شوشان ـ فاضل خمیسی :
کیا یادشان است ! وقتی در مراسم عزا یا عروسی سفره می انداختند و از شلوغی و ازدحام جمعیت ، حاضرین تنگاتنگ نشسته و جایی برای سوزن انداختن نبود ، برای اینکه جایی برای مهمانان تازه وارد باز شود ، کودکانِ را ، بعضاً با تشر و خشونت از سر سفره بلند کرده و به بیرون میانداختند و بدبخت کودکی که بدون همراه یا پدر در اینگونه مراسم حاضر می شد!
هنوز فراموش نکرده ایم که کودکان و نوجوانان برای حرف زدن با بزرگتر به لکنت و خجالت می افتادند و این ترس را به غلط «احترام به بزرگتر» تعریف و نوجوانِ مؤدب کسی بود که سربزیر و آرام و مطیع محض بود. در صورتیکه پیوست کودکی ونوجوانی ، شور و شوق و بازی و ماجراجویی است، دراین راستا حوزه ی فرهنگی سنت گرا، تمام تلاش خود را کرد که استمرار خطی نسل ها حفظ و کودکان حاضر کپی برابر اصل کودک دیروز باشند ، غافل از اینکه خالقان دنیای جدید غالباً در سنین زیر ۲۴ سال بودند، آنها تربیت جهان شمولی را بر پایه ی دنیای دیجیتال و متاورس مهندسی کرده و تمام آموزه های قبلی را به چالش کشیدند.
اینک، نسل «z» با پشتوانه ی بسیاری از عواملِ تکنولوژیکی تا تحولات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی، هر چند غریبانه اما بسیار متفاوت و امیدوارنه خویش را به منصه ی ظهور رسانده و با قابلیت هایی که نشان داد وثابت نمود مهمترین عنصر کیفیت فرهنگی یک جامعه چگونگی نگریستن و توجه به کودکان و نوجوانانش بوده و به این حوزه بعنوان یک فرصت بی بدلیل تلقی می گردد.
حالا دیگر مهمترین دلیل رشد اقتصادی متناوب کشورها نه زمین و نفت و گاز بلکه توجه تکنیکالی و برنامه ای به تربیت کودکانش است، بطوریکه با یک نگاه اجمالی به توزیع سرانه درآمد ملی کشورها به راحتی تفاوت کشورهای درمانده درترقی! را با سایر بلاد مترقی میتوان تشخیص داد، مملکتی که سهم بالاتری را برای آموزش و کودک و نوجوان تخصص میدهد در رده ی بالای رشد اقتصادی پایدار قرار داشته و کشوری که اهمیت کمتری را برای این بخش قائل است در قعر جدول دست و پا میزند!
حالا دیگر کود کی و نوجوانی دوره ای گذرا و پلی برای بزرگسالی نیست بلکه مهمترین شاخص برنامه ریزی آینده ی یک کشور و مدارس (بخصوص دبیرستانها) مهمترین نهاد جامعه پذیری اجتماع بشمار می آیند.
با افراد کوتوله ی فکری و کم سوادفهمی که هیچ درکی از جهان حاضر نداشته و فقط در جهان محدود و تیره ی خود سیرمی کنند نباید انتظار داشت که دنیای مدرن جوان و نوجوان را بفهمند و برای آن برنامه ریزی کنند. آنها شادی و متفاوت بودن رفتار نوجوان و جوانان را تهدید دانسته و با مظاهر آن به هر طریق ممکن مخالفت میکنند.
هرچند نسل ما ، وارث کجروی و ناراستی گذشتگان است ، اما حالایی که به جرأت میتوان به آن عصرنوجوانان گفت ، جهان رو به بهتر شدن است ، در واقع اگر قرار است جهان در آینده از ناملایمات نجات پیدا کند، این نقش را نوجوان و جوانان حاضر ایفا میکنند.
نسل«z» تا آنجا پیش رفته ، که وظیفه ی تاریخ نویسی را از دست فاتحان و قدرت مآبان گرفته و خود با دقت و راستی به نگارشش می پردازد، تاریخی که نوجوانان مینویسند بسیار قابل اعتمادتراز بزرگسالانی است که جهان را به این روز فلاکت بار انداخته اند، آنها روایت گران صادقی هستند که به هیچ وقت حاضر به دروغ گفتن نیستند.
نوجوانان امروز هیچ شباهتی به نوجوانان نسل های قبل از خود را ندارند، آنها
بی نهایت آزادی طلب، صادق، مهربان و در معصومیت کودکی خویش پایدارترند، نوجوانانی که بر ریا و چندرویی جامعه طغیان کرده و حاضر نیستند بخاطر منفعتی ظاهری، از انسانیت خویش فاصله بگیرند.
حالا دیگر مصلحان اجتماعی که نبض جامعه را نشان میدهند ، فلان فیلسوف و یا فلان سخنران حراف نیست بلکه نوجوان وجوانی است که مطالبه گر یک زندگی استاندارد مبتنی بر احترام و حقوق فردی است.
امروزه صحبت از سرعت و شهر هوشمند و بدون کربن و بشریت بدون جنگ است است ، ایده هایی که جوانان تلاش دارند آنها را از آرزو به واقعیت تبدیل کرده و تمام تلاششان را میکنند که انسان را به حقیقت وجودی خود بازگرداند.
جوان امروزی آینه ی شفاف فرداست ، و جوامعی پیروزند که آینه ی فردای خویش را ارج گزارده و بر اثر ناکارمدی و بی خردی آنرا نشکنند ، کاری که مهمترین علت عقب ماندگی کشورهاست!