شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۲۶۴۹
تاریخ انتشار: ۰۶ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۷
یادداشتی به مناسبت ۵ خرداد؛ روز مسجدسلیمان
شوشان ـ حسن کریمی :


پیش از آنکه صدای انفجار نخستین چاه نفت، کوه‌های بختیاری را بلرزاند، مردم این دیار، زندگی‌ای آرام و ریشه‌دار در دل طبیعت سخت و صبور زاگرس داشتند. بختیاری‌ها با ایل و طایفه، با موسیقی و اسب، با سیاه‌چادر و کوچ، با غیرت و غرور، قرن‌ها در دل این کوه‌ها زیسته بودند؛ مردمانی که با آب و خاک خو گرفته بودند و سهم‌شان از جهان، عزت بود و آزادگی.

مسجدسلیمان پیش از نفت، شهری کوچک اما زنده و اصیل بود. زندگی در آن، هرچند سخت، اما جاری بود؛ با فرهنگی غنی، پیوندهای قوی خانوادگی، آیین‌های کهن و طبیعتی که هر سنگ و صخره‌اش روایتگر حماسه‌ای بود. اما ناگهان، اتفاقی رخ داد؛ اتفاقی که نه‌تنها این شهر، بلکه تمام خاورمیانه را دگرگون کرد.

مته‌ای در دل زمین فرو رفت، صدای آن در تاریخ پیچید، و چیزی از دل خاک جوشید که سرنوشت یک ملت را تغییر داد: نفت.

نفت در ایران، قصه‌ای دارد به بلندای بیش از یک قرن؛ اما آغاز این قصه در شهری بود که امروز، با همه قدمت و افتخار، به حاشیه رانده شده است؛ مسجدسلیمان.

شهر من، جایی‌ست که نخستین چاه نفت خاورمیانه در دل کوه‌های آن جوشید و برای ایران، و حتی منطقه، فصلی تازه در تاریخ رقم زد. اینجا مهد صنعتی شد که هنوز هم بار عمده‌ای از اقتصاد کشور را به دوش می‌کشد. اما سهم مسجدسلیمان از این سفره چه بود؟

اگر بخواهیم وضعیت امروز این شهر را در قالب تمثیلی بیان کنیم، می‌توان آن را به فرزندی تشبیه کرد که پدری توانمند و مسئولیت‌پذیر – که در این مثال نماد وزارت نفت است – او را با بهترین امکانات پرورش داد. فرزندی که افتخار آفرید، نامی بزرگ ساخت و بنیان‌گذار مسیری شد که دیگران از آن بهره‌مند شدند. اما با گذر زمان و رسیدن به روزگار کهنسالی، این پدر دیگر نه آن مهر گذشته را نشان داد، و نه حمایتی برای فرزند پیش‌گام خود باقی گذاشت.

مسجدسلیمان، همان فرزند ارشد صنعت نفت ایران است؛ شهری که خانه‌اش خاستگاه شکوه نفتی این سرزمین بود، اما با گذر سال‌ها، نه‌تنها از سهم واقعی‌اش محروم شد، بلکه در غبار نابرابری، مهاجرت، فرسودگی زیرساخت‌ها و فراموشی تدریجی فرو رفت.

روزی این شهر دارای امکاناتی بود که در زمان خود، آرزوی بسیاری از شهرهای بزرگ کنونی محسوب می‌شد؛ از فرودگاه و سینما گرفته تا باشگاه‌های فرهنگی و ورزشی فعال، محلاتی مدرن، و کارخانه‌هایی که به اقتصاد منطقه جان می‌دادند. اما امروز، این تصویر پررنگ، در قاب وعده‌هایی بی‌سرانجام کم‌رنگ شده است.

البته مسجدسلیمان تنها یک شهر نیست؛ نماد همه شهرهای نفتی ایران است. شهرهایی چون آغاجاری، هفتگل، گچساران، لالی، بندر ماهشهر، امیدیه و حتی اهواز؛ همگی در مسیر توسعه صنعت نفت نقش داشته‌اند، اما سهم عادلانه‌ای از منافع آن دریافت نکرده‌اند.

روز ۵ خرداد را باید فرصتی دوباره برای تأمل در فلسفه وجودی شهرهایی همچون مسجدسلیمان دانست؛ شهرهایی که باید نه‌فقط به‌عنوان خاطره‌هایی پرافتخار، بلکه به‌عنوان دارایی‌هایی زنده برای توسعه آینده نگریسته شوند. امید آن داریم که نگاه‌ها به این شهرها، از جنس پیشرفت، بازسازی و عدالت باشد؛ تا فرزند ارشد نفت، بار دیگر جایگاه شایسته‌اش را در خانه‌ای که خود ساخته، باز یابد.


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار