شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۷۹۰۸
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۴۰۰ - ۱۳:۵۱
شوشان - محمد سعید بهوندی:

هرگز حالمون از ناراحت و نگران کردن همدیگه بهتر نمیشه. هرگز با فریاد زدن بر سر همدیگه، قدرتمون آشکار و ثابت نمیشه. 

هرگز با فقیر شدن بقیه، به ثروت نمی‌رسیم، هرگز با بهانه‌گیری و سخت‌گرفتن به همدیگه، جایگاه و موقعیّت بهتری رو بدست نمی‌یاریم. 

هرگز با خزیدن در کُنجِ تنهایی و عزلت‌گزینی، زندگی‌هامون راحت‌تر نمیگذره. هرگز و هرگز و دهها و صدها هرگز دیگه‌ای که بیخود و بی‌جهت، آروم آروم جزءِ فرهنگِ رفتاری ما شدن و متاسفانه روز به روز هم بیشتر و گسترده‌تر میشن. 

بسیاری از ماها شدیم مثل مجمع‌الجزایری پراکنده و نزدیک بهم. حتی بسیاری از بچه‌ها مخصوصاً در این یک دهه‌ی اخیر، صبح تا شب بندرت درب اتاقشون رو باز میکنن و والدین زیادی از این اتفاق نامیمون، هر کجا که فرصت پیدا کنن، بدون اینکه راضی به این کار باشن، سفره‌ی دلشون رو پهن نموده و خودشون رو خالی میکنن.

البته؛ بحث ما در این مطلب تنها این نیس که بخواهیم هر تنهایی و خلوتی رو زیر سوال برده و تخطئه کنیم.

خیر، اصلاً چنین قصدی در میان نبوده و نیس. مطمئناً انسانها همه محتاج لحظاتی منظم یا پراکنده هستن تا در تنهایی و سکوت و آرامش، بدون حضور شخص دیگه‌ای با خودشون خلوت کنن و به تفکّر عمیق و سازنده در احوالات و تصمیماتی که گرفتن یا میخوان بگیرن بپردازن و یا یه بازنگری در رفتارهای گذشته‌ی خودشون داشته باشن تا دچار خطاها و ضررهای مکرر و هزینه‌های بیشتر نشن.

امّا نباید این خلوت که می‌بایست تنها بخش اندکی از رفتار باشه، به چنان عمل و رویه‌ای تبدیل بشه که روی همه چیز سایه بندازه و عمده‌ی کار و بار همین بشه.

حالِ خوشِ حقیقی و پایدار، اون موقعیه که همه حالشون خوش باشه. وقتی در نزدیکیهای ما، در اثرِ فشارهای زندگی و معیشت، کسانی نگران باشن، به هیچ وجه لبخند نمیتونه چهره‌ی ماهارو زیباتر کنه.

امّا وقتی همه حداقل سرپناهی واسه‌ی زندگی، لباسی واسه‌ی پوشیدن و خوراکی واسه‌ی خوردن داشته باشن و وقتی همه امکان یه خواب راحت و بی‌غصه واسشون فراهم باشه و نسبت به سرنوشت فردا و فرداهاشون، دلاشون روشن و قرص و محکم باشه و... اون وقته که حال خوش ما هم معنا پیدا کرده و به واقعیت مبدل میشه.

چرا؟! چون ما انسانها مخلوقاتی اجتماعی هستیم و اکثریت خوشی‌هامون وابسته به بودن در اجتماعِ است و بسیاری از استعدادها و توانمندیهامون نیز تنها در کنار همدیگه هست که به فعلیّت میرسن.

واسه‌ی توصیه و تِذکارِ همین حقیقت و ارزش والا بوده که کمی بیش از هفت قرن و نیم پیش، افتخار همه‌ی ما ایرانیان؛ سعدی علیه‌الرحمه، در قطعه شعری حکمت‌آموز برای همه‌ی انسانهای عالم، به زیبایی تمام سروده؛ "بنی آدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند" و در بیتِ آخر این شعرِ کوتاه و نغز و هدفمند، نتیجه‌گیری حکمت‌آمیزش، خدا میدونه که چقدر ظریف و هنرمندانه هست؛" تو کز محنتِ دیگران بی‌غمی/ نشاید که نامت نهند آدمی"، بنابراین؛ تمامی توان، همّت و تدبیر ما اول باید در راه ایجاد جامعه‌ی شاد به معنای عمیق و حقیقی اون مصرف بشه، در این صورته که؛ مثل انسانهای دیگه، در این مجموعه‌ای که پرورگار یکتا و هستی‌بخش نیز بهش عنایتِ کامل داره(امام علی علیه‌السلام: "فَإِنَّ يَدَ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ" خطبه 127 نهج‌البلاغه)، هر کدوم از ما نیز سهم خودمونو دریافت خواهیم کرد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار