی و مصنوعی کردن آن و در نتیجه عدم اقناع مردم در مورد طبیعی بودن خشک سالی های احتمالی. به همین جهت است که در مردم این توقع ایجاد شده که دولت مکلف به رفع مشکل نیاز آب کشاورزی و حقآبه زیست محیطی است.
2-بارگذاری بیش از توان حوضه و ایجاد انتظارات جدید در بخش های مختلف مصرف آب به امید رسیدن حقآبه مازاد از حوضه های مجاور.
3-دادن حقآبه صوری به کشاورزان و صنایع برای تحت فشار قرار دادن مدیریت منابع آب کشور برای دامن زدن به انتقال آب بین حوضه ای جهت تامین حقآبه ها.
4-تخصیص سهم آب از حوضه زاینده رود به استان یزد برای تامین آب شرب یزد با تکیه بر جبران آن در آینده از طریق حوضه کارون بزرگ.
5-گسترش زمین های تحت آبیاری به دو برابر (نسبت به ده سال گذشته) بدون توجه به توان واقعی حوضه و معیارهای علمی مرتبط با آب قابل برنامه ریزی.
6-گسترش صنایع آب بَر در منطقه و دامن زدن به مهاجرت نیروی آماده اشتغال به این مناطق.
7-عدم وجود معیارهای صحیح تقسیم آب هر حوضه بین مناطق جغرافیایی واقع در درون حوضه آبخیز.
اکنون در مرحله ای هستیم که مسئولان همه به تکاپو افتاده اند تا به سرعت با ارایه راه حلی هایی اذهان را قانع نمایند که به فکر آنانند و مسئله بزودی حل خواهد شد. در این مرحله مسئولان کشور نباید این اشتباهات را مرتکب نمایند.
1-قول مساعد برای ادامه انتقال بین حوضه ای آب برای جبران کمبود آب حوضه زاینده رود. زیرا دامن زدن به این مسئله سبب هیجانات مضاعف در مردم ساکن در حوضه کارون بزرگ (که مبدا انتقال نامیده می شود و حقآبه داران اصلی این حوضه هستند) خواهد شد.
2-قول مساعد برای حل فوری مشکل. زیرا اصلاح اشتباهاتی که در دو یا سه دهه گذشته در حوضه زاینده رود صورت گرفته به زمان بسیار بیشتری برای اصلاح امور نیازمند است.
3-نا امید کردن مردم در حل تدریجی مشکل در آینده. زیرا چنانچه با روشهای علمی برنامه ریزی صحیحی صورت گیرد به تدریج می توان با تکیه بر منابع آبی خود حوضه، در بخشهای مختلف مصرف آب، راهکارهایی را پیش گرفت تا مشکلات حوضه تخفیف یابند و مشکلات زیست محیطی رودخانه و تالاب گاوخونی نیز مرتفع گردند.
روی هم رفته راه حل های رفع مشکل حتما باید با تاکید بر منابع آبی خود حوضه مرتفع گردند و توسعه بخش های آب بَر چه در بخش کشاورزی و چه در بخش صنعتی باید محدود گردند.
استفاده از آبهای غیرمتعارف و بازچرخانی آب در صنعت باید مرسوم گشته و با فرهنگ سازی راندمان مصرف آب در بخش کشاورزی ارتقاء یافته و از کشت گیاهان پُر مصرف آب در حوضه جلوگیری گردد.
برای مدیریت تقاضا در حوضه زاینده رود راه کارهای بسیار دیگری نیز ممکن است پیشنهاد گردد امّا قطعاً اگر چند مورد بر شمرده فوق پیگیری شده و به نتیجه برسند مشکل این حوضه با درصد اطمینان بالایی حل خواهند شد بدون آنکه مشکلاتی در دیگر حوضه های آبخیز کشور دامن زده شود.