شوشان ـ محمدنبهان :
سالهاست انتخابات کلانشهر اهواز را از نزدیک دنبال میکنم، بیش از 10 سال است که از مسائل موردی، سرمایههای انسانی، عناصر تاثیرگذار و بستر اجتماعی آن در این عرصه به خوبی آشنایی دارم، با این اوصاف در انتخابات پیشرو، یعنی انتخابات مجلس شورای اسلامی فقدان چندین مسئله بنیادین به طور خاص به چشم میخورد به طوری که نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد؛
اول. مسئله عدم حضور نمایندهای از جنس «بیش از نیمی» از جامعه است؛ با مروری ساده به جریان انتخابات میتوان به طور شفاف غیاب کاندیداتورهایی از جنس «*بانوان*» را تا این لحظه مشاهده کرد. به صراحت باید اعلام کرد «*رقابت تک جنسیتی* » برای حوزه انتخابیهای که سرمایههای انسانی بانوان آن بیشمار است، بسی جای تامل دارد. لذا جا دارد موسسهها، جریانها و حتی تشکلهای مدعی حمایت از *حقوق زنان*، با تمرکز بر مطالبات بر حق خود، در چنین شرایطی که صدایی از آنان در پهنه انتخابات به گوش نمیرسد، نامزدان انتخابات را وادار کنند، ماهیت مشروع مطالباتشان را به رسمیت بشناسند، اتفاقی که پیش از این بارها و بارها توسط شخصیتهای علمی، توانمند و جوان این کلانشهر به منصه ظهور رسیده است.
دوم. سکوت رسا و عدم توجه نخبگان جامعه به مسئله پرسشگری از چرایی نبود برنامههایی ولو ساده در خصوص بانوان است-حتی در شعارها و نشستهای انتخاباتی نامزدان-، (حتی اگر انتخابات را به عنوان یک کارنوال جدی مدنظر قرار ندهند) که به طور تاسفباری سادهانگاشته شده؛ در حقیقت این امر نه در شان جامعه مدنی فرهیخته ماست و نه برای نسلهای آینده این جامعه، رفتاری متمدنانه به حساب میآید، که از خویشتن خویش، برایشان بر جای خواهیم گذاشت.
لذا امیدوارم قلمها، حنجرهها و جریانهایی برای نبود «صدایی زنانه» برای این حوزه انتخابیه، برای به رسمیت شناختن این «بودنها» مطالبهگر برنامههایی علمی با قابلیت پیگیری و پیادهسازی و حمایت حقیقی، به کار اُفتد.