شوشان - ابراهیم مکوندی:
به نام خالق افسانه ی هستی
یا اهمن و بهمن
- کمتر کسی از ما داستان دوازده برادر و ننه سرما و چله بزرگ و چله کوچیکه رو برای بچهها و نوه هایش تعریف میکنه.
تا قبل از سال ۱۳۵۷ این داستان ها در کتاب فارسی دوران ابتدایی وجود داشت.
- متن زیر را بخوانید و به اشتراک بگذارید، تا نسل امروز و فرداهم این افسانه های زیبای ایرانی را از یاد نبرند.
چلهی بزرگ(گپ) ...
چلهی کوچک(کوچیر) ...
چارچار ...
سده ...
اهمنوبهمن ...
سیاهبهار ...
و سرماپیرزن کش(دالو کش) ...
- در تقویم افسانه ایی و کهن اقوام ایرانی، زمستان به دو بخش تقسیم میشه :
چله بزرگ
(چله کلان )
چله کوچک
(چله خرد )
- چله بزرگ،(گپ) از
( اول دی ماه تا دهم بهمن ماه)
وچهل روز کامل میباشد .
_ چله کوچک(کوچیر) از(یازدهم بهمن تا پایان بهمن ماه) و 20روز کامل می باشد.
- به همین دلیل، چون 20 روز کمتر است ؛چله کوچک نامیده شده است .
- غروب آخرین روز چله بزرگ ( جشن سده) برگزار می شده،
و مردم دور هم جمع می شدند، واز این جشن لذت می بردند. در نهایت با برپایی آتش و خواندن شعر و پایکوپی به دور آتش، سده را جشن می گرفتند.
- این دو برادر،
( چله بزرگ وچله کوچک )
- در هشت روزی که در کنار همدیگر هستند. آن 8 روز را ( چار چار)
می نامند .
- به چهار روز آخر چله بزرگ و چهار روز اول چله کوچک« چار چار» می گویند.
- پس از چار چار، نوبت به
« اهمن و بهمن» پسران پیرزن(کریل)
(ننه سرما ) می رسد که خودی نشان دهند.
10 روز اول اسفند را ( اهمن )(احمدیل)
10روز دوم اسفند را ( بهمن)(ممدایل)
می گویند .
- این 20 روز ممکن است
آنقدر بارندگی باشد که این دوبرادر، به دوچله طعنه بزنند .
- با توجه به شعری که قدیمی های نازنین می خواندند::
(اهمن وبهمن ،
آرد كن صدمن ،
روغن بیار ده من ،
هیزم بکن خرمن،
عهده همه بامن )
تا اینجا 20روز از اسفند به نام اهمن وبهمن نام گذاری شده اند .
می ماند 10 روز آخر اسفند ماه که :
5 روز اول( سیاه بهار ) نام گرفته وشعری هم که قدیمی ها می خوانند :
سیاه بهار شب ببار و روز بکار
از این شعر هم مشخص می شود
در این ایام، شب ها بارندگی فراوان بوده وروزها، کشاورزان مشغول کشت وزراعت بوده اند ،
- پنج روز آخر هم (سرماپیرزن کُش)
(دالو کش)، نام گرفته است. که در این روزها، آسمان گاهی ابری، گاهی آفتابی ،گاهی همراه با باد، واکثر اوقات، از آسمان تگرگ می بارد .
که قدیمی های دل پاک، براین باور بودند که گردنبند پیرزن، پاره شده ومُهرههای آن به زمین می ريزد.
۱.چله دالو کش: دالو همان پیرزن است.
- درگویش بختیاری، به پیرزن ،دالو می گویند.
۲.چله گپ (چله بزرگ)
۳.چله کوچیر(چله کوچک)
۴.اهمن: احمد
۵.در برخی روایات این دو اسم را، احمدیل و ممد ایل آورده اند.
که همان احمد و محمد است.
- حیف است بچه های ما این افسانه های زیبا و کهن را نشنوند و این قصه ها، از صفحه روزگار محو شود.