شوشان - جواد الهایی سحر :
جامعه تاب آور جامعه اي است كه خبرنگار شجاع و مستقل داشته باشد از مرزبندیهای مرسوم سیاسی، قبیلهای و استانی فاصله گرفته و به تابآوری ایران بیاندیشد که طبیعت ايران را چه مي شود كه در پای تولید پولی ناپایدار به بهانه صنعت آببر، انرژیبر، آلاینده و صادرات آب مجازی در حال فروپاشی است؟
خبرنگار ما باید شجاعت، درایت و دانایی لازم برای پایان دادن به سدسازي گسترده داشته باشد چرا
كه ما در بدترين شرايط از نظر ردپاي اكولوژيكي مواجهيم، كشور ما با بدهكاري اكولوژيكي سنگین و خطرناکی روبهروست. در هیچ مقطعی از تاریخ مکتوب و شواهد دیرین شناسی موجود ایران، هرگز بحرانی چنین نگران کننده را طبیعت ایران تجربه نکرده است. تقریبا تمامي تالابهاي استان كوچك و كوچكتر و خشك و بي آب اند.
يك رسانه بايد از متصديان امر بپرسد چرا این کشور از خوزستان تا هرمزگان، بوشهر، مازندران، گیلان، کردستان و ... پول لازم برای احداث تصفیهخانه، مدیریت زباله و حل مشکل شیرابه ندارد ولي هزاران ميليارد تومان براي سدسازي هزینه می شود!؟
يك پژوهشگر رسانه ي شجاع بايد نهادهای بازرسی، نظارتی و امنیتی را نسبت به هدر رفت و انتقال آب را حساس كند؟ بپرسد كه چرا اجازه میدهیم سالانه میلیاردها متر مکعب پساب در قالب فاضلاب خانگی، صنعتی، کشاورزی و شیرابه وارد منابع آب سطحی و زیرزمینی کشور شده و آنها را از حیز انتفاع ساقط کند و در مملکت خشکسالی مصنوعی ایجاد شود تا قهرمانی با اسب سفید در هیبت سدساز و طرحهای انتقال آب به میدان آمده و مشکلات را حل کنند؟
يك خبرنگار ايرانبان بايد بدهكاري اكولوژيكي کشور را تبين كرده ،رمزگشایی از نقشه فروپاشی سرزمین را اگاهي دهد که نخست با استقرار صنایع آببر و حمایت از توسعه کشتهای نامتناسب با اقلیم ایران در مناطق مرکزی حاشیه کویر و بیابانهای کشور، خشکسالی و بحران مصنوعی ایجاد کرده و سپس با اجرای طرحهای متعدد سدسازی، انتقال آب و نمکزدایی هم سرمایههای مملکت را هدر داده و هم کدورتهایی چرکین بین اقوام ایرانی در سرآب و پایاب حوضههای آبخیز بیافرینیم.
جامعه تاب آور جامعه اي است كه خبرنگار شجاعش بايد با اطلاع رساني به موقع به سمت مزيتهاي واقعي توسعه در ایران حرکت كند كه همان استحصال انرژيهاي نو است، رفتن به سمت بومگردي مسوولانه است، استفاده از مزيتهاي ترانزيت و بازرگاني، تقویت صنايع هاي تِك و كسب و كارهاي سبز است.