شوشان - رحیم قمیشی :
تظاهرات اعتراضی در این شرایط آیا حق مردم هست؟ اصلا خوب است یا بد!
پرسشی که امروز متاسفانه همه روشنفکران، همه سیاسیون و همه فعالین سیاسی از آن فرار میکنند!
هیچکس هیچ نمیگوید.
آنها که تظاهرات میکنند کار بدی میکنند؟
یا آنها که دلشان خون است و چیزی نمیگویند.
کدامیک کارشان درست است!
صحنههایی که از برخورد مردم و نیروهای انتظامی و امنیتی میبینیم دل همه ما را شکسته. چرا باید فرزندان این ملت واحد، روبروی هم بایستند؟
نیروهای امنیتی و انتظامی حق دارند بگویند تظاهرات نباید امنیت سایرین و کشور را بههم بزند؟
اما ایا مردم حق اعتراض ندارند؟
برداشتن یارانهها حق حاکمیت هست یا نیست؟
اصلا برنامه ریاضت اقتصادی برای بهبود زیرساختهای کشور، آیا حق حاکمیت نیست؟
پاسخ همه اینها مثبت است.
واضح است با شرایطی که مردم له نشوند. با شرایطی که مردم همراهی کنند.
حاکمیت این حق را دارد.
نیروی انتظامی این حق را دارد.
اما آیا مردم حقی ندارند؟
متاسفانه حق حاکمیت و حق نیروهای انتظامی رسمی و محکم است، اما حق مردم، خیر.
مردم شهرها یا روستاها بخواهند بگویند ما این جراحی را نمیخواهیم، چطور باید بگویند؟
کجا میتوانند مسالمت آمیز جمع شوند؟
کجا میتوانند تحصن کنند؟
حق اعتصاب وجود دارد یا نه؟
خیر.
همه اینها امنیتی میشود.
همه اینها میشود مبارزه با نظام اسلامی.
میشوند مخالفت با مبانی اسلام!
چه کسانی باید این تضاد را حل کنند؟
مردم یا حاکمیت؟
حاکمیتی که پاسخگو نیست!
چرا واقعیت ماجرا را حاکمیت درک نمیکند.
اینکه اعتماد مردم به آنها از بین رفته.
مردم نمیتوانند باور کنند این سیاست به نفع آنهاست.
آنها نمیتوانند باور کنند گرانیها، اندکی به وضعیت بهتر آنها در آینده منجر خواهد شد.
مردم باور ندارند کسی به فکر آنهاست.
باور ندارند کسی درکشان میکند.
سالهاست رشد تورم چند برابر شده، درآمدهایشان نیم برابر، کسی به آنها نگفته درکتان میکنیم.
ماه به ماه فقیرتر شدهاند، کسی نگفته ببخشید.
چطور باور کنند، امروز سیاست حسابشده اقتصادی پیش گرفته شده؟
ما باور نمیکنیم.
و حق داریم.
یک روز به مردم اجازه دهید یک ساعت بیایند بطور مسالمتآمیز مخالفتشان را اعلام کنند.
حقشان هست یا نیست؟
شما نمیخواهید باور کنید مردم همه دلسوز کشورند. نمیخواهید باور کنید مردم دلشان برای کشور بیشتر از شما میسوزد.
باور نمیکنید مردم حاضرند سختی بکشند، همانطور که تا حالا کشیدهاند، فقط در صورتیکه چشمانداز مثبتی از آینده ببینند.
اگر نمیتوانید این چشمانداز مثبت را برای مردم فراهم کنید، ضعف شماست، این حق مردم است اعتراض کنند.
این صادق نبودن شماست.
نه مردم!
با یک تدبیر، با یک تصمیم عاقلانه، بگذارید مردم باور کنند شما بالغ شدهاید!
باور کنید مردم صاحب کشورند.
باور کنید شما خادم مردمید.
"مشکل اصلی همین است."
عدهای فکر میکنند خیر و صلاح مردم را بهتر از آنها میدانند!
عدهای فکر میکنند همه مردم نادانند!
مردم حق دارند تظاهرات کنند.
حق دارند اعتراض کنند.
اصلا خوب است اعتراض کنند.
آنها که ناراحتیشان را بیان میکنند
دلشان برای کشور میسوزد
نگران فرزندانش هستند
نمیتوانند قبول کنند آینده بهتری در انتظارشان است.
یک حکومت عاقل و آیندهنگر شرایطی فراهم میکند مخالفانش حرفشان را بزنند، فریاد بزنند، بنویسند، بگویند.
شاید مردم باور کنند این حاکمیت قابل اعتماد است!
آیا حاکمیت یک بار قبول میکنند اشتباه کرده؟
آیا قبول میکند مردم صاحب این سرزمینند؟
آیا قبول میکنند مردم صاحب حقاند؟
اجازه دهید مردم حرفشان را بزنند
اجازه بدهید مسالمتجویانه بیایند بیرون
مخالفت با گرانی مخالفت با اسلام نیست!
سدی مقابل مردم نیاشید
هنوز سدی که بتواند مردم را نگه دارد
ساخته نشده!