شوشان - محمدسعید بهوندی، بازنشستهی فرهنگی :
دولت و مجلس باید هر چه سریعتر این لکهی زشت تبعیض بین شاغلین و بازنشستگان کشوری و لشکری و حتی بزودی بین خود بازنشستگان و بازنشستگان را پاک کنند. اینکه افزایش پایه پولی، تورم و کسری بودجه مرتباً بهانه شود، در حقیقت تلاش و تدبیر برای حل مشکل نیست، بلکه مانند سالهای زجرآور گذشته، تنها و تنها پاک کردن صورتِ این معضل است و اما حالا این مشکل چندین ساله و معطل مانده در چهار دورهی مجلس و چهار دولت به نقطهای از نگرانی رسیده که میبایست بدون استفاده از ابزار قانونی استیضاح و یا عذر خواستن از کسی، مسئولی که قادر به حل آن نیست، خودش هر چه سریعتر زحمت را کم نموده و بیش از این حقالناس را پایمال نساخته و گناه خویش را سنگینتر نسازد.
جای آن است که بدون تعارف گفته شود؛ یا قانون وضع نکنید و یا مرد و مردانه بر سر اجرای کامل و مطلوبش بایستید. این چه توجیهی دارد که لایحهی متناسبسازی پس از شش ماه بیتوجهی کامل، عاقبت پس فرستاده شود؟! شخصی که سیسال یا سی و پنجسال و حتی شاید بیشتر به این مملکت خدمت کرده، دیگر به هیچ وجه نه تنها بدهکار کسی نیست، بلکه طلبکار است. زیرا جوانی و سلامتیاش را هزینهی خدمتش نموده است. بنابراین حق دارد به نسبت حق مسلمی که قانون برایش معین نموده(اجرای مادهی 30 قانون برنامهی ششم و دائمی شدن متناسبسازی حقوق بازنشستگان بر مبنای حداقل 90 درصد ناخالص حکم حقوقی شاغلین همتراز) و نه هم بیشتر، با آرامش زندگی کرده و شرمندهی اهل و عیالش نباشد.
آیا آنانی که سالها تنها با بهانه آوردن، تلاش و قدمهای اندکی را در راه حل این مشکل استخوانسوز بیعدالتی و تبعیض در دریافتهای نجومی و آبباریکهای برداشتهاند، هیچ فکر نکرده و نمیکنند که شاید آه گرمی از سینهای سوخته به درجهی اجابت رسیده و تنبیهشان سازد؟! حقیقتاً خیلی بد است که عدهای از پرخوری معدهشان دارد میترکد و عدهای دیگر از سوء هاضمه خواب با چشمانشان آشنا نیست، آیا برای این اتفاق نامیمون باز هم بهانهای مانده است؟!
علاوه بر دولت، وکلای ملت در مجلس شورای اسلامی که سوگند وفاداری به منافع مردم و خدمت به آنان یاد نمودهاند، چگونه در حوزههای انتخابیهشان چشم در چشم بازنشستگان شریف کشوری و لشکری دوخته و خواستهی قانونی و مکررشان را میشنوند؟! چه توجیهی برای این تبعیضها جفت و جور میکنند؟! و از آن سختتر چگونه میخواهند برای بودن در مجلس آینده از همینها بخواهند تا دوباره برای یک دورهی چهارساله به آنان اعتماد نمایند؟!
این نیز مطلب هفتاد و پنجم اینجانب است که امروز پنجشنبه 1401/6/3 برای 150 نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ارسال نمودم. خدا گواه است که بارها از سوی بعضی از بازنشستگان شریف مورد شماتت قرار گرفتم که بس است، دیگر مطلب برایشان نفرست. نمیشنوند، نمیخوانند و اصلاً توجه نمیکنند. اما قانع نشدم و خواهم نوشت و بازهم خواهم نوشت... زیرا مطمئنم خدا با ماست!
توکلنا علیالله و هو حسبنا