شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۰۹۰۸
تاریخ انتشار: ۰۳ دی ۱۴۰۲ - ۱۵:۵۱
واقعیت با آن‌چه می‌بینیم تفاوت دارد:

شوشان ـ مجتبی حلالی :

بخش اول:

همواره به حس خود اعتماد کنید، جردن پترسون می‌گوید: هرگاه حس کردید طرف مقابل‌تان در حال دروغ گفتن و یا مخفی‌کاری است، درجا از او جزر 55 را سوال کنید و اگر بالای 5 ثانیه نتوانست پاسخ دهد، یعنی حس شما صحیح است و طرف مقابل‌تان در حال دروغ و یا مخفی‌کاری است. (تفسیر بر عهده مخاطب).

مهدی اخوان ثالث زیبا سرود: تو را با غیر می‌بینم و صدایم در نمی‌آید، دلم می‌سوزد و کاری ز دستم بر نمی‌آید.

بخش دوم:

جزییات. بیان جزییات می‌تواند کارگشا و آگاهی‌بخش باشد، اگر ظرفیت فهم و شنیدن و حتا دیدن جزییات یک موضوع وجود داشته باشد. یا این‌که واقعیت برآشفته‌مان نکند.

همان‌گونه که برای اظهارنظر و یا رد و پذیرش هر موردی باید اطلاعات کافی و موثق در اختیار باشد، به همان میزان باید در نظر داشت که نباید پا بر روی عدالت و انسانیت و حقیقت گذاشت.

سوءتفاهم‌ها و اختلافات هم می‌تواند ناشی از همین عدم برخورداری از اطلاعات کافی باشد. واقعیت این است برای هر اظهارنظر و حمایت باید تعصب را کنار گذاشته و در عین اخلاق‌مداری و عدالت رفتار کرد.

بخش سوم:

پدر بزرگم. مردی خشک و منظم است. قواعد و قوانین خاص خود را دارد. بزرگ خانواده است و حرفش حرف و ختم کلام تلقی می‌شود.

محبوبین و مغضوبینی هم دارد. من جزء محبوبینش هستم. مرا دوست دارد. من نیز او را دوست دارم. پای نصایح و روایت‌هایش همواره نشسته‌ام. درس گرفته‌ام. او همواره یک نصیحت داشته و دارد و آن هم شعر سید اشرف الدین گیلانی است؛ «تا که دستت می‌رسد غیر از نکوکاری مکن، می بخور منبر بسوزان مردم آزاری مکن».

او به جز اخبار داخلی از صدا و سیما هیچ شبکه‌ای را دنبال نمی‌کند. او همواره آخرین اخبار داخلی را دست به نقد در اختیار دارد و هرگاه به او سر می‌زنم و کنارش می‌نشینم، پس از چاق سلامتی‌ها، به دستاوردهای دولت اشاره می‌کند. این رویه در سال‌های اخیر و در دولت‌های مختلف وجود داشته و هر اقدامی برایش قابل تحسین و غرور آفرین است.

در این میان یکی از روسای جمهور از محبوبینش بوده و هست. صدایش را که می‌شنید و یا تصویرش را که می‌دید، صدایش می‌لرزید و اشک می‌ریخت. با دل و جان باورش داشت. آری! حلقه مفقوده جامعه‌مان شاید همین باشد، اخلاق و باور قلبی.

پوستر آن رییس جمهور بر درب و دیوار خانه نصب شده بود و این‌گونه ارزش و احترام او را حفظ می‌کرد. لیکن هر آن‌کس به منزلش می‌آمد، می‌دانست که در برابر هر کم و کاستی هم اگر هست باید سکوت پیشه کرده و صرفاً از محاسن و پیشرفت‌ها سخن گوید در غیر این صورت مسوولیت هر بخوردی با خودش بود.

روزی میثم برادر بزرگترم در شلمچه آن رییس‌جمهور ـ محمود احمدی‌نژاد ـ را می‌بیند و برایش از علاقه بیش از حد پدربزرگم می‌گوید و باعث می‌شود تا دقایقی را تلفنی گفت‌وگو کنند. پس از آن باز هم اشک و هیجان.

بخش چهارم:

چند شب قبل، به او سر زدم. یک ساعتی کنارش بودم. اخبار 22 در حال پخش بود و به افتتاح بیمارستان 260 تختخوابی فردیس اشاره شد. حتا به افتتاح خط مترو پرند نیز اشاره شد. همه این اقدامات مایه مباهاتش بودند و به‌واقع خوشحالی می‌کرد.

