شوشان ـ مجتبی حلالی :
اینکه پس از قتل ده ها هزار کودک، زن، سالمند و افراد غیر نظامی تشویق شوی، ایستاده محترمت دارند و در آغوش کشیده شوی، اینکه پس از انواع عملیات های تروریستی و ظلم! جهانیان فراموش کنند موضوع حقوق بشر را، اینکه برای تدارک و تاسیس کشوری جدید روی به غصب کردن زمین های کشوری دیگر آوری مشخص است که دنیا دنیای تبعیض و بی عدالتی و ظلم و زور است.
چه آنکه آنها در جنگی 6 روزه کیلومترها زمین تصرف می کنند و تحت حاکمیت و اموال خود قرار می دهند، اما در تصرف نوار 41 کیلومتری غزه ناتوانند، چراکه پای ایران مقتدر در میان است.
اسراییل دیوانه وار حمله می کند، به هرجا و هرکس حمله ور شده و ترور می کند. آنها دچار جنونند؟ آنها منطق و عقل دارند؟ آنها را می توان انسان خطاب کرد؟ آمریکا نیز بر اسب یهودیان ثروتمند ساکن این کشور سوار است، آمریکایی ها بی شک اگرچه پس از جنگ جهانی دوم بعنوان مدعی قدرت اول جهان خود را معرفی کردند، اما بدون تردید همه هرچه هستند و دارند را از انگلستان و سپس یهودیان اسراییل غاصب دارند.
چه بسیار کشورها که اگر پای اسراییل در میان آید، گویی که چشم و گوش و عقل از دست می دهند. اسراییل چو دیوانه ایست که بواقع کسی نمی داند چگونه با او سخن گوید و رفتار کند! به همین واسطه دیوانه هرچه کرد و گفت را باید گذر کرد؟ گاهی آری و گاهی خیر. آنها نیاز به سیلی محکم دارند. خوردند! باز هم خواهند خورد.
در میان همه ظلم و جنگهایی که در سرتاسر جهان وجود دارد، پای آمریکا در میان است و این به این دلیل است که کشورها تضعیف، دولت ها وابسته و مهمترین بخش اقتصادی شان که همانا فروش اسلحه و تجهیزات نظامی است همواره پر رونق باقی بماند. آنها از ایجاد جنگ و تفرقه ارتزاق می کنند. آنها با ایجاد رعب و وحشت و توهم توطئه گذران می کنند. این و آن را می ترسانند و نان می خورند.
باری چرا کمترین توجه و پرداخت به انگلیسی ها در تحلیل ها و مباحث وجود دارد؟ این همان سایه آشنایی است که وجود دارد اما کمتر دیده می شود و معمولا اگر پای اثبات به میان آید! حضور و وجود آن سایه آشنا سخت می شود. می دانی و نشانه ها را دریافت می کنی، اما وجود سایه آشنا را به اثبات و قطعیت نمی رسد.
ناشی از سیاست، ناشی از فریب و تخصص در فریبکاری. ناشی از تجارب حاصل شده از انواع روابط بر پایه منافع و دروغ. ناشی از تسلط بر ایفای نقش. اصل فتنه بی شک خود اوست. نقش انگلیسی ها در همه هرچه از زیر دستان آمریکا و اسراییل می گذرد بدین صورت است. اتاق فکر فریب و دروغ و ظلم را برپا می کنند، به مبارزین و متجاوزین خود ارجاع می دهند. بدین صورت فرزندان انگلیس به اجرا درمی آورند.
باری چرا انگلستان را باید پادشاه آمریکا و اسراییل نامید؟ 3 نکته حائز اهمیت است. نخست بیانیه بالفور در دوم نوامبر سال 1917 در خلال جنگ جهانی اول بود که تشکیل خانه ملی یهود در فلسطین را مجوز داد و در واقع این بیانیه آغاز تشکیل اسراییل در عرصه بین المللی نیز بود. دوم: دومین خدمت پس از اتمام جنگ جهانی اول و تجزیه امپراتوری عثمانی است. اصلی ترین هدف تجزیه و فروپاشی آن بود. و منتج به شکل گیری خاورمیانه جدید با تشکیل کشورهای مختلفی نظیر بحرین، عراق، عربستان، امارات، فلسطین و ... در سالهای 1920 تا 1948 شد که حتا ترزامی نخست وزیر وقت معترف می شود که افتخار می کنیم در تشکیل اسراییل موثر بوده ایم.
سوم نیز 30 سال قیمومیت انگلستان بر فلسطین است. جایی که فضا برای یهود و تجاوز و تصرف بواسطه فتنه انگیزی هایی که صورت گرفت باز می شود. در واقع یکی از مهمترین اهداف تضعیف عثمانی تجزیه و تشکیل کشورهای جدید و تشویق یهودیان برای ساکن شدن در فلسطین بود.
لذا سایه آشنا برای انگلستان دقیق و صحیح است، آنها متخصص فتنه و تجزیه و تضعیف بوده و هستند، آمریکا بواسطه او و پس از جنگ جهانی دوم به قدرت جهانی تبدیل شد، اسراییل نیز توسط فتنه انگیزی های آنها تشکیل شد. دو کشور که قدمت و تاریخی ندارند، اما پیاده نظام و متجاوزین سایه آشنا شده اند.