فاضل سختی ها و طعم محرومیت ها و چهره تبعیض را با تمام وجود حس کرده و با آنها عجین بوده است.من فاضل خمیسی را فردی مومن، صادق، وفادار به کشور و نظام و ولائی به مفهوم واقعی و دارای فهم درستی از فقر و تنگدستی و صاحب اراده جدی در ایجاد تحول و بازیابی اعتماد عمومی می دانم.
شوشان ـ عباس حیصمی :
مردم خوب و نجیب و اهواز
بانوان وآقایان گرانمایه فرهنگی و معلمان و اساتید گران سنگ اهواز و حمیدیه و کارون و باوی
دانش آموزان و سال اولی های عرصه دوازدهمین دور انتخابات مجلس شورای اسلامی
نخبگان و صاحبان اندیشه و تحلیل سیاسی و اجتماعی
سلام علیکم و رحمت الله و برکاته
من معتقدم که امروز در شرایطی از التقاط مرزهای اخلاقی و سیاسی قرار داریم که باید گفتنی ها را گفت تا به واقعی کردن شرایط انتخاب مردم کمک کرد.
و امروز این خود امانتی است بر عاتق ما.لذا خاطره ای کوتاه از دوران کاری بنده با جناب آقای فاضل خمیسی راخدمت شما بیان می کنم.
و ما علی الرسول، الا البلاغ المبین.
من فاضل خمیسی را از نوجوانیش، زمانی که من در دبیرستان بابک در حصیرآباد اهواز تدریس می کردم و ایشان محصل بود، می شناختم. و هم محله ای هم بودیم. زیرا هر دوی ما در حصیرآباد و در بین طبقه پائین ، اما با صفای جامعه، زندگی می کردیم.
فاضل سختی ها و طعم محرومیت ها و چهره تبعیض را با تمام وجود حس کرده و با آنها عجین بوده است.من البته در فاصله دهه 60 تا 80 دیگر ایشان را ندیدم. تا اینکه پس از حضورم بعنوان مدیر کل آموزش و پرورش استان، ایشان را در اداره کل دیدم و کمیته انتصابات وقت اداره کل، ایشان را برای تصدی ریاست اداره آموزش و پرورش رامشیر پیشنهاد نمود و برخلاف برخی پیشنهادها برای ریاست ادارات و مسئولیت ها، هرگز از سوی احدی از نمایندگان و یا لابی های سیاسی و اجرائی استان،ایشان پیشنهاد نشده بودند و تحت فشار برای انتخاب وی نبودم.
لذا پس از دریافت تایید استعلام حراستی، ایشان را در سمت ریاست آن اداره منصوب و معرفی نمودم.ایشان جوان جذاب و پر حرارتی بودند. اما با توجه به سن جوانش، قدری هم نگران بودم.
زیرا اداره آ. پ رامشیر از جمله ادارات بسیار پر مسئله، ناشی از دخالت های بسیار زیاد عوامل ذی نفوذ محلی و غیر مرتبط با تعلیم و تربیت بود.آن اداره نیازمند مدیری قوی و شجاعی بود تا با تاب آوری و برنامه های علمی برای ارتقای درجه علمی آن شهرستان، بر توطئه ها و سناریوهایی که توسط فرصت طلبان طراحی می شد فائق آید و آنها راخنثی نماید. لذا منتظر بودم تا ایشان را در آن اداره مهک بزنم.و قصد داشتم در صورت عدم موفقیت ایشان را سریعا جابجا کنم. طبق انتظار دو سری گزارشات از آن شهرستان بدستم می رسید. گزارشاتی از معلمان و بدنه آ. پ و دانش آموزان و خانواده های آنها، که (جامعه هدف ما بودند) که بحمدالله قریب به اتفاق در تشکر و قدررشناسی از روحیه و اخلاق اجتماعی و مردم داری و برنامه های کیفی و علمی وی بود و یکسری گزارشات و طومار نویسی ها از عوامل اقتدار گرا وغیر مرتبط با تعلیم و تربیت، همانها که در پی مقاصد سیاسی و قدرت طلبی محلی بودند. این دسته آدمها، غالبا از حضور ایشان و جذبه اجتماعی و مردمی و مقبولیت وی نزد معلمان و دانش آموزان آن شهرستان، هراسان و ناراضی بودند. و منافع خود را با حضور فاضل بر باد رفته و در خطر می دیدند. اینان از هیچ دروغ ریز و درشت در حق ایشان دریغ نمی کردند و ایمان و تقوای که به کنار، بلکه حتی وجدان خود را هم زیر پا گذاشته بودند. در راس آنها عواملی در بدنه حراست آن اداره و یک شخصیت مذهبی شهر بود.
من متقابلا همه گزارشات را توسط بازرسی اداره کل (که در راس ان انسانی مومن، خداترس ومنصف بود) و مدیر حراست اداره کل(که او نیز مورد تایید و اعتماد بنده بودند) بدقت بررسی می کردم. و وقتی معلوم می شد که گزارشات و طومارها ماهیت تخریبی، غیر واقعی و بی اساس دارند، همه را تسلیم ماشین خرد کن می کردم.گزارشات تا بدانجا رسید که آن عوامل قصد داشتند از طریق وزیر وقت آ. پ بنده را تحت فشار قرار دهند.من نیز امانتداری کردم و کلیه مستندات دال بر شجاعت، جسارت و اخلاق مردمی و معلم پسند و برنامه های بنیادی و علمی و اثر گذار ایشان را حضورا برای وزیر محترم وقت توضیح دادم و نقشه شوم آن آدمهای غیر صالح را حضورا نقش بر آب کردم. که منتج به اظهار رضایتمندی مقام عالی وزارت از ایشان گردید.البته خیلی از این موارد و پیگیری های بنده را شاید حتی خود فاضل هم بی خبر بودند.
از مشخصه های بارز خمیسی، که در معدود روسا می دیدم،علاوه بر صداقت، عدم وجود فاصله بین او و لایه های زیرین جامعه و نگرش بسیار واقعی و جامعه شناسی وی بود. نگرشی که علی رغم همه تهدیدات و پرونده سازی ها، هرگز تفکر به لایه های فقیر زیرین جامعه را کنار نگذاشتند. همانگونه که در یادداشتهای چند سال اخیر وی هم کاملا بچشم می خورد.
من فاضل خمیسی را فردی مومن، صادق، وفادار به کشور و نظام و ولائی به مفهوم واقعی و دارای فهم درستی از فقر و تنگدستی و صاحب اراده جدی در ایجاد تحول و بازیابی اعتماد عمومی می دانم.
یادداشت ها، ادبیات بیانی، و چهره و زبان بدن وی، تماما بیانگر تفکر عمیق فاضل به مردم و نگرانی جدی ایشان از عدم درک مدیران نفوذی در ساختار سیاسی و اجرایی نظام، از سرمایه های اجتماعی ( همانا مردم، آنانی که به تعبیر حضرت امام پا برهنگان اند) می باشد.
یقین دارم قصد صادقانه و نیت خالصانه وی، معجزه تایید صلاحیت ایشان(علی رغم وسواسان وخناثان شیطان صفت و پرونده سازان نفوذی) را رقم زد و حضور در عرصه انتخابات را برای وی میسر نمود و در این جو بی اعتمادی شدید و تجربه های تلخ انتخابها، مردم از نعمت وجود ایشان محروم نشدند.
اینجانب، با احترام به همه نامزدهای عرصه انتخابات پیش رو( بدور از توجه به گرایشات سیاسی، همه آنها را انشاالله فاضل می دانم)اما باوردارم که؛
فاضل خمیسی، افضل است
و به همین دلیل، به نتیجه اعجاز گونه رای مردم در حق وی باور و امید دارم.ان شا الله