ولیکن از گرانی‌ها و شرایط سختی که مردم دارند نیز گلایه‌هایی کرد. او از وضعیت نامطلوب اقتصادی و معیشت مردم ناراحت بود و تأمین مایحتاج روزمره را سخت می‌دانست. اگرچه برای من می‌گفت و مصلحت را بر نگفتن اعلام می‌کرد. اما مقصودش بیشتر حس امیدواری بود و این‌که صبح خواهد شد این شب و تیره‌گی‌ها.

سخن از مصلحت شد و موضوع فیلم مصلحت را برایش شرح دادم، پیغامی که در این فیلم به صراحت بر آن تأکید می‌شود، دوری از تبعیض و برقراری عدالت است. اصرار فیلم بر حفظ بنیان‌های دین بر پایه دوری از هرگونه عبور از عدالت اجتماعی است. و اتفاقاً تأکید می‌کند مصلحت بر آن است تا هر متخلفی در هر مقام و منصبی و هر آقازاده‌ای با هر پشتوانه‌ای اگر مرتکب قتل شد و یا مرتکب عمل خلافی شد، باید به جزای عمل خود برسد. هیچ فرقی میان افراد نباید قایل شد.

بخش پنجم:

مصلحت بر سرپوش گذاشتن نیست، چرا که در این شرایط جهانی که ثانیه‌ای اخبار مخابره می‌شوند و هیچ خبری از گوش و دید مردم پنهان نمی‌ماند، سرپوش گذاشتن با بهانه مصلحت نظام، قطعاً بیشتر خدشه بر پیکره دین و نظام وارد می‌کند.

در تهران و در شهرک لواسان بلواری هست به‌عنوان باستی، در این بلوار ویلاهای سوپر لاکچری ساخته شده که الگوی معماری آن‌ها مانند ویلاهای منطقه‌ای به‌نام بورلی هیلز واقع در لس آنجلس آمریکا است؛ لذا این منطقه در تهران به‌عنوان باستی هیلز نامگذاری شده و قیمت‌ها به بالای 150 میلیارد تومان می‌رسد. گفته می‌شود برخی مسوولین در این منطقه صاحب ملک و اموالی هستند. و می‌گویند پیمانکار ساخت و ساز ویلاها در این مناطق نیز از نزدیکان برخی مسوولین بلند پایه کشور هستند. قیمت‌گذاری هم برعهده آن‌هاست.

تفاوت میان زندگی شهروندان با بسیاری از مسوولین زمین تا آسمان متفاوت است. بسیاری از خانواده‌ها برای خرید سیسمونی نوه خود سعی می‌کنند هرجور شده قیمت را مدیریت کرده و برخی وسایل غیر ضروری را حذف کنند، در مقابل اما برخی مسوولان صفر تا صد و شاید بیشتر از آن‌چه نیاز است را از ترکیه خرید می‌کنند.

برخی افراد را دیده‌ایم که یک کفش را یک سال، دو سال و سه سال و حتا بیشتر استفاده می‌کنند. واکس و ابر روغنی می‌زنند و تمیز می‌شود. در مقابل اما تصاویری منتشر می‌شود که فقط مبلغ کفش کالج آن مسوول به میلیارد می‌رسد.

عزیزی بود به‌خاطر عدم توانایی در تأمین هزینه‌های دانشگاه از ادامه تحصیل صرف‌نظر می‌کند و وارد بازار کار می‌شود و مسیر زندگی‌اش را از تحصیلات عالیه و احتمال بهبود شرایط به زندگی دیگر تغییر می‌دهد. در مقابل اما دائماً از زندگی آقازاده‌ها و دختران برخی مسوولین اخباری می‌آید که با چند هزار دلار در کشورهای مختلف مشغول تحصیل هستند و روزمره‌شان هم تأمین است و مبالغ برایشان حواله می‌شود.

هر روز گرانی، هر روز افزایش قیمت. هر روز کوچک‌تر شدن سفره های مردم، در مقابل اما خبری می‌آید که انفجار ایجاد می‌کند. سه و نیم میلیارد دلار. جالب است بدانید سرمایه کل زندگی برخی سرشناسان و بیزینس‌من‌های دنیا حدوداً به 3 میلیارد دلار می‌رسد.

بخش آخر:

شفافیت در درآمدها و چگونگی کسب ثروت‌های هنگفت می‌تواند راهگشا باشد. می‌تواند مرحم دل و اذهان مردم باشد. می‌تواند تشویش و احساس تبعیض در مردم را کاهش دهد. لذا اگر هر کس از راه‌هایی غیر از قانون! املاک و اموال و مبالغی را کسب کرده، برای مصلحت دین و نظام و برای حفظ عدالت باید معرفی و همان‌گونه که قانون می‌گوید عمل شود. واقعیت همین است برابری در برابر قانون. مصلحت دقیقاً برابری آحاد جامعه در برابر قانون است.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار