شوشان ـ علی عبدالخانی :
▪️دماگوگی به معنای عوامفریبی است.
یکی از صفات عمومی دماگوگها شعارهای فریبنده و وعده های تحقق ناشدنی است.
این قبیل عوامفریبان معمولا خودخواه، تنگ نظر و نسبت به اطرافیان خود ( به استثنای یک حلقه از فرصت طلبان ) بسیار بدبینند.
▪️آنها برای نیل به اهدافشان قولهای واهی می دهند و به هیچ خط قرمزِ اخلاقی، اداری و عرفی پایبند نیستند. نحوه ی مدیریت دماگوگها ( چنانچه به منصبی برسند )، عموماً از نوع بزرگنمایانه، عامیانه و غیرتخصصی است.
▪️نکته ی ظریف در ترکیب شخصیتی این اشخاص، غلط اندازی شدید آنان بگونه ای است که گاهی مورد لطف و محبت و احترام لایه هایی از جامعه نیز قرار می گیرند. بیشتر آنان فرمانبر و خط گیر هستند تا خط دهنده و مبتکر!.
▪️روش بدست آوردنِ پُست و مقام این تیپ از آدمیان نیز تأمل برانگیز و به هیچ عنوان تابعی از شاخصهای کیفی نیست و عموماً بواسطه مناسبات محفلی و توصیه های نامریی!! به جایگاه موردنظر خود می رسند لذا بجز حلقه ای از کارکنان منتفع، میانه ی مناسبی با نیروهای متخصص و حرفه ای ندارند و شاید به همین دلیل باشد که به آنان *" دماگوگهای انگیزه کش "* نیز می گویند.
▪️معمولاً محیط پیرامون این تیپ از اشخاص محل مناسبی برای رشد و نمو و بهره مندی چرب زبانان و متملقانِ منفعت جو است.
▪️در جهان امروز از دماگوژی بعنوان یک بیماری و از تعامل اداری آنها بعنوان یکی خطرناکترین شیوه های مدیریتی که نقطه مقابل رشد و توسعه است، یاد میکنند.