شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۸۹۷۱
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۲:۰۳
شوشان - رجبعلی کرد  کنشگر اجتماعی :
فاجعه اسفبار ساختمان متروپل ابادان سریعا به اقصی نقاط ایران و جهان مخابره شد و قلب میلیونها انسان را جریحه دار کرد.اصولا پس از هر واقعه و رخدادی خبرها و تحلیلها در مورد آن حادثه نوشته می شود.به مدد فضای مجازی زوایای این حادثه ناگوار هر روزبیشتر و بیشتر مورد بررسی قرار میگیرد اما این نوشتار حاوی تحلیلی متفاوت وکاربردی است و این حادثه را نه یک علت بلکه معلول میداند و علت این اتفاق هم فقط و فقط خطا و قانون شکنی یک فرد بنام عبدالباقی نیست.. امیدوارم گوش شنوایی باشد.

1- حادثه خبر نمی کند و در تمام دنیا هرساله حوادث ناگوار و بغرنج که خسارات مالی و جانی دارند رخ میدهد وخبر آن نیز به سراسر جهان مخابره میشود. علاوه بر حوادثی که ناشی از عوامل طبیعی مثل سیل و زلزله و طوفان و..... است. حوادثی دلخراش که ناشی از سوء مدیریت یا عوامل انسانی است نیز رخ میدهد و بعضا" جان دهها انسان بی گناه را میگیرد مانند حمله مسلحانه یک فرد به یک جمع فرهیخته آن هم در محلی به نام دانشگاه 

2- در کشور ما نیزحوادث دلخراش دیگری نیز رخ داده و نمونه عوامل طبیعی ان در چند دهه پیش زلزله بم و درچند سال پیش سیلهای ویرانگر در یک بازه زمانی کوتاه وهمزمان در چندین استان بود.

3- حوادثی مشابه برج های متروپل که عامل آن طبیعی و قهری نیست جای بسی تاسف و تامل دارد و ریشه ها و عوامل مختلف انسانی ان را باید شناخت و شناساند و مورد تجزیه و تحلیل و نقد و بررسی قرار داد.این حادثه اولین نبوده و اگر در بر همان پاشنه بچرخد وشیوه حکمرانی و مدیریت کشور به همین شیوه باشد آخرین هم نخواهد بود

4 - واما درمورد حوادث ریز و درشتی که براثر عوامل انسانی در کشور ما رخ میدهد بررسی های دقیق تر و جامع تر لازم است. ضروری است که صاحبنظران وصاحبان فن و قلم  تحلیل و بررسی دقیق و کاربردی از این قبیل حوادث داشته باشند تا در آینده شاهد این حوادث فجیع و دلخراش نباشیم.بررسی کنید ببینید هرجا که چنین حوادثی رخ میدهد صاحبان و مالکان و مدیران این مجموعه ها و اماکن و ساختمان ها چه کسانی هستند و به چه کسانی وصلند و با چه کسانی حشر و نشر دارند و چه کسانی آنها را پشتیبانی و سفارش می کنند؟

نتیجه گیری: مشکل اصلی و اساسی عدم حاکمیت قانون و نبود ساختار مناسب در کشور است.عدم حمایت ازمجریان و کارشناسانی که تاکید بر اجرای مر قوانین را دارند و حمایت برخی اصحاب قدرت از قانون شکنان و قانون گریزان دردی است که دامنگیر این ملک و ملت شده است.به نظرم خسارات سنگینی که بخشی از پولدارها و سرمایه داران و سرمایه گذاران به اصطلاح کارآفرین که تحت لوای کارآفرینی و تولید و اشتغالزایی با زیر پا گذاشتن قوانین و ضوابط و مقررات بر کشور تحمیل کرده و میکنند از حوادثی چون کشتی سانچی و سقوط هواپیمای اوکراینی و سیل و زلزله ها بسی بیشتر است.در همین لحظه که ملت در سوگ هموطنان آبادانی هستند که زیر آوار جان دادند همان عده در حال رتق و فتق امور خود و در حال سوء استفاده و پاچه خواری برای تداوم و استمرار رانت خواری خود هستند. گاهی یک حادثه یک تلنگر و زنگ هشداری است که به خود آییم و در زندگی خود در مدیریت و حکمرانی خود تجدید نظر کنیم. گاهی باید از کاردست کشید و چند قدم آن طرف تر ایستاد و شیوه مدیریت و رفتار خودمان را بررسی کنیم و بین خود و خدای خود به قضاوت بنشینیم. بیاییم یک بار برای همیشه ساختارها را اصلاح کنیم وساختارمند عمل کنیم و قاطعانه با ساختارشکنان و قانون شکنان باهر اسم و رسمی و لو نماینده ملت و دولت ولو در لوای امور خیریه و دینی برخورد کنیم.گرچه بایدبر کارآفرینان قانونگرا و اشتغال آفرین ،آفرین گفت. گرچه شایسته است دست شایستگانی که بدون چشمداشت به مستمندان و ایتام کمک میکنند و مدرسه و مسجد می سازند بوسید اما شایسته و بایسته است آن عده ای که بانام دین برای خود دکان درست کردند و کسانیکه در لوای اشتغال ،در جان مردم اشتعال ایجاد می کنند شناسایی شوند و مهمتر اینکه برخورد قاطعی با حامیان و پشتیبانان آنان در هرپست و مقامی که باشند صورت گیرد. یک نهضتی فراگیر برای شناسایی و معرفی این عده به مردم و به دستگاه قضا ایجاد شود.یک بررسی دقیق از این سوء استفاده کنندگان صورت گیرد.تمامی هزینه هایی که این عده رانتخوار مفتخور برای احداث مساجد و مدارس و سایر امور خیریه انجام داند محاسبه و از طرف دیگر مبالغ مالیاتی که به آنهآ بخشیده شده یا فرار مالیاتی که داشتند و هزینه های پیدا و پنهانی که به کارگران و به دولت و به محیط زیست و خلاصه هزینه هایی که به طرق مختلف به این مردم وارد کردند نیز محاسبه شود.
بحث ما فقط یک برج و ساختمان بنام پلاسکو و متروپل و یک نفر چفیه به گردن بنام خاوری و یک نفر باعنوان فردی خیر بنام عبدالباقی نسیت. اینها دملهای چرکینی هستند که سر باز کردند اما خیلی از این غده های چرکین وجود دارد که چون خوره به جان این ملت افتادند اما چون یک ساختمان فرو  نمیریزند و در سراسر کشور پراکنده اند مورد توجه قرار نمیگیرند.آدمهای کوچک خطاهایشان و هزینه خطاهایشان هم کم است. اما آدمهای قدرت طلب و پولدار و اسم و رسم دارکه به جاهای محکمی وصل هستند خطاهایشان بزرگ و هزینه هایی که به ملت تحمیل میکنند بزرگتر. و این خطاکاران بزرگ خود را در پشت افراد صاحب قدرت پنهان میکنند. گاهی خود را در پشت عناوین ارزشمند و مقدس پنهان میکنند. پس یک عزم جدی وملی و اساسی لازم است تا بتوان با این افراد و با آن مقاماتی که به آنها پر وبال و قدرت و جسارت خطاکاری دادند برخورد شود.این کاری است شدنی فقط لازمه آن یک عزم قوی و تصمیم قاطع از طریق حکمرانی است.قانون به گونه ای وضع و رصد شود که اگر مثلا نماینده مجلس و وزیر و معاونش کسی را به مقامات پایین تر مثل مدیرکل و حتی مدیر یک شهرستان و بخش سفارش کند آن مدیر مادون بتواند ضمن رعایت احترام وادب و اکرام ارباب رجوع، در خصوص رعایت قوانین و مقررات و ضوابط، سر سوزنی کوتاه نیاید و قانون از او حمایت کند وبر اثر نپذیرفتن سفارشات غیر قانونی و برخورد قاطع با خواسته های بیجای آن فرد نه تنها موقعیتش به خطر نیفتد بخاطر رعایت قوانین و ایستادگی در مقابل قانون شکنان قدرتمند ارتقاء پیدا کند. ماجرا به اینجا خاتمه نیابد وسفارش کننده و حامیان آن فرد تحت پیگرد قانونی قرار گیرند تا درس عبرتی باشد برای سایرین.براثر این اقدامات قاطع و پیشگیرانه است که بسیاری از این اتفاقات نیفتد. بسیاری از اتفاقات رخ نداد اما همانند موریانه اعتماد و ایمان و امید این مردم را می خورد.تا دیر نشده بروید سراغ آن رانتخوارها و حامیان آنان. چرا هر اتفاقی می افتد مردم علیه مسولین شعار می دهند و حاکمیت را چه چالش میکشند؟ مسببین این بی اعتمادی ها و رفتارها و اقدامات ،الزاما" ضد انقلابها نیستند گرچه آنان همیشه میخواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند و از دشمن انتظاری غیر از این نیست.اما باید دانست اگر بخشی از دولتمردان با هرنیتی و از هر طیف و جناحی، به تبهکاران ظاهرالصلاح فرصت سوء استفاده دادند تاحوادثی این چنین رقم بخورد در به چالش کشیدن نظام با ضد انقلاب همراستا هستند و به نظام و کشور لطمه زدند.
 دولت مردان میتوانند از این تهدید و حادثه تلخ و ناگوار یک فرصتی تاریخی ایجاد کنند و یکبار برای همیشه بساط رانتخواریهایی این چنین را جمع کند. وقتی که اخلاقیات سقوط کند و قانوان به عناوین مختلف به زیر کشیده شود البته که برجها برسر مردم نیز سقوط خواهد کرد. اگربه همین بیانیه ها و بازدیدهای پی در پی و تسلست گفتن و تقلیل این حادثه دلخراش به یک شهرستان و به یک مالک و به یک طیف و جناح بسنده کنیم حتی اگر برج مستحکم و مقاوم و شیک و چشم نواز دیگری ساخته شود و به کسانی که خسارات مالی و جانی دیدند غرامت پرداخت شود شاهد حوادث دیگری خواهیم بود. اما این حوادث را یک بحران م مشکل حاد ملی دیدیم و با رانتخواری با هر اسم و رسمی و با حامیان و پشتیبانان این خاطیان با هر پست و مقامی برخورد شود دیگر تخم مرغ دزد شتر دزد نمی شود و برجی فرو نمی ریزد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار