شوشان - دکتر غلامرضا جعفری :
این روزها مردم هم یک طوری شدهاند انگار! آقا پشت ماشینش مینشیند و گازش را میگیرد تا لابد به جایی برسد اما هنوز نرسیده، گوشی موبایلش را برداشته و بدون اهن و اهونی یک راست میزند هر چه صغیر است و کبیر را با ترکهای کور زخم و زیلی میکند! که مثلا چه شده؟! جناب آقای راننده یک فقره چاه پیر را ندیده و با خودروی خود پریده در اندرون چاه؟
جان برادر شما ندیدید مقصر دیگرانند! اصلا بودن همین یک فقره مبلمان شهری انگار برای برخی مردمان سخت است!! آن هم چاهی که سالهای مدیدی است همین وسط خیابان جا خوش کرده و دیگر حق آب و گل شاملش میشود!
سالها پیش خیابانی آسفالت میشود و در اثر باقیمانده کمالات مجری و ناظر و اینها؛ یادشان میرود دهانه این چاه را با خیابان همسطح کنند! خوب که چه! اصلا مگر امروز اتفاق افتاده! یعنی این جناب راننده از جان این چاه تنها و بی کس چه میخواهد که با دوربینش زندگی خصوصی بیچاره را به هم زده؟!
آدم دلش میسوزد وقتی که مدیران محترم همه عصبانیت خود را بر سر همین چاه فاضلاب تنها میریزند! بعد از البته مرگ سهراب، سهراب نبود شاید سمند و شاید هم رانا، ،اصلا بگو دنا! البته خوب است که هنوز خودرویی به نام سهراب نداریم و گرنه چه پسرکشانی در خیابان میدیدیم!
به هر روی و بعد از یورش به چاردیواری خصوصی آن چاه فاضلاب تنها! جماعت محترم رفتند و کلکش را تا لبه آسفالت خیابان کندند.تا درس عبرتی باشد برای بقیه چاهها که خیال و فکر نکنند اینجا هرکی هرکی است! در پایان یک عدد موسیقی بندری به همراه آیین افتتاح لبه چاه فاضلاب برگزار شد و همه چیز به خیر و خوشی و رو به پایان بود.
البته مشاوران درگوشی اشاره کردند آقا بگیرش، آقا بگیرش؛ پس سهل انگاری راننده چه؟ اصلا این خودروی چپکی عوارض سالیانهلش را داده که حالا باعث این همه تضعیف أدم.ها هم شده!
مشاوران کمی عمیقتر درگوشی رفتند و با تاکید یادآوری کردند: شما خیلی هم جدی نگیرش! فقط یک طوری نشان بده تا هوس خسارت گرفتن از کلهشان بپرد! بیچاره اما شهروند اهوازی که اصلا پی خسارت گرفتن نبود.
در نتیجه همینطور که مشغول بریدن روبان چاه بازیافتی بودند به اشاره همان مشاوران گفتند ما نه اینکه ندانیم اما چه کنیم وقتی تمام وجودمان از نیاز به خدمت گذاری به مردم تا ذات لبه پر شده! این است که میدانیم این خودروی ایرانخودرویی چنین چنین هم بی تقصیر نبوده وگرنه آدم اول صبح باشد و چاهی به این پهنی و عمقی نبیند!
حالا هم اگر کسی قبول ندارد بگوییم مقصر خود ایران خودرو است که ماشینهایش صبح زود انگار کورند و چاهی، آن هم این هوا چاه را نمیبینند. غائله را تمام کنیم و برویم برای پاره کردن روبان بعدی!
خلایق گفتند رضایتمان جلب شد به ناگزیر، و حتی همشهری به فنای خودرو رفته نیز چاره را در رضایت دید…
قضیه داشت ختم به خیر میشد که مدیرعامل ایران خودرو زنگ زد- البته هنوز کسی نمیداند به کجا- خلاصه اینکه زنگ زد و اعتراض شدید خود را اعلام کرد که مگر روشندلید همگی! و چنانچه میدانید روشندلی یعنی مگر کوری بچه! و نمیبینید که این خودروی نازنین از محصولات ملی ما نیست و متعلق شرکت شقیق یعنی سایپاست. اما شما با این تهمتها میخواهید نان چند ده هزار نفرپرسنل بخش صنعت تولید خودرو را ببرید و عین توطئه برخی اهل توطئه هی خودرو بیاورید!
کسی آهسته گفت این جناب مدیر کل خودروهای ملی؛ انگار دست کمی از سیمای میلی هم ندارد! آقا یکی به ایشان برساند خودروی چپ و چیلی شده از راسته جماعت اروندی است، اروندی است که از چاه سالم اما با کلی شکستگی بیرون آمد، اگر از جماعت ملی شما بود که هم راننده و هم خودرو و حتی خود چاه مراسم هفت و چهلمشان در پیش بود.
بوق اشغال تلفن همراهی از بغل میکروفن و قیچی روبان بلند شد و همگی رفتند تا به سلامتی بقیه شهر را دوباره روبان کاری کنند!