امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ فائزه رحیمی مقدم :
حادثه ای که حدود ساعت 19، 22 مرداد1402 در شیراز به وقوع پیوست و یادآور آبان خونین سال گذشته شد که سیزده نفر از زائران و مجاوران آن امامزادهی شریف طی یک عملیات تروریستی به شهادت رسیدند. آنچه مسلم است هر قطره خونی که به ناحق در آن صحن مبارک ریخته شد نشاندهندهی مظلومیت افرادی است که همواره صف اول قربانیان تروریستهایی هستند که در سراسر جهان تحت رهبری عقاید شوم افراطی، چالشی دهشتناک را برای نسل بشر ایجاد کرده اند!
در پی هر اتفاق ناگواری که گاهی امنیت کشور را نشانه می گیرد، تمام دستگاه ها و سازمان ها با اتخاذ رویکردی به تقابل با موضوع می پردازند؛ در این میان یک مسئله قابل توجه، عملکرد رسانه های مرجع ایرانی است که نه تنها در این مواقع به شدت نامنظم و غیرحرفه ای عمل می کنند بلکه حتی فراموش می کنند تا پیش از اثبات هر احتمالی نمی توان در مورد آن با قطعیت صحبت کرد، آنچنان که مجری شبکه خبر به محض دریافت این خبر در برنامه ی زنده با یک سؤال غیرحرفه ای از حجت الاسلام مصطفی پورمحمدی سعی در ارتباط این موضوع با انتخابات داشت!! جناب آقای مجری در کجای این جهان آداب و اصول خبرنگاری و رسانه را آموخته اید؟ باور کنید گرم کردن بازار انتخابات ترفندهای دیگری نیز دارد؛ بهتر نیست به جای استفاده ابزاری از خبر هولناک حمله ی ترورستی حداقل از جملاتی در محکومیت این اقدام ناگوار استفاده می کردید و واقعاً در کنار مردم قرار می گرفتید تا اینکه هر اتفاقی را به انتخابات مرتبط کنید و به گرمای گفت وگوی خود بیفزایید؟!
ساعتی بعد، خانم مجری بی اطلاع از زیرنویس شبکه، بی بی سی را منبع غیررسمی می نامید تا پس از ده دقیقه متوجه شد که منبع خبر را اعلام نماید. البته مثل اکثر اوقات مردم خبرها را در شبکه های اجتماعی پی می گرفتند و شبکه خبر بعد از همه وارد صحنه خبررسانی می شد. آنها که این عملیات شوم را «مسلحانه» نامیدند زودتر فعال شدند تا ما که «تروریستی» بودن حادثه را به خوبی می دانیم! مسئله ی اصلی برای مخاطب اینجاست، اهالی صدا و سیما، مرجعیت خبری خود را چگونه می توانند بازستانند؟
غفلت از رسانه و قدرت آن بزرگترین خطای استراتژیک است؛ اکنون که جهانی شدن همه ی مسیرها را طی کرده و به سرمنزل مقصود رسیده است و حالا که جنگ روایت ها به قدری قدرتمند شده که حتی توانایی برهم زدن همه محاسبات پیشینی در تمام عرصه ها را دارد، چرا ایجاد کلان روایت از کشورمان به قدری سخت شده که گویی در عرصه دیپلماسی عمومی چونان بازیگری منفعل، هیچ تعریف، ترسیم و تصویری از خود برای مخاطبان جهانی ایجاد نکرده ایم و گویا هماره دریافت کننده اطلاعات از دیگر کشورها هستیم؟!
کاش در این مدت و پس از عملیات تروریستی آبان ماه گذشته از سوءتفاهم ها میان ایران و باکو نام برده می شد تا مخاطب ایرانی بداند چرا وقتی عنصر اصلی هدایت و هماهنگکننده عملیات تروریستی پارسال در شیراز یک تبعه ی آذربایجان بود که با پرواز از فرودگاه بینالمللی حیدر علیاف در باکو و از مرز هوایی فرودگاه امام خمینی(ره) وارد کشور شده بود و پس از رسیدن به تهران خبر حضور خود را به عنصر هماهنگکننده در جمهوری آذربایجان اعلام کرده بود و ادامه ی ماجرا ...؛ اقدام بازدارندهای صورت نگرفت؟ در اینجا فقط تابعیت فرد مهاجم مد نظر نیست بلکه استفاده از خاک یک کشور برای هدایت اقدام تروریستی مهم است! البته وزارت امور خارجه جمهوری آذربایجان حالا در اقدامی قابل تأمل اقدام تروریستی که منجر به جان باختن مردم بیگناه در شیراز شد را به شدت محکوم کرده است!
تروریسم تکفیری با هر اسم و عنوان به علت نوع تفکر، اصول و مبانی ایدئولوژیک و اعتقادات افراطی در مقابل شیعیان جهان قرار دارد. تا هنگام نگارش این مطلب (عصر دوشنبه) در حالی که در اخبار رسمی صداوسیمای ایران از داعش به عنوان مسئول این عملیات نام برده میشود، هیچیک از رسانه های رسمی این گروه اعلامیهای منتشر نکرده است و آخرین اخبار در مورد این گروه افراطی در رسانه های منتشر کننده اخبار داعش، به 4 روز پیش و بمبگذاری در دیرالزور سوریه مربوط می شود. البته با استناد به نوع عملیات، محل انجام عملیات، فرد تروریست و دیگر نشانه ها و البته اشاره به بخش های خبری صداوسیمای ایران این عملیات نیز داعشی است.
داعش، یک تفکرِ در جریان است و هیچگاه نمیتوان از نابودی یک تفکر سخن گفت. در هفتههای اخیر عملیاتهای داعش در سوریه افزایش یافته است که خبر از طرح جدید حامیان تروریسم در جهان علیه شیعیان میدهد. شرایط امنیتی پیرامون کشور ما بهشدت دچار تحول شده است از یک سو در پاکستان آمار ترورها افزایش یافته است، جایی که شرایط پرورش و اسکان تروریستها نیز در آنجا وجود دارد. از سوی دیگر افغانستان هم که یک حکومت نیمبند دارد که اگر خودش با ما مشکلی نداشته باشد ولی محیط پرورش و اسکان داعش و گروه های تکفیری شده است؛ در راستای این مورد حتی دبیر کل سازمان ملل در گزارشی به شورای امنیت ملل متحد از افزایش توان عملیاتی داعش در افغانستان و جدی بودن تهدید این گروه خبر داده است. در این گزارش نیز به آمار سه تا پنج هزاری از نیروهای داعش در افغانستان نیز اشاره شده که به معنای تهدید قطعی امنیت منطقه است. در شمال غرب هم که آذربایجان و دولت باکو حمایتهای ویژهای از تروریستها و اسرائیل دارند و نکتهی قابل توجه این که دوازده شرکت فعال اسرائیلی در قرهباغ مشغول به بازسازی هستند، از طرف دیگر همچنین کردستان عراق هم شرایط ورود تروریستها به کشور را تسهیل می کند. در این شرایط مسئولیت نیروهای اطلاعاتی و امنیتی ایران دوچندان می شود و جای بسی تعجب و سؤال است که چرا در کمتر از یک سال، یک جنایت دوباره تکرار شده است؟!
بدون شک در شرایط حال حاضر منطقه که زنگ خطر برای دستگاه های امنیتی کشورهای محور مقاومت به صدا درآمده، قرارگیری در آستانه ی اربعین حسینی و نزدیک شدن به سالگرد اتفاقات تلخ سال پیش و همچنین اهمیت انتخابات پیش رو، بدخواهان و دشمنان اتحاد و همبستگی مردم ایران، بیش از گذشته فعال هستند، امری که به مراقبت بسیاری از سوی نهادهای امنیتی مرتبط و خود مردم نیاز دارد. مبادا دامن زدن به دوگانه ها در سطح ساختاری به تعمیق شکاف اجتماعی منجر شود که در این صورت شاهد دسیسه های خبیثانه تر و از دست رفتن سرمایه های انسانی خواهیم بود؛ دور باد و مباد...
پاسخ به این عملیات، اتاق فکر تروریستها و کاخهای حامیان مدعی حقوق بشر آنها را باید به لرزه دربیاورد و هر تروریستی باید خوب بداند از باب المهدی تا قدس شریف، راهی نیست!
«وَ سَیَعلَمُ الذینَ ظَلَمُوا اَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُون»