شوشان ـ محمدرضاچمن نژادیان :
حزب معبد من است. شهید مظلوم بهشتی ره
رکن اصلی و اساسی نظامهای دمکراتیک و مردمسالار واقعی موثر حزب و نهادهای مدنی صنفی می باشند. جوامعی که ادعای مشارکت اثربخش اکثریت ملت در سرنوشت خود و امور مملکت دارای را دارند، می توان با بررسی چگونگی فعالیت احزاب و نهادهای مدنی صنفی آن جوامع را راستی آزمایی کرد. زیرا شاخصه ی اصلی اثبات ادعای مدعیان نظام دمکراتیک وجود احزاب مستقل از حاکمیت و فراگیری درون آن برای سازماندهی پایگاههای اجتماعی و صنفی برای مشارکت و رسیدن به قدرت از پایان به بالا می باشند. از قدیم الایام تاکنون نظامهای توتالیتر و استبدادی بعضاً برای سرپوش گذاشتن بر رفتارهای غیر مدنی و نادمکراتیک خود دست به یکسری تحول خود ساخته می زنند. که بیشتر عوام فریبی داخلی و یا برای رد گم کردن نهادهای ناظر بیرونی و رسانه های آزاد و مستقل بوده اند. یکی از این طرفندها ساخت و ساز نهادهای حاکمیت و دولت ساخته بصورت دستوری احزاب و نهاد سازی حاکمیتی برای جلوگیری از احزاب فراگیر مردمی و نهادهای مدنی می باشند مانند حزب رستاخیر دوران پهلوی دوم و نهادهای به اصطلاح مردمسالاری حاکمیتی چون احزاب پادگانی و هیئت های مذهبی با رانت و تقویت غیر عادلانه درون نهاد دولت ها می باشند. در ورای این دو رویکرد انحرافی حکومتی به نهادهای مردمسالاری و مدنی نوعی از فعالیت گعده ای از طریق عده ای قدرت طلب و ثروتمند هستند، که بصورت باندهای مافیایی برای کسب قدرت و ثروت احزاب را به نوعی با ظاهری قانونی و مدنی راه می اندازند اما به عنوان بنگاه دو نبش کسب نزد دولتها و اقشار مختلف ملت و حتی با خرید و فروش مقام و مناصب بهره برداری نموده و می نمایند. که معمولاً جمع مشخصی و باندی در مکانی و محل خاصی تحت لوای حزب دور هم می شوند، و به طراحی و مهندسی انتخاباتی برای تقسیم مناصب قدرت و ثروت بین خود و حواریون پادو به تناسب دوری و نزدیکی به افراد شاخص شده با لابیگری و رانت دهی می پردازند.
هم اکنون در جامعه ی پر از محدودیت مدنی ما برای فعالیت احزاب واقعی و فراگیر به وفور چنین رفتارها و رویکردها مشاهده می گردد. که این مسیر انحرافی ضد مدنی ناسالم و پوپولیست مدرن با بداخلاقانه های لویی جرگه ای ارتجاعی گاهی از سوی نهادهایی از قدرتها و افراد ذی نفوذ حمایت و تقویت می گردند. اما برخلاف آنچه بیان شد، حزب جایگاه سازماندهی ، آموزش مدنیت، برنامه ریزی، مدیریت و نخبه پروری با کادر سازی برای مشارکت آزادانه و آگاهانه در سرنوشت و اداره امور برای خدمت به ملک و ملت می باشد، و واقعیت فلسفه ی وجودی آن اینچنین باید باشد.نه بنگاه معاملاتی است، که برخی به عنوان دکان دو نبش ملت و حاکمیت از آن در تمام فصول برای فروش محصولات خاص یعنی مقامات قدرت و مراکز ثروت بهره می گیرند. تا درآمد های آنچنانی از راه حزب و باند که به نوعی کالاهای احتکاری و قاچاق خود به ملت و حاکمیت برای کاسبکاری قالب نمایند.
کسانی و شخصیتهایی که از طریق لابیگری و رانت خواری برجسته شده اند، و بجای مردمسالاری و شایسته سالاری در صدد قدرت طلبی با مردم سواری هستند.
اما دم از احزاب ونهادهای مدنی صنفی خاصی می زنند. در اصل راهزنانی هستند که شب را روز و روز را شب برای ملت و حاکمیت جلو می دهند، تا از بیت المال، جیب و حیثیت ملت بدون ترس، پرسشی و پاسخگویی با خیال راحت و آرامش درون دزدی مشروع از توبره و آخور نمایند.
چنین افرادی در شرایط گرگ میشی با بدبینی و بی میلی حاکمیتهای ایدئولوژیک و توتالیتر به نهادهای مردمسالاری و واسط در تاریخ و انقلاب اسلامی کم دیده نشده اند و کم هم نیستند.
لذا ضمن اینکه چنین احزابی ضد مردمسالاری و ساختگی هستند، باید درب آنانرا تخته و پلمپ کرد و باید با روشنگری به افکار عمومی معرفی نمود و عطایشان را هم به لقایشات بخشیده شود. و ضمن معرفی این بنگاه های بداخلاقانه ی مدنی و بنگاههای معاملاتی قدرت و ثروت باید کنشگران واقعی و مدنی به افشاگری چهره های خائن به ملک و ملت بپردازند. باید سران و سرکردگان باندهای قدرت و ثروتهای مافیایی را برای سالم نگهداشتن نهادهای مردمسالاری مدنی، شایسته سالاری و فعالیت اثربخش احزاب واقعی فراگیر با اصلاح مسیرهای کنشگری روشنفکری و سازمان یافتگی نخبگانی شناسایی کرد.
آنگاه رهزنان مدنیت و توهین کنندگان به شعور اجتماعی ملت را رسوا و به افکار عمومی معرفی نمود. تا راهزنان و عوامل سر سپرده ابتداء از درون احزاب و نهادهای مدنی که خانه ی اول ملت هستند، بیرون ریخته شوند. لازمه ی اینکار روشنگری عالمانه آشکار تر گردد،
شاید تا حدودی مراکز ثقل تصمیم گیری و قانونگذاری برای مقدرات مملکت از لوث چنین افراد مرتجع و بنگاه داران قدرت و ثروت پاک گردد و عامدانه برای جلوگیری از عوام فریبی، تنویر افکار و هوشیاری عمومی می باشد. تاچهره ی کریح و واقعی کاسبکاران با نهادهای مدنی و ارکان قدرت و ثروت برای ممانعت به مجلس شورای اسلامی و خانه ی دوم ملت