شوشان - دکتر فاضل خمیسی:
قرار بود با ارتقاء فرهنگی و افزایش دانش بشر ، جنگ ها را فقط در کتاب های تاریخ خواند و ادوات جنگی را در موزه ها به تماشا نشست !
اما نه تنها این تخیـل به واقعیت نپیوست بلکه خونریزی و زمینهای سوخته ناشی از زیاده خواهیهای قدرت طلبان وسعت بیشتری پیدا کرد. هر چند «جنگ» ترسناکترین رویداد در روابط بین الملل و حوزه ی اجتماع بشمار میرود، اما ترسناکتر از آن، نـگاه تبعیض آمیز افکار عمومی نسبت به قربانیان این فاجعه است!
تمام شبکه های تلویزیونی ، فضاهای مجازی، توئیت های نخبگان و هنرمندان جنگ روسیه بر علیه اوکراین را به نحوی پوشش میدهند که انگار این جنگ اولین جنگ بشریت است ، حتی قبل از نزاع قابیل و هابیل !
طوری جنگ زدگان اوکراینی را با پوشش های شیک و با قیافه های زیبا بهمراه حیوانات خانگی گزارش میکنند که واسفاه و همنوایی جامعه ی جهانی را همراه خود ساخته است ، حتی در این میان دوستی به مزاح یا جدی میگفت: خیلی ها در کشورمان حاضرند درب خانه هایشان را به روی آوارگان اوکراینی باز کرده و حتی اگر شده خانواده ی خویش را به خانه ی بستگان بفرستند!!...
اما در آن طرف زمین کسی از مردمی که چشمانشان رنگی نیست و پوستشان تیره و رخسارشان از گرسنگی و رنج سالیان جنگ به رنگ مرگ میماند ، سراغی نمیگیرد و به تعارف هم درب هیچ خانه ای برای آنها گشوده نشد!
«یمن»را میگویم، با هزاران کودک در آستانه ی مرگِ ناشی از گرسنگی!
نوزادان ، کودکان و زنانی که پوستشان به استخوانشان چسبیده و چشمانشان از وحشت و سوء تغذیه از حدقه به درآمده!
بدرستی که شانس زندگیِ کودکان یمنی در جنگ از حیوانات خانگی اروپایی در جنگ ، کمتر است !
گویا هنوز و در قرن دانایی و بر خلاف ژست های روشنفکرانه، برخورد با رنـج انسانها با رنگ و قاره ای که زندگی میکنند ارتباطی معنا داری دارد!
برای یک وجدان بیدار همانقدر که وحشت و حضور یک کودک اوکراینی در پناهگاه ناراحت کننده و باعث واکنش میشود ، لازم است برای کودک یمنی یا میانماری یا افغانی که روزها و شب ها از ترس بمب و انفجار و تیر تفنگ بخود میلرزد و کودکانه اش را بهمراه اجساد والدینش دفن میکند، یقه چاک کند، دوگانگی کودکان و زنان قربانی از جنگ ها در حال تبدیل به درماندگی یک قضاوت است،کمی تأمـل